حامیان ولایت __ خادمین امت آخرین مطالب
آرشیو وبلاگ صفحات وبلاگ
نویسندگان شنبه 92 اسفند 17 :: 9:19 عصر :: نویسنده : حاج آقا محمد رضا رنجبر
کد خبر : 1410648921307909069 تاریخ : شنبه 17 اسفند 1392 19:07 فرمانده کل سپاه : برنامه مقابله با تهدیدات را پیش بینی کرده ایم فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با بیان این که دشمن کمرهمت برای از پا در آوردن انقلاب بسته است گفت: تهدیدات اصلی علیه انقلاب اسلامی تهدیدات نرم است و بخش های مختلف سپاه و نمایندگی ولی فقیه برنامه های لازم را برای مقابله با این تهدیدات پیش بینی کرده اند . به گزارش جام جم آنلاین به نقل از سپاه نیوز؛ سردار سرلشکر پاسدار محمد علی جعفری در همایش سراسری روحانیون سپاه، ضمن گرامی داشت یاد و خاطره حضرت امام (ره) و شهدا با اشاره به طرح تحول و تعالی سپاه گفت: انتظار تحول، انتظاری است که رهبری از همه دستگاهها دارند؛ تحول با کلمه اصلاح یا بهبود مستمر تفاوت دارد، تحول در لغت به معنای دگرگونی اساسی یا معادل کلمه انقلاب است. وی با اشاره به این که فلسفه نظام اسلامی مقابله با نظام استکبار و سلطه است ادامه داد: مطالبات مقام معظم رهبری (مدظله العالی) از سپاه در این چارچوب است که سپاه نباید تنها خود را به بعد نظامی و دفاعی محدود کند چرا که تهدیدات نظام سلطه رنگ و شکلی گوناگون و متفاوت به خود گرفته است. فرمانده کل سپاه با بیان این که بزرگترین آفت برای سپاه روزمرگی است تصریح کرد: مسئولیت اصلی سپاه دفاع از انقلاب اسلامی است؛ در واقع سپاه باید مشاهده کند که تهدید علیه انقلاب اسلامی در چه عرصه هایی نمود می یابد تا آمادگی همه جانبه ای برای مقابله با آنها کسب کرده و به طور درست، به موقع و غیر محافظه کارانه ماموریت های محوله را به انجام برساند. وی با اشاره به این که سپاه باید یک سازمانی متحول، پویا و روزبه روز نوشونده باشد، گفت: تهدیدات اصلی علیه انقلاب اسلامی تهدیدات نرم در حوزه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی است که مقام معظم رهبری از آن به عنوان شبیخون فرهنگی یاد کردند. سرلشکر جعفری تصریح کرد: هدف اصلی در تهدیدات نرم، نفوذ در دل و قلب مردم است که عمدتا با ابزار رسانه صورت می گیرد و سپاه پاسداران باید خود را علیه این تهدیدات آماده کند. فرمانده کل سپاه خاطر نشان کرد: بخش های مختلف سپاه و نمایندگی ولی فقیه برنامه های لازم را برای مقابله با این تهدیدات پیش بینی کرده اند . وی با بیان این که پاسداری از انقلاب اسلامی در حکم پاسداری حضرت عباس(ع) از دین و ارزش های الهی است گفت: پاسداران انقلاب اسلامی اگر انقلاب اسلامی را در وضع موجود حفظ کنند پاسداری آنها محافظه کارانه است در صورتی که سپاه پاسداران باید از انقلاب روبه جلو و متحول دفاع کنند و این مصداق بارز پاسداری غیر محافظه کارانه است. سرلشکر جعفری با اشاره به مسئولیت های خطیر سپاه و روحانیت تاکید کرد: رسالت پاسداران و روحانیت مشترک است؛ هدف پاسداران و روحانیت کمک به توسعه دین خدا بر روی زمین در قالب اسلام ناب محمدی(ص) است. فرمانده کل سپاه با بیان این که دشمن کمرهمت برای از پا در آوردن انقلاب بسته است ادامه داد: آخرین تیر ترکش دشمنان، فشارهای اقتصادی بر مردم است که معجره وار مشاهده می کنیم که هرچه این فشارها افزایش می یابد، حمایت مردم از انقلاب جدی تر و بیشتر می شود. سرلشکر جعفری با اشاره به این که محور اصلی قدرت سپاه معنویت است خاطر نشان کرد: اگر معنویت در سپاه تضعیف شود همه آمادگی های دیگر نیز تحت تاثیر قرار می گیرد، لذا تحول سپاه باید در حول معنویت باشد. وی با بیان این که هرچه انقلاب روبه جلو می رود ضرورت ایمان افزایی در سپاه ضروری تر می شود گفت: دین، تقوا ، درک و عمل انقلابی ستون های پاسداری هستند و همراهی آنها با یکدیگر برای انجام رسالت و ماموریت های خطیر و انقلابی راهگشا خواهند بود. سرلشکر جعفری بااشاره به این که قوام سپاه براساس عمل انقلابی است در تبیین ویژگی های سپاه آینده گفت: برای ادامه حیات انقلابی و پیشبرنده این سازمان بایستی از جوانان پرشور و انقلابی استفاده کنیم. فرمانده کل سپاه در پایان با تاکید بر این که رسالت دشواری در خصوص سپاه سازی برعهده داریم افزود: نقش روحانیت در این فرایند بسیار سازنده است و با کمک آنها سپاه پاسداران باید همواره درست، به موقع و غیر محافظه کارانه از انقلاب اسلامی دفاع کند. موضوع مطلب : برنامه مقابله با تهدیدات را پیش بینی کرده ایم جمعه 92 اسفند 16 :: 9:38 صبح :: نویسنده : حاج آقا محمد رضا رنجبر
تولد زینب(س) و گریه پیامبر بر مصایب آنزینب کبرى (س) روز پنجم جمادى الاول سال 5 یا 6 هجرت در مدینه چشم به جهان گشود. خبر تولد نوزاد عزیز، به گوش رسول خدا (ص) رسید. رسول خدا (ص) براى دیدار او به منزل دخترش حضرت فاطمه زهرا (س) آمد و به دختر خود فاطمه (س) فرمود: ((دخترم ، فاطمه جان ، نوزادت را برایم بیاور تا او را ببینم )). فاطمه (س) نوزاد کوچکش را به سینه فشرد، بر گونه هاى دوست داشتنى او بوسه زد، و آن گاه به پدر بزرگوارش داد. پیامبر (ص) فرزند دلبند زهراى عزیزش را در آغوش کشیده صورت خود را به صورت او گذاشت و شروع به اشک ریختن کرد. فاطمه (ص) ناگهان متوجه این صحنه شد و در حالى که شدیدا ناراحت بود از پدر پرسید: پدرم ، چرا گریه مى کنى ؟!
رسول خدا (ص) فرمود: ((گریه ام به این علت است که پس از مرگ من و تو، این دختر دوست داشتنى من سرنوشت غمبارى خواهد داشت ، در نظرم مجسم گشت که او با چه مشکلاتى دردناکى رو به رو مى شود و چه مصیبتهاى بزرگى را به خاطر رضاى خداوند با آغوش باز استقبال مى کند)). در آن دقایقى که آرام اشک مى ریخت و نواده عزیزش را مى بوسید، گاهى نیز چهره از رخسار او برداشته به چهره معصومى که بعدها رسالتى بزرگ را عهده دار مى گشت خیره خیره مى نگریست و در همین جا بود که خطاب به دخترش فاطمه (س) فرمود: ((اى پاره تن من و روشنى چشمانم ، فاطمه جان ، هر کسى که بر زینب و مصایب او بگرید ثواب گریستن کسى را به او مى دهند که بر دو برادر او حسن و حسین گریه کند)).(1) ولادت و پرورش زینبدرست ترین گفتار آن است که سیدتنا زینب کبرى (س) در پنجم ماه جمادى الاولى سال پنجم هجرى به دنیا آمده ، و تربیت و پرورش آن دره یتیمه و مروارید گرانبها و بى مانند در کنار پیغمبر اکرم (ص) بوده ، و در خانه رسالت راه رفته ، و غذای خود را از وجود مطهر زهرای مرضیه(س) تناول نموده ، و از دست پسر عموى پیغمبر، امیرالمؤ منین (ع) غذا و خوراک خورده و نمو نموده ، نمو قدسى و پاکیزه ، و با سعادت و نیکبختى ، و پرورش یافته پرورش روحانى و الهى ، و به جامه هاى عظمت و بزرگى به چادر پاکدامنى و حشمت و بزرگوارى پوشیده شده ، و پنج تن اصحاب کساء به تربیت و پرورش و تعلیم و آموختن و تهذیب و پاکیزه گردانیدن او قیام نموده و ایستادگى داشتند، و همین بس است که مربى و مؤ دب و معلم او ایشان باشند.(2) گریه جبرئیل بر مصایب زینب (س)روایت شده است که پس از ولادت حضرت زینب (س)، حسین (ع) که در آن هنگام کودک سه چهار ساله بود، به محضر رسول خدا (ص) آمد و عرض کرد: ((خداوند به من خواهرى عطا کرده است )). پیامبر(ص) با شنیدن این سخن ، منقلب و اندوهگین شد و اشک از دیده فرو ریخت . حسین (ع) پرسید: ((براى چه اندوهگین و گریان شدى ؟)).< p/> پیامبر(ص) فرمود: ((اى نور چشمم ، راز آن به زودى برایت آشکار شود.)) تا اینکه روزى جبرئیل نزد رسول خدا (ص) آمد، در حالى که گریه مى کرد، رسول خدا (ص) از علت گریه او پرسید، جبرئیل عرض کرد: ((این دختر (زینب ) از آغاز زندگى تا پایان عمر همواره با بلا و رنج و اندوه دست به گریبان خواهد بود؛ گاهى به درد مصیبت فراق تو مبتلا شود، زمانى دستخوش ماتم مادرش و سپس ماتم مصیبت جانسوز برادرش امام حسن (ع) گردد و از این مصایب دردناک تر و افزون تر اینکه به مصایب جانسوز کربلا گرفتار شود، به طورى که قامتش خمیده شود و موى سرش سفید گردد.)) پیامبر (ص) گریان شد و صورت پر اشکش را بر صورت زینب (س) نهاد و گریه سختى کرد، زهرا (س) از علت آن پرسید. پیامبر (ص) بخشى از بلاها و مصایبى را که بر زینب (س) وارد مى شود، براى زهرا(س) بیان کرد. حضرت زهرا (س) پرسید: ((اى پدر! پاداش کسى که بر مصایب دخترم زینب (س) گریه کند کیست ؟ پیامبر اکرم (ص) فرمود: ((پاداش او همچون پاداش کسى است که براى مصایب حسن و حسین (ع) گریه مى کند))(3) بشارت تولد زینب و گریه على (ع)
هر پدرى را که بشارت به ولادت فرزند دادند، شاد و حرم گردید، جز على بن ابى طالب (ع) که ولادت هر یک از اولاد او سبب حزن او گردید. در روایت است که چون حضرت زینب متولد شد، امیرالمؤ منین (ع) متوجه به حجره طاهره گردید، در آن وقت حسین (ع) به استقبال پدر شتافت و عرض کرد: اى پدر بزرگوار! همانا خداى کردگار خواهرى به من عطا فرموده امیرالمؤ منین (ع) از شنیدن این سخن بى اختیار اشک از دیده هاى مبارک به رخسار همایونش جارى شد. چون حسین (ع) این حال را از پدر بزرگوارش مشاهده نمود افسرده خاطر گشت . چه ، آمد پدر را بشارت دهد، بشارت مبدل به مصیبت و سبب حزن و اندوه پدر گردید، دل مبارکش ره درد آمد و اشک از دیده مبارکش بر رخسارش جارى گشت و عرض کرد: ((بابا فدایت شوم ، من شما را بشارت آوردم شما گریه مى کنید، سبب چیست و این گریه بر کیست ؟)) على (ع) حسینش را در برگرفت و نوازش نمود و فرمود: ((نور دیده ! زود باشد که سر این گریه آشکار و اثرش نمودار شود.))که اشاره به واقعه کربلا مى کند. همین بشارت را سلمان به پیغمبر داد و آن حضرت هم منقلب گردید. چنان که در بعض کتب است که حضرت رسالت در مسجد تشریف داشت آن وقت سلمان شرفیاب خدمت گردید و آن سرور را به ولادت آن مظلومه بشارت داد و تهنیت گفت . آن حضرت بگریست و فرمود: ((اى سلمان جبرییل از جانب خداوند جلیل خبر آورد که این مولود گرامى مصیبتش غیر معدود باشد تا به آلام کربلا مبتلا شود، الخ ))(4) نامگذارى زینب از طرف خداوندهنگامى که زینب (س) متولد شد، مادرش حضرت زهرا (س) او را نزد پدرش امیرالمؤ منین (ع) آورده و گفت : این نوزاد را نامگذارى کنید! حضرت فرمود: من از رسول خدا جلو نمى افتم . در این ایام حضرت رسول اکرم (ص) در مسافرت بود. پس از مراجعت از سفر، امیرالمؤ منین على (ع) به آن حضرت عرض کرد: نامى را براى نوزاد انتخاب کنید. رسول خدا (ص) فرمود: من بر پروردگارم سبقت نمى گیرم . در این هنگام جبرئیل (ع) فرود آمده و سلام خداوند را به پیامبر(ص) ابلاغ کرده و گفت : نام این نوزاد را ((زینب )) بگذارید! خداوند بزرگ این نام را براى او بر برگزیده است . بعد مصایب و مشکلاتى را که بر آن حضرت وارد خواهد شد، بازگو کرد. پیامبر اکرم (ص) گریست و فرمود: هر کس بر این دختر بگرید، همانند کسى است که بر برادرانش حسن و حسین گریسته باشد.(5) فرزند فاطمه
علیا حضرت زینب ، نخستین دخترى است که از فاطمه (س) به دنیا آمده ، و او پس از امام حسن و امام حسین (ع) بزرگترین فرزندان فاطمه (س) بوده ، و نیز گفته اند: دلیل بر آن است که راویان حدیث و بیان کنندگان اخبار در ایام اضطهار - یعنى روزگار غلبه و چیرگى ظلم و ستم ستمگران بر مؤ منین - هر گاه مى خواستند از امیرالمؤ منین على (ع) روایتى نقل کنند مى گفتند: این روایت از ابى زینب است ، و اینکه امیرالمؤ منین (ع) را به این کنیه مى نامیدند، براى آن است که زینب کبرى (س) پس از امام حسن و امام حسین - علیهماالسلام - بزرگترین فرزندان آن حضرت بوده ، و امیرالمؤ منین (ع) نزد دشمنانش به این کنیه معروف نبوده است .(6) تغذیه زینب از زبان پیامبرحضرت زینب (س) مانند دو برادرش حسن و حسین (ع) از زبان رسول الله (ص) تغذى مى کرد. همان طور که در بسیارى از اخبار آمده است ، پیغمبر (ص) زبان خود را در دهان حسنین مى گذاشت ، آنان با مکیدن زبان پیغمبر تغذیه مى شدند و از همین طریق گوشت و پوست بدنشان مى رویید و رشد مى کرد، در مورد حضرت زینب (س) نیز همین عمل را انجام مى داد. در جلد اول از کتاب خرایج راوندى (صفحه 94) معجزه یکصد و پنجاه و پنج (155) از حضرت صادق (ع) چنین روایت کرده است : امام صادق (ع) فرمود: پیغمبر (ص) پیوسته نزد فرزندان شیر خوار فاطمه مى آمد، از آب دهان خود آنان را تغذیه مى کرد و سپس به فاطمه (س) مى فرمود به آنان شیر ندهید))(7) لقب هاى حضرت زینب (س)الف ) زینب کبرى : این لقب براى مشخص شدن و تمییز دادن او از سایر خواهرانش (که از دیگر زنان امیرمؤ منان به دنیا آمده بودند) بود. ب )الصدیقة الصغرى : چون (( صدیقة )) لقب مبارک مادرش ، زهراى مرضیه (س) است ، و از سویى شباهت هاى بى شمارى میان مادر و دختر وجود داشت ، لذا حضرت زینب را (( صدیقه صغرى )) ملقب کردند. ج ) عقیله / عقیله بنى هاشم / عقیله الطالبین : (( عقیله )) به معناى بانویى است که در قومش از کرامت و ارجمندى ویژه اى بر خوردار باشد و در خانه اش عزت و محبت فوق العاده اى داشته باشد. د) دیگر لقب ها: از دیگر لقب هاى حضرت زینب ، موثقه عارفه ، عالمه غیرمعلمه ، عابده آل على ، فاضله و کامله است . (8) کنیه حضرت زینب (س)کنیه آن علیا حضرت (( ام کلثوم )) است ، و این که ایشان را (( زینب کبرى )) مى گویند، براى آن است که فرق باشد بین او و بین کسى از خواهرانش که به آن نام و کنیه نامیده شده است . چنان که ملقبه به (( صدیقه صغرى )) شده است ، براى فرق بین او و مادرش صدیقه کبرى فاطمه زهراصلوات الله علیهما. (9) موضوع مطلب : مختصری درباره ولادت حضرت زینب سلام الله علیها جمعه 92 اسفند 16 :: 9:33 صبح :: نویسنده : حاج آقا محمد رضا رنجبر
زینب کبرى (س) روز پنجم جمادى الاول سال 5 یا 6 هجرت در مدینه چشم به جهان گشود. خبر تولد نوزاد عزیز، به گوش رسول خدا (ص) رسید. رسول خدا (ص) براى دیدار او به منزل دخترش حضرت فاطمه زهرا (س) آمد و به دختر خود فاطمه (س) فرمود: ((دخترم ، فاطمه جان ، نوزادت را برایم بیاور تا او را ببینم )). فاطمه (س) نوزاد کوچکش را به سینه فشرد، بر گونه هاى دوست داشتنى او بوسه زد، و آن گاه به پدر بزرگوارش داد. پیامبر (ص) فرزند دلبند زهراى عزیزش را در آغوش کشیده صورت خود را به صورت او گذاشت و شروع به اشک ریختن کرد. فاطمه (ص) ناگهان متوجه این صحنه شد و در حالى که شدیدا ناراحت بود از پدر پرسید: پدرم ، چرا گریه مى کنى ؟!
رسول خدا (ص) فرمود: ((گریه ام به این علت است که پس از مرگ من و تو، این دختر دوست داشتنى من سرنوشت غمبارى خواهد داشت ، در نظرم مجسم گشت که او با چه مشکلاتى دردناکى رو به رو مى شود و چه مصیبتهاى بزرگى را به خاطر رضاى خداوند با آغوش باز استقبال مى کند)). در آن دقایقى که آرام اشک مى ریخت و نواده عزیزش را مى بوسید، گاهى نیز چهره از رخسار او برداشته به چهره معصومى که بعدها رسالتى بزرگ را عهده دار مى گشت خیره خیره مى نگریست و در همین جا بود که خطاب به دخترش فاطمه (س) فرمود: ((اى پاره تن من و روشنى چشمانم ، فاطمه جان ، هر کسى که بر زینب و مصایب او بگرید ثواب گریستن کسى را به او مى دهند که بر دو برادر او حسن و حسین گریه کند)).(1) ولادت و پرورش زینبدرست ترین گفتار آن است که سیدتنا زینب کبرى (س) در پنجم ماه جمادى الاولى سال پنجم هجرى به دنیا آمده ، و تربیت و پرورش آن دره یتیمه و مروارید گرانبها و بى مانند در کنار پیغمبر اکرم (ص) بوده ، و در خانه رسالت راه رفته ، و غذای خود را از وجود مطهر زهرای مرضیه(س) تناول نموده ، و از دست پسر عموى پیغمبر، امیرالمؤ منین (ع) غذا و خوراک خورده و نمو نموده ، نمو قدسى و پاکیزه ، و با سعادت و نیکبختى ، و پرورش یافته پرورش روحانى و الهى ، و به جامه هاى عظمت و بزرگى به چادر پاکدامنى و حشمت و بزرگوارى پوشیده شده ، و پنج تن اصحاب کساء به تربیت و پرورش و تعلیم و آموختن و تهذیب و پاکیزه گردانیدن او قیام نموده و ایستادگى داشتند، و همین بس است که مربى و مؤ دب و معلم او ایشان باشند.(2) گریه جبرئیل بر مصایب زینب (س)روایت شده است که پس از ولادت حضرت زینب (س)، حسین (ع) که در آن هنگام کودک سه چهار ساله بود، به محضر رسول خدا (ص) آمد و عرض کرد: ((خداوند به من خواهرى عطا کرده است )). پیامبر(ص) با شنیدن این سخن ، منقلب و اندوهگین شد و اشک از دیده فرو ریخت . حسین (ع) پرسید: ((براى چه اندوهگین و گریان شدى ؟)).< p/> پیامبر(ص) فرمود: ((اى نور چشمم ، راز آن به زودى برایت آشکار شود.)) تا اینکه روزى جبرئیل نزد رسول خدا (ص) آمد، در حالى که گریه مى کرد، رسول خدا (ص) از علت گریه او پرسید، جبرئیل عرض کرد: ((این دختر (زینب ) از آغاز زندگى تا پایان عمر همواره با بلا و رنج و اندوه دست به گریبان خواهد بود؛ گاهى به درد مصیبت فراق تو مبتلا شود، زمانى دستخوش ماتم مادرش و سپس ماتم مصیبت جانسوز برادرش امام حسن (ع) گردد و از این مصایب دردناک تر و افزون تر اینکه به مصایب جانسوز کربلا گرفتار شود، به طورى که قامتش خمیده شود و موى سرش سفید گردد.)) پیامبر (ص) گریان شد و صورت پر اشکش را بر صورت زینب (س) نهاد و گریه سختى کرد، زهرا (س) از علت آن پرسید. پیامبر (ص) بخشى از بلاها و مصایبى را که بر زینب (س) وارد مى شود، براى زهرا(س) بیان کرد. حضرت زهرا (س) پرسید: ((اى پدر! پاداش کسى که بر مصایب دخترم زینب (س) گریه کند کیست ؟ پیامبر اکرم (ص) فرمود: ((پاداش او همچون پاداش کسى است که براى مصایب حسن و حسین (ع) گریه مى کند))(3) بشارت تولد زینب و گریه على (ع)
هر پدرى را که بشارت به ولادت فرزند دادند، شاد و حرم گردید، جز على بن ابى طالب (ع) که ولادت هر یک از اولاد او سبب حزن او گردید. در روایت است که چون حضرت زینب متولد شد، امیرالمؤ منین (ع) متوجه به حجره طاهره گردید، در آن وقت حسین (ع) به استقبال پدر شتافت و عرض کرد: اى پدر بزرگوار! همانا خداى کردگار خواهرى به من عطا فرموده امیرالمؤ منین (ع) از شنیدن این سخن بى اختیار اشک از دیده هاى مبارک به رخسار همایونش جارى شد. چون حسین (ع) این حال را از پدر بزرگوارش مشاهده نمود افسرده خاطر گشت . چه ، آمد پدر را بشارت دهد، بشارت مبدل به مصیبت و سبب حزن و اندوه پدر گردید، دل مبارکش ره درد آمد و اشک از دیده مبارکش بر رخسارش جارى گشت و عرض کرد: ((بابا فدایت شوم ، من شما را بشارت آوردم شما گریه مى کنید، سبب چیست و این گریه بر کیست ؟)) على (ع) حسینش را در برگرفت و نوازش نمود و فرمود: ((نور دیده ! زود باشد که سر این گریه آشکار و اثرش نمودار شود.))که اشاره به واقعه کربلا مى کند. همین بشارت را سلمان به پیغمبر داد و آن حضرت هم منقلب گردید. چنان که در بعض کتب است که حضرت رسالت در مسجد تشریف داشت آن وقت سلمان شرفیاب خدمت گردید و آن سرور را به ولادت آن مظلومه بشارت داد و تهنیت گفت . آن حضرت بگریست و فرمود: ((اى سلمان جبرییل از جانب خداوند جلیل خبر آورد که این مولود گرامى مصیبتش غیر معدود باشد تا به آلام کربلا مبتلا شود، الخ ))(4) نامگذارى زینب از طرف خداوندهنگامى که زینب (س) متولد شد، مادرش حضرت زهرا (س) او را نزد پدرش امیرالمؤ منین (ع) آورده و گفت : این نوزاد را نامگذارى کنید! حضرت فرمود: من از رسول خدا جلو نمى افتم . در این ایام حضرت رسول اکرم (ص) در مسافرت بود. پس از مراجعت از سفر، امیرالمؤ منین على (ع) به آن حضرت عرض کرد: نامى را براى نوزاد انتخاب کنید. رسول خدا (ص) فرمود: من بر پروردگارم سبقت نمى گیرم . در این هنگام جبرئیل (ع) فرود آمده و سلام خداوند را به پیامبر(ص) ابلاغ کرده و گفت : نام این نوزاد را ((زینب )) بگذارید! خداوند بزرگ این نام را براى او بر برگزیده است . بعد مصایب و مشکلاتى را که بر آن حضرت وارد خواهد شد، بازگو کرد. پیامبر اکرم (ص) گریست و فرمود: هر کس بر این دختر بگرید، همانند کسى است که بر برادرانش حسن و حسین گریسته باشد.(5) فرزند فاطمه
علیا حضرت زینب ، نخستین دخترى است که از فاطمه (س) به دنیا آمده ، و او پس از امام حسن و امام حسین (ع) بزرگترین فرزندان فاطمه (س) بوده ، و نیز گفته اند: دلیل بر آن است که راویان حدیث و بیان کنندگان اخبار در ایام اضطهار - یعنى روزگار غلبه و چیرگى ظلم و ستم ستمگران بر مؤ منین - هر گاه مى خواستند از امیرالمؤ منین على (ع) روایتى نقل کنند مى گفتند: این روایت از ابى زینب است ، و اینکه امیرالمؤ منین (ع) را به این کنیه مى نامیدند، براى آن است که زینب کبرى (س) پس از امام حسن و امام حسین - علیهماالسلام - بزرگترین فرزندان آن حضرت بوده ، و امیرالمؤ منین (ع) نزد دشمنانش به این کنیه معروف نبوده است .(6) تغذیه زینب از زبان پیامبرحضرت زینب (س) مانند دو برادرش حسن و حسین (ع) از زبان رسول الله (ص) تغذى مى کرد. همان طور که در بسیارى از اخبار آمده است ، پیغمبر (ص) زبان خود را در دهان حسنین مى گذاشت ، آنان با مکیدن زبان پیغمبر تغذیه مى شدند و از همین طریق گوشت و پوست بدنشان مى رویید و رشد مى کرد، در مورد حضرت زینب (س) نیز همین عمل را انجام مى داد. در جلد اول از کتاب خرایج راوندى (صفحه 94) معجزه یکصد و پنجاه و پنج (155) از حضرت صادق (ع) چنین روایت کرده است : امام صادق (ع) فرمود: پیغمبر (ص) پیوسته نزد فرزندان شیر خوار فاطمه مى آمد، از آب دهان خود آنان را تغذیه مى کرد و سپس به فاطمه (س) مى فرمود به آنان شیر ندهید))(7) لقب هاى حضرت زینب (س)الف ) زینب کبرى : این لقب براى مشخص شدن و تمییز دادن او از سایر خواهرانش (که از دیگر زنان امیرمؤ منان به دنیا آمده بودند) بود. ب )الصدیقة الصغرى : چون (( صدیقة )) لقب مبارک مادرش ، زهراى مرضیه (س) است ، و از سویى شباهت هاى بى شمارى میان مادر و دختر وجود داشت ، لذا حضرت زینب را (( صدیقه صغرى )) ملقب کردند. ج ) عقیله / عقیله بنى هاشم / عقیله الطالبین : (( عقیله )) به معناى بانویى است که در قومش از کرامت و ارجمندى ویژه اى بر خوردار باشد و در خانه اش عزت و محبت فوق العاده اى داشته باشد. د) دیگر لقب ها: از دیگر لقب هاى حضرت زینب ، موثقه عارفه ، عالمه غیرمعلمه ، عابده آل على ، فاضله و کامله است . (8) کنیه حضرت زینب (س)کنیه آن علیا حضرت (( ام کلثوم )) است ، و این که ایشان را (( زینب کبرى )) مى گویند، براى آن است که فرق باشد بین او و بین کسى از خواهرانش که به آن نام و کنیه نامیده شده است . چنان که ملقبه به (( صدیقه صغرى )) شده است ، براى فرق بین او و مادرش صدیقه کبرى فاطمه زهراصلوات الله علیهما. (9) موضوع مطلب : تولد زینب(س) و گریه پیامبر بر مصایب آن جمعه 92 اسفند 16 :: 9:33 صبح :: نویسنده : حاج آقا محمد رضا رنجبر
اگر زینب نمی آمد چه میشد / بهار کربلا کامل نمی شد موضوع مطلب : میلاد حضرت زینب پنج شنبه 92 اسفند 15 :: 9:32 صبح :: نویسنده : حاج آقا محمد رضا رنجبر
نقادی متفاوت به آلودگی هوا که دیده نشد
این اتفاق که با نگاههای متحیر ناظران و به طور خاص سرنشینان خودروها همراه شده بود، احتمالاً نخستین حرکت اعتراضیِ هنری در کشورمان نسبت به وضعیت آلودگی هوا و در راستای توجه بیشتر مردم نسبت به این مسئله است. باید دید این جنبش فرهنگی کاهش آلودگی هوا دوام خواهد آورد و خواهد توانست در کاهش این آلودگی نقش موثری داشته باشد؟
کد خبر: 384502
تاریخ انتشار:14 اسفند 1392 - 23:46-05 March 2014
آلودگی هوای پایتخت مدتهاست که فریاد اعتراض هنرمندان را بالا برده و به طور خاص سینماگران و اهالی تئاتر به صورت انفرادی و جمعی نسبت به وضعیت آب و هوای شهرهای بزرگ کشور علی الخصوص پایتخت انتقاد کرده و خواستار رفع این وضعیت شده اند اما حقیقت آن است که این معضل پیچیده تر از این است که به سادگی بتوان برطرفش کرد. در همین راستای حرکتی متفاوت در انتقاد به این وضعیت در پایتخت رخ داد که متاسفانه دیده نشد.
به گزارش «تابناک»، نخستین بار داریوش مهرجویی بود که انتقادات شدیدی را نسبت به آلودگی هوا در پایتخت مطرح کرد و آن هم پس از فوت خواهرش، مرحوم ژیلا مهرجویی طراح مطرح صحنه و لباس بود و در مراسم یادبودش در خانه هنرمندان ایران سخن میگفت. او در حالی که اشک میریخت و به سختی خود را کنترل میکرد، گفت: «من خیلی غمگینم. ژیلا با استعداد بود و تصاویری در اینجا نشان داده شد که من از او ندیده بودم اما از یک چیز کفری میشوم و آن هم این است که چه چیزی ژیلا را کشت!» مهرجویی با اشاره به آلودگی هوای تهران ادامه داد: «این آلودگی هوا، همه را دارد، میکشد. همه دوستان من سرطان گرفتهاند! عزتالله انتظامی در بیمارستان خوابیده است. این رییس محیط زیست ما کجاست، چه کار میکند؟ مردم ما از این آلودگی دارند، میمیرند. من بسیار خشمگین هستم. اهواز بدترین شهر جهان شده است، همه شما کامیونی را تجربه کردهاید که از کنار شما رد شده و کلی دود خارج کرده است... رییس محیط زیست این مملکت باید به من جواب بدهد نه اینکه فقط حرف بزند. شهردار عزیز کاری بکن همه دارند، میمیرند.» گوهر خیراندیش بازیگر سینما که در همان مراسم حاضر بود با صدای بلند خطاب به داریوش مهرجویی گفت: «آقای مهرجویی دختر من «آناهیتا» هم در بیمارستان است و فقط 20 درصد ریه دارد، او هم دارد میمیرد...» و از همین جا انتقادات سینماگران و دیگر هنرمندان نسبت به آلودگی هوا شدت گرفت و به یک موج بدل شد و اتفاقاتی که درباره بسیاری از بزرگان سینما از جمله عزت الله انتظامی به واسطه هوای تهران رخ داده، باعث شد تا پیگیری این ماجرا توسط هنرمندان به عنوان یک تکلیف متوقف نشود. کار به جایی رسید که رضا کیانیان بازیگر توانمند و محبوب سینمای ایران در نشست بررسی آلودگی هوای تهران حاضر شد و گفت: «...چندی قبل اعلام شد روزی 500 نفر به علت آلودگی هوا به مراکز درمانی منتقل می شوند که 249 نفر از آنها جانشان را از دست می دهند... در نامه ام به دکتر روحانی نوشتم وقتی گفتیم بیجه جانی پاکدشت 120 کودک را به قتل رسانده او دستگیر و محاکمه شد، این جا روزی 240 نفر به علت آلودگی هوا کشته می شوند، آیا نباید مسئول آلودگی را پیدا کرد؟ هیچکسی مسئولیت آن را بر عهده نمی گیرد... یه من 8 سال قبل به علت آلودگی هوا دچار آسیب شد، من با دوندگان دو و میدانی مسابقه تنفس می دادم اما در حال حاضر وقتی 4 پله را بالا می روم نفسم می گیرد...» در همین فضا بود که علی مرادخانی، فرهاد توحیدی، منیژه حکمت، علی سرتیپی، احمدرضا درویش، بیژن میرباقری، علیرضا رئیسیان، مازیار میری، مسعود رایگان، پگاه آهنگرانی، همایون شجریان، رضا عطاران، محمدمهدی عسگرپور، خشایاردیهیمی، پوریا عالمی، داود رشیدی، لیلی رشیدی، سیدمحمد بهشتی، کیومرث پوراحمد، تهمینه میلانی، خشایار دیهیمی، مصطفی رحماندوست، داریوش پیرنیاکان، مسعود رایگان، علیرضا رئیسیان، فرشته طائرپور، هوشنگ ظریف، لیلی گلستان، محمدرضا گوهری، محمدحسین لطیفی، سهیل محمودی، عبدالحسین مختاباد، نازنین مفخم، نیما دهقانی و صدها چهره فرهنگی دیگر در نامهای خواستار شکل گیری حرکتی مردمی برای بهبود این وضعیت شد و پیشنهاد شکل گیری جنبشی در این زمینه را مطرح کردند. در همین راستا ظهر روز سه شنبه در تقاطع خیابانهای میرداماد و شریعتی تهران به عنوان یکی از پرترددترین معابر پایتخت شاهد یک حرکت هنری در اعتراض به آلودگی هوا بودیم؛ اتفاقی که متاسفانه چندان انعکاس نداشت و بی شک اگر در هر نقطه جز کشورمان رخ داده بود، انعکاس وسیعی داشت. ساعت 13.30 سه شنبه 13 اسفندماه، گروهی از جوانان هنرمند با حضور در تقاطع به محض قرمز شدن چراغ راهنمای خیابان میرداماد، مقابل خودروها به صف می ایستادند و در قالب یک «پرفرمنس» به نقادی متفاوتی نسبت به آلودگی سنگین و مستمر هوای تهران میپرداختند؛ مدیومی تازه که در دنیای امروز بیش از پیش مورد توجه قرار میگیرد. در این پرفورمنس که تحت عنوان «سهم من از/در دود» با مدیریت میلاد شجره و علیرضا کی منش برگزار شد، گروه جوان حاضر ابتدا با ماسکهای معمول برای ایام آلودگی هوا مقابل صف خودروها، صف میکشیدند، سپس ماسکهایشان را بر می داشتند و به شکلی متفاوت نفس میکشیدند. این اتفاق که با نگاههای متحیر ناظران و به طور خاص سرنشینان خودروها همراه شده بود، احتمالاً نخستین حرکت اعتراضیِ هنری در کشورمان نسبت به وضعیت آلودگی هوا و در راستای توجه بیشتر مردم نسبت به این مسئله است. باید دید این جنبش فرهنگی کاهش آلودگی هوا دوام خواهد آورد و خواهد توانست در کاهش این آلودگی نقش موثری داشته باشد؟ موضوع مطلب : استمرار جنبش هنرمندان در مقابل آلودگی هوا با «سهم من از/در دود» پنج شنبه 92 اسفند 15 :: 9:32 صبح :: نویسنده : حاج آقا محمد رضا رنجبر
کیوسک بینالمللی «تابناک»
در پی انتشار ادعای ارتش رژیم اسرائیل مبنی بر توقیف یک کشتی متعلق به ایران که حامل سلاح برای فلسطینی ها بوده، مطبوعات اسرائیلی و همچنین غربی جوی رسانه ای را علیه ایران به راه انداخته اند که آثار آن، در قالب اخبار و تحلیل های مرتبط، در اغلب مطبوعات و رسانه های جهان بازتاب یافته است. در این میان، مقامات اسرائیلی نیز از فرصت استفاده کرده و بر شدت جوسازی ها علیه ایران افزوده اند.
کد خبر: 384521
تاریخ انتشار:15 اسفند 1392 - 08:00-06 March 2014
در پی انتشار ادعای ارتش رژیم اسرائیل مبنی بر توقیف یک کشتی متعلق به ایران که حامل سلاح برای فلسطینی ها بوده، مطبوعات اسرائیلی و همچنین غربی جوی رسانه ای را علیه ایران به راه انداخته اند که آثار آن، در قالب اخبار و تحلیل های مرتبط، در اغلب مطبوعات و رسانه های جهان بازتاب یافته است. در این میان، مقامات اسرائیلی نیز از فرصت استفاده کرده و بر شدت جوسازی ها علیه ایران افزوده اند.
به گزارش «تابناک»، در این زمینه، روزنامه «دیلی استار» اظهارات سخنگوی کاخ سفید را بازتاب داده که از همکاری آمریکا با رژیم اسرائیل به منظور توقیف کشتی مذکور خبر داده است. این روزنامه می نویسد ایالات متحده اعلام کرده سرویس های اطلاعاتی این کشور در راستای تعقیب و توقیف کشتی حامل سلاح برای گروه های فلسطینی، با رژیم اسرائیل همکاری کرده اند. به گفته جی کارنی، واشنگتن به محض اطلاع از حرکت کشتی مذکور، همکاری خود با تل آویو را از طریق کانال های اطلاعاتی و نظامی و همچنین در سطح مشاور امنیت ملی آغاز کرده است. علاوه بر این، باراک اوباما به ارتش آمریکا دستور داده اقدامات احتیاطی لازم را برای ورود احتمالی به عرصه و توقیف کشتی مذکور انجام دهد. این در حالی است که ایران توقیف هرگونه کشتی متعلق به کشور را از سوی رژیم اسرائیل تکذیب کرده است. خبرگزاری کویت از معدود رسانه های بین المللی است که تکذیبیه ایران را بازتاب داده و می نویسد یک مقام ارشد نظامی ایرانی، روز گذشته گزارش های منتشره درباره توقیف یک کشتی حامل سلاح های ایرانی به مقصد غزه را تکذیب کرده است. این مقام ایرانی که نخواسته نامش فاش شود، گفته اتهام زنی های رژیم صهیونیستی در این زمینه کاملاً بی اساس است. خبرگزاری کویت به جزئیات بیشتری از سخنان این مقام ایرانی و هویت وی اشاره نکرده است. از سوی دیگر، مقامات سازمان فلسطینی حماس نیز این موضوع که کشتی مذکور حامل سلاح برای آن ها بوده است را تکذیب کرده اند. به نوشته سایت خبری «البوابه»، رهبران حماس ضمن رد اتهامات رژیم اسرائیل در این زمینه، اشاره کرده اند که غزه تحت محاصره کامل دریایی رژیم اسرائیل است و همین موضوع، ارسال هرگونه محموله ای را از طریق دریا به این منطقه غیرممکن می سازد. وزیر امور داخلی دولت فلسطینی غزه در بیانیه ای اعلام کرده ادعاهای رژیم اسرائیل، «حرکتی خطرناک» از سوی این رژیم در راستای توجیه هفت سال محاصره غزه است. با این حال، همه این تکذیب ها سبب نشده که مقامات و همچنین رسانه های رژیم اسرائیل از فضاسازی خود علیه ایران دست بردارند. روزنامه «تایمز اسرائیل» با انتشار مطلبی در این زمینه، مدعی شده توقیف کشتی مذکور، ماهیت واقعی ایران را آشکار کرده است. این روزنامه می نویسد آن گونه که از اظهارات برخی مقامات اسرائیلی، از جمله بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر این رژیم برمی آید، هدف از عملیات توقیف کشتی مذکور، چیزی بیش از صرف جلوگیری از ارسال سلاح به غزه بوده و در اصل، با هدف ترسیم چهره ای خطرناک از ایران و حماس و ارتباط این دو انجام گرفته است. اما در نهایت، از همه اظهارنظرها و موضع گیری ها عجیب تر، بیانه وزارت خارجه رژیم اسرائیل است که در آن آمده در پی توقیف کشتی مذکور، این رژیم از ایران به شورای امنیت شکایت می کند! به نوشته سایت خبری «آروتز شوا»، در این بیانیه ضمن تکرار این ادعا که کشتی مذکور حامل سلاح های ایرانی به مقصد غزه بوده، بیان شده که با این اقدام، ایران از قطعنامه های 1747 و 1929 شورای امنیت سازمان ملل که صادارت هرگونه تسلیحات از سوی ایران را ممنوع می کند، تخطی کرده است. از سوی دیگر، به واسطه «قاچاق» سلاح به غزه، این کشور قطعنامه های 1373 و 1860 شورای امنیت را نیز زیر پا گذاشته است. موضوع مطلب : جنجالی غربی- صهیونیستی بر سر ادعای توقیف کشتی ایرانی پنج شنبه 92 اسفند 15 :: 9:31 صبح :: نویسنده : حاج آقا محمد رضا رنجبر
جنجال بر سر توافق ژنو ادامه دارد
خبرهای رسمی حاکی از این است که قسط اول در 12 بهمن به حساب ایران واریز و قسط دوم نیز به مبلغ 450 میلیون دلار مستقیما به حساب معرفی شده از بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران واریز و قسط سوم نیز به مبلغ 550 میلیون دلار تا روز دوشنبه هفته آینده به حساب بانک مرکزی ایران در کشور سوئیس واریز خواهد شد.
کد خبر: 384464
تاریخ انتشار:14 اسفند 1392 - 21:57-05 March 2014
بعد از توافق ژنو در آذر ماه امسال، پس از چند دور مذاکرات کارشناسی سرانجام در 30 دی ماه توافق ژنو حالت اجرایی به خود گرفت. بر اساس سند اجرایی دو طرف متعهد شده اند در مقابل اقدامات متقابل و گام به گام هر دو طرف به تعهدات خود عمل نمایند.
به گزارش «تابناک»، بر اساس توافق اجرایی ژنو؛ از نزدیک به 100 میلیارد دلار طلب بلوکه شده ایران معادل 2/4 میلیارد دلار از درآمدهای نفتی آزاد؛ و ارز آن به صورت مستقیم به داخل کشور و بانک مرکزی ارائه میشود. بر طبق توافق قرار است این مبلغ در 6 قسط 550 میلیون دلاری و 2 قسط 450 میلیون دلاری به ایران تحول داده شود که مرحله اول آن اول فوریه (12 بهمن) انجام شده است. بر طبق سند قرارداد اجرایی قرار است که یک میلیارد و 550 میلیون دلار تا 15 اسفند ( دو قسط 550 میلیون دلاری و یک قسط 450 میلیون دلاری) به حساب ایران واریز شود. در چند روز اخیر نسبت به پرداخت پول به بانک مرکزی ایران و عمل طرف غربی به تعهداتش شایعاتی مطرح شده است. از جمله اینکه تاریخهای تعیینشده برای بازپرداخت پولهای بلوکهشده ایران، جزء ایام تعطیل تقویم میلادی است. کسانی که این اخبار دروغ و شایعات را منتشر می کنند حتی حاضر نیستند تقویم 2014 را نگاهی کنند و ببیند که تعطیلات عمومی رسمی در تقویم میلادی چیست؟ بررسی تقویم میلادی امسال نشان می دهد که هیچکدام از تاریخ های زمان واریز پول(1 فوریه،1 مارس،7 مارس،10 آوریل، 15 آوریل، 14 مه، 15 ژوئن و 20 ژوئیه) جزء تعطیلات رسمی عمومی تقویم نیستند. حال معلوم نیست کسانی که این ادعا را مطرح کرده اند کدام تقویم میلادی را ملاک تحلیل خود قرار داده اند. از طرف دیگر در خبرهای ادعایی دیگر نیز اعلام شده است که نه تنها دومین قسط داراییهای ایران وصول نشده است بلکه هنوز قسط اول به میزان 550 میلیون نیز به حساب ایران انتقال داده نشده است. این در حالی است که عباس عراقچی معاون وزیر امور خارجه 12 بهمن ماه سال جاری از برداشت قسط اول خبر داد و در همان روز هم بانک مرکزی با انتشار خبری، اعلام کرد که معادل 550 میلیون دلار داراییهای ایران نزد بانک مرکزی ژاپن از طریق نشنال بانک سوییس به فرانک سوییس تبدیل و به حساب بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران واریز شده است. در واقع برای انتقال پولهای بلوکه شده ایران یک کانال ویژه بانکی در سه کشور ژاپن، کره و سوئیس ایجاد شده است تا پول های بلوکه شده ایران به این بانک ها منتقل و پس از آن به بانک مرکزی ایران از طریق ایجاد حساب واریز شود. در همین حال امروز بعد از گسترده شدن این قبیل اخبار آقای نوبخت معاون برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهور در حاشیه جلسه هیئت دولت با واکنش نسبت به این شایعات گفت: «اعتراضها در این خصوص ناشی از کم اطلاعی است، پول را که با چمدان به ما نمیدهند، افرادی که این مساله را عنوان میکنند از مکانیزم نقل و انتقال بانکی کم اطلاع هستند.ما قسط اول را دریافت کردهایم، درباره قسط دوم هم در روزهای آتی اقدام خواهیم کرد و مشکلی برای خرج کردن پولها نداریم.» همچنین ولی الله سیف رئیس کل بانک مرکزی نیز در واکنش به این اخبار گفته است که « قسط اول توافق ایران با 1+5 به حساب بانک مرکزی در سوئیس واریز شده و قسط دوم نیز ظرف یک یا دو روز آینده واریز میشود و مشکلی برای برداشت پول قسط اول نداریم.» خبرهای رسمی حاکی از این است که قسط اول در 12 بهمن به حساب ایران واریز و قسط دوم نیز به مبلغ 450 میلیون دلار مستقیما به حساب معرفی شده از بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران واریز و قسط سوم نیز به مبلغ 550 میلیون دلار تا روز دوشنبه هفته آینده به حساب بانک مرکزی ایران در کشور سوئیس واریز خواهد شد. موضوع مطلب : پول های بلوکه شده به حساب ایران واریز شده است؟ پنج شنبه 92 اسفند 15 :: 9:30 صبح :: نویسنده : حاج آقا محمد رضا رنجبر
این اتفاق هر چه که نامیده شود، خواه بداخلاقی سیاسی، خواه روشی اشتباه برای فشار آوردن به غرب و یا حتی ترجمه غلط ناشی از بدبینی ، مهم این است که بیشتر از این که به نفع منافع ملی ایران باشد، به نفع موضع آمریکاییها است.
کد خبر: 384451
تاریخ انتشار:14 اسفند 1392 - 20:39-05 March 2014
اگر کسی به دنبال آرزوی قلبی مقامات آمریکایی و از جمله اوباما رئیس جمهور این کشور در مورد برنامه هستهای ایران باشد، هیچ چیز به اندازه سخنان اوباما در مرکز سابان برای وی مفید نخواهد بود. به گزارش «تابناک»، چند روز بعد از توافق ایران و 5+1 در ژنو وقتی رئیس جمهور آمریکا در مرکز مطالعاتی سابان در مورد گزینههای آمریکا در برخورد با ایران سخن میگفت، صریحا اظهار داشت که اگر میتوانست برنامه هستهای ایران را تا آخرین پیچ و مهره آن از بین میبرد ولی اقرار کرد که این یک گزینه عملی نیست. روند مذاکرات هستهای در دولت جدید نشان داده که باز هم مثل همه سالهای گذشته، نباید و نمیتوان به آمریکاییها اعتماد کرد و به آنها خوشبین بود ولی به مرور روشن شده است که بین نیات واقعی آمریکا و آرزوهای دولت این کشور از سویی و واقعیت صحنه جهانی فاصلهای جدی وجود دارد. برچیدن برنامه هستهای ایران، توقف غنیسازی در ایران، تعطیل شدن تاسیسات ایران و هر خط قرمز دیگری که مورد نظر نظام است، نه تنها دور از واقعبینی است و کسی نه در این دولت و یا هر دولتی امکان تن دادن به آن را ندارد بلکه به طور قطع با مخالفت مردم ایران و همه رسانههای دلسوز مواجه خواهد شد. این مساله در حالی است که علی رغم اصرار مسئولان ایرانی بر این که نباید آرزوهای غرب به عنوان نتیجه مذاکرات و با بدبینی آمیخته به اخبار دروغ و غیرواقعی به خورد مخاطبان ایرانی داده شود، همچنان بخشی از فضای رسانهای ایران برای ایجاد بدبینی به مذاکرات هستهای به انتشار اخبار غیرواقعی ادامه میدهد. در روزهای اخیر مشخص شده است که غرب مجبور شده عملا وجود غنیسازی در ایران را بپذیرد. بعضی رسانهها در حالی که تا پیش از این به خیال قدرت فراوان غرب در برابر دولت جدید ایران اصرار داشتند غرب هنوز به دنبال برچیده شدن کامل برنامه هستهای ایران هستند، اکنون با عیان شدن غیرواقعبینانه بودن تحلیلهای پیشین خود، اعترافات اخیر غرب به ادامه برنامه غنیسازی ایران را امری طبیعی میدانند. نمونه جدیدی از این القائات غیرواقعبینانه بعد از سخنان اخیر رئیس جمهور آمریکا در مصاحبه با بلومبرگ اتفاق افتاد. در حالی که رئیس جمهور آمریکا برای اثبات قابل بازگشت بودن تحریمها علیه ایران به این نکته اشاره کرده است که اساسا 95 درصد تحریمها علیه ایران بر داشته نشده است که بخواهیم آن را برگردانیم بعضی رسانههای ایرانی آرزوهای آمریکا را به آینده تعمیم داده و مدعی شدند که 95 درصد تحریمها هرگز برداشته نخواهد شد. تفاوت این دو برای هر خواننده منصفی روشن است. این اتفاق هر چه که نامیده شود، خواه بداخلاقی سیاسی، خواه روشی اشتباه برای فشار آوردن به غرب و یا حتی ترجمه غلط ناشی از بدبینی ، مهم این است که بیشتر از این که به نفع منافع ملی ایران باشد، به نفع موضع آمریکاییها است. موضوع مطلب : ترجمههای غلط به نفع آمریکا و به ضرر ایران ادامه دارد پنج شنبه 92 اسفند 15 :: 9:29 صبح :: نویسنده : حاج آقا محمد رضا رنجبر
یک سفر دیگر تیم ملی بوکس هم لغو شد
این البته یک خبر تکراری برای ملیپوشان بوکس ایران است که در فرودگاه به آنها بگویند سفرشان برای شرکت در یک تورنمت خارجی لغو شده است. بلاتکلیفی مدیریتی در فدراسیون بوکس برای چندین بار است که موجب وقوع چنین رخدادی شده است.
کد خبر: 384462
تاریخ انتشار:14 اسفند 1392 - 19:58-05 March 2014
این البته یک خبر تکراری برای ملیپوشان بوکس ایران است که در فرودگاه به آنها بگویند سفرشان برای شرکت در یک تورنمت خارجی لغو شده است. بلاتکلیفی مدیریتی در فدراسیون بوکس برای چندین بار است که موجب وقوع چنین رخدادی شده است.
به گزارش تابناک، اینبار هم صادر نشدن روادید برای ملیپوشان بوکس کشورمان موجب شد تا آنها بعد از ساعتها بلاتکلیفی در فرودگاه بهجای شرکت در مسابقات آذربایجان راهی خانهشان شوند. چندی پیش هم اتفاق مشابهی در خصوص اعزام تیم به رومانی رخ داده بود و ملیپوشان بوکس بعد از چند ساعت انتظار در فرودگاه بدون دریافت پاسخ نامشخصی بهخانهشان بازگشتند.
چند وقتی است که با روی کار آمدن وزیر جدید، فدراسیونهای مختلف ورزشی با برگزاری انتخابات خود سروسامان گرفتهاند اما هنوز برخی از فدراسیونها هستند که همچنان در بلاتکلیفی به سر میبرند و یکی از دلایل بلاتکلیفی این فدراسیونها پیچیدگی داستان مدیریتی و چینش افراد در ساختار این فدراسیونهاست. فدراسیون اسکی و بوکس معروفترین این فدراسیونها هستند که بیش از دو دهه یک مدیر را در راس هرم مدیریتی خود دیدهاند و چون وزارت ورزش برای آنها هنوز تصمیمی نگرفته با مشکلات این چنین مواجه میشوند که اوج آن را میتوان در اتفاقی که امروز برای بوکسورهای ایرانی رخ داد دید.
اواخر هفته گذشته بود که همایون اردلان دبیر فدراسیون بوکس به رسانهها خبر داد که ناطقنوری در این فدراسیون حق امضا ندارد. اردلان گفت: « به دلیل اینکه وضعیت ناطق نوری به عنوان رییس فدراسیون مشخص نیست تمام نامههای خروجی این فدراسیون با امضای من ارسال میشود و ناطق نوری امضا نمیکند.»
انتشار این خبر در آستانه اعزام تیم بوکس به مسابقات آذربایجان موجب شد تا برخی نسبت به عدم هماهنگی برنامههای فدراسیون بوکس در روزهای پیشرو ابراز نگرانی کنند. جالب اینجاست که دبیر فدراسیون بوکس هم در گفتوگوی خود به این مسئله اینچنین اشاره کرده بود:
«تمام نامههای مالی در مدتی که ناطق نوری در فدراسیون حضور داشت امضا شده بود چرا که غیر از رییس یا سرپرست فرد دیگری نمیتواند آنها را امضا کند.چکهای مربوط به آن دو مسافرت هم از قبل صادر شده بود و نیاز به امضای دیگری نبود. تمام امضاها از قبل گرفته شده بود و پول بلیت را هم کمیته ملی المپیک داد. تنها موردی که شاید نیاز به امضا داشته باشد مربوط به سفر جمهوری آذربایجان است که حدود دو هفته دیگر خواهد بود.» و سرانجام پیشبینی ایشان هم درست از آب درآمد روادید تیم ملی صادر نشد و نتیجهاش هدر رفت هزینههای آمادهسازی و اعزام این تیم بود.
خیلیها به پشت پرده این تامل طولانی وزارت ورزش در تعیین تکلیف فدراسیونهایی چون بوکس و اسکی خوشبینند و معتقدند از آنجایی که تغییر مدیرانی بیستوچندساله این فدراسیونها احتیاج به برداشت گامهای درستی دارد. اما هرچه باشد این درنگ طولانی در حال ایجاد اتفاقات ناخوشایند اینچنینی است.
چندی پیش بود که ملیپوشان این رشته با شرکت در برنامه ورزش از نگاه دو به انتقاد صریح از ناطق نوری، رئیس این فدراسیون پرداختند. سرمربی اسبق تیم ملی در آن برنامه گفته بود: «متأسفانه ساختار این فدراسیون دچار مشکل است و ما در هر 5 دوره المپیک در این رشته دچار مشکل شدیم. هیچکس در فدراسیون نیست که با مقوله دوپینگ برخورد کند و میبینید که بعد از 23 سال هنوز داور بینالمللی نداریم. به اعتقاد من فدراسیون بوکس عروس هزار داماد است.»
اگرچه اسکی در این سالها تنها به عنوان یک توریست در رقابتهای جهانی حاضر بوده اما بوکسورهای ایرانی چندین دوره است که در مسابقات المپیک شرکت میکنند و در سایه یک مدیریت یکدست و توانا قابلیت کسب عنوان در المپیک را هم دارند.
موضوع مطلب : بلاتکلیفی فدراسیون بوکس ملیپوشان را از فرودگاه بهخانهشان بازگرداند پنج شنبه 92 اسفند 15 :: 9:29 صبح :: نویسنده : حاج آقا محمد رضا رنجبر
از این خبر دردناکتر، واکنش مسئولان پس از اطلاع از ماجراست؛
تصویر پلنگ کشته شده به حدی دردناک است که بهترین نشانه برای سبعیت عامل یا عاملان کشتار پلنگ به حساب میآید اما عجیب اینکه در آن منطقه حتی گلهای وجود ندارد که بتوان دلیل این پلنگ کشی دلخراش را درک کرد!
کد خبر: 384420
تاریخ انتشار:14 اسفند 1392 - 16:47-05 March 2014
دردناک تر از کشتن بی رحمانه این پلنگ، اظهار نظریست که یابنده لاشه مثله شده حیوان روایت میکند؛ آن جایی که از تلاش مسئولان محیط زیست برای لاپوشانی ماجرا سخن میگوید.
به گزارش «تابناک»، از سی و چند روزِ محدوده آذر تا ابتدای دی ماه سال جاری که برای پلنگهای ایرانی بسیار خونین بود و هر چند روز یکبار خبر کشته شدن یکی از آنها از یک نقطه از کشور به گوش میرسید، دیگر خبری از کشتار این گونه در معرض انقراض در دست نبود تا امروز. هرچند با اظهار نظرهایی که درباره این مورد به نقل از مسئولان بیان شده، با اطمینان نمیتوان گفت در ماه های اخیر پلنگ کشی رخ نداده است! دیدهبان محیط زیست و حیات وحش ایران با اعلام این خبر، منبع آن را گزارش یکی از همیاران محیط زیست شهرستان شیروان (خراسان شمالی) دانست و تصاویر از رویداد منتشر کرد که بر اساس آن، کشته شدن یک پلنگ ایرانی که سر و دم ان بریده شده، حکایت از حمله سبوعانه یک یا چند نفر به این گونه در خطر انقراض دارد. این همیار محیط زیست در تشریح ماجرا میگوید: روز جمعه (نهم اسفندماه) به منظور سرکشی به باغ شخصی خودم در روستای «امیرانلو» در منطقه شاه جهان رفته بودم که با لاشه یک پلنگ در استخر پشت باغ مواجه شدم. وی میافزاید: با توجه به یخ زدگی سطح آب، با مشقت فراوان به کمک شخص دیگری لاشه پلنگ را از داخل استخر بیرون کشیده و متوجه شدم که سر، دم و دست راست حیوان بریده شده است؛ مشخص بود که افرادی سر، دم و دست پلنگ را بریده و با خود بردهاند. تصویر ارسالی از لاشه پلنگ با سر و دم بریده بر روی سطح یخ زده استخر این همیار محیط زیست با اعلام اینکه لاشه پلنگ را در گودالی کنار استخر قرار داده و مقداری کمی خاک روی آن ریخته، از مراجعه خود در فردای آن روز به اداره محیط زیست شهرستان شیروان خبر میدهد و این گونه ادامه میدهد: با مراجعه به اداره محیط زیست، موضوع و کروکی دقیق محل دفن لاشه را به اطلاع رئیس اداره رساندم و تصاویری را که با تلفن همراه خود قبل و بعد از بیرون کشیدن لاشه پلنگ از استخر تهیه کرده بودم به وی نشان دادم که وی در پاسخ، از من خواست تصاویر را از روی گوشی تلفن خود پاک کرده و این موضوع را به کسی بازگو نکنم! تصویر پلنگ بدون سر پس از بیرون کشیدن لاشه از استخر وی میافزاید: روستای امیرانلو خالی از سکنه است و تمام اهالی آن از جمله خود من ساکن شهر هستند و صرفا برای سرکشی به باغهای خود به روستا میروند، بنابراین دام اهلی در این روستا وجود ندارد که کسی از ترس حمله پلنگ به احشام بخواهد این حیوان را از بین ببرد اما به نظر میرسد این حادثه توسط یک شکارچی غیرمجاز صورت گرفته است. بدین ترتیب پنج روز از این حادثه میگذرد و اعلام نشدن ماوقع که ظاهرا از بی تمایلی مسئولان محیط زیست منطقه نشات گرفته، این شهروند مسئول را مجاب میکند که ماجرا را با رسانهها در میان بگذارد تا شاید به این وسیله عامل یا عاملان این کشتار سبوعانه تحت تعقیب قرار گرفته و امید برود که مانعی هرچند کوچک در راه کشتارهای بعدی این گونه در معرض انقراض قرار گیرد. گفتنیست «تابناک» آمادگی دارد پاسخ مسئولان محیط زیست خراسان شمالی را منتشر نماید. موضوع مطلب : کشتن بی رحمانه یک پلنگ ایرانی در شیروان, عکس پیوندها لوگو آمار وبلاگ
|
||