سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
حامیان ولایت __ خادمین امت
درباره وبلاگ


صفحات وبلاگ
نویسندگان
مناظره شاهزاده ترکی الفیصل، رئیس سابق دستگاه اطلاعاتی سعودی و آموس یادلین، رئیس سابق اطلاعات نظامی اسرائیل در بروکسل بر سر مسأله فلسطین با دعوت طرف اسرائیلی از شاهزاده سعودی برای حضور در کنست اسرائیل همراه بود. اسرائیلی‌ها حتی از علاقه نتانیاهو برای سفر به مکه و جده سخن گفتند. چرا روابط سعودی‌ها و اسرائیل علنی شده است؟
کد خبر: 404185
تاریخ انتشار:09 خرداد 1393 - 18:50-30 May 2014
چرا روابط سعودی‌ها و اسرائیل علنی شده است؟

به علت حساسیت‌های موجود، روابط سعودی‌ها با اسرائیل به طور تاریخی در پشت پرده نگاه داشته می‌شده زیرا اطلاع عمومی از آن باعث واکنش می‌شده است. در گذشته تقریبا همه سعودی‌ها از چنین تماسی‌هایی بیزار بوده‌اند ولی اکنون دیگر این گونه نیست.

به گزارش «تابناک»، مضاوی الرشید، تحلیلگر عربستانی با مقدمه فوق به تحلیل چرایی گفت‌و‌گو شاهزاده ترکی الفیصل، رئیس سابق دستگاه اطلاعاتی عربستان و آموس یادلین رئیس سابق دستگاه‌های اطلاعاتی اسرائیل پرداخته است. 

بنا بر این گزارش، در ماه‌های گذشته، مؤسسه انتشاراتی المدارک که توسط ترکی الدخیل اداره می‌شود، کتابی از جاشوا تیتلباوم نویسنده اسرائیلی و با نام «عربستان سعودی و چشم‌انداز جدید استراتژیک» را ترجمه کرد. مخالفان این اقدام، آن را گامی در راستای عادی‌سازی روابط با اسرائیل در دوره‌ای دانستند که در اروپا و آمریکا درخواست‌های روزافزونی برای بایکوت بخش دانشگاهی اسرائیل مطرح می‌شود. 

در مقابل عده‌ای چنین استدلال کردند که آگاه شدن از نگاه دشمن، بهتر از بی‌اطلاعی درباره آن است. چنین توجهی به مفسران و دانشگاهیان اسرائیلی به تدریج عادی شده است. روزنامه سعودی الشرق الاوسط و شبکه تلویزیونی قطری الجزیره همواره از این افراد استفاده می‌کنند. 

جنجال بر سر این کتاب به سرعت و در نتیجه یک داستان جنجالی دیگر فراموش شد. روز دوشنبه بیست و ششم می‌، ترکی الفیصل رئیس سابق دستگاه اطلاعاتی عربستان و سفیر سابق این کشور در لندن و واشنگتن در مناظره‌ای با آموس یادلین، رئیس سابق اطلاعات نظامی اسرائیل شرکت کرد. این برنامه که در بروکسل اجرا شد، توسط صندوق مارشال آمریکا در آلمان برنامه‌ریزی شده بود. 

بیشتر رسانه‌های عربستان به این اتفاق کم‌توجهی کردند، ولی دیدگاه های مخالف عربستانی‌ها در شبکه‌های اجتماعی بیان شده است. در حالی که برخی سخنان شاهزاده سعودی را به عنوان بیان روشن مواضع عربستان در موضوع اعراب و اسرائیل مورد تقدیر قرار دادند، دیگران این کار وی را به عنوان معمار عادی‌سازی روابط با اسرائیل محکوم کردند.

 


 

این نخستین بار نیست که این شاهزاده سعودی با مقامات اسرائیلی دیدار می‌کند، چنین دیدارهایی در محافل دانشگاهی و در اندیشکده‌های اروپا و آمریکا انجام شده است. تاکنون این دیدار‌ها فرمول واحدی داشته و طرف سعودی که شاهزاده ترکی الفیصل آن را نمایندگی می‌کند، طرح صلح عربی را به میان می‌کشد که ملک عبدالله در سال 2002 پیشنهاد کرده و بر پایه آن، اعراب دولت اسرائیل را در ازای عقب‌نشینی از سرزمین‌های اشغالی در سال 1967 و از جمله بیت‌المقدس شرقی و نیز راه‌حلی عادلانه برای مسأله آوارگان فلسطینی به رسمیت می‌شناسند. در مقابل طرف اسرائیلی نیز به بیان موانع اجرای راهکار پیشنهادی توسط ملک عبدالله می‌پردازد. 

این بار، یادلین موضع عربستان و اعراب را که خواهان این است که اسرائیل این طرح را یا کامل بپذیرد یا رد کند، نپذیرفت و خواستار مذاکرات مرحله‌ای شد. وی مدعی شد که بیشتر اسرائیلی‌ها از این طرح اطلاع ندارند و در مقابل، شاهزاده سعودی اطلاع‌رسانی درباره امکان رسیدن به یک صلح همیشگی در چهارچوب این طرح را وظیفه رهبران اسرائیل دانست. 

پس از این برخورد نه چندان دوستانه، اسرائیلی‌ها از شاهزاده سعودی برای دیدار از بیت‌المقدس دعوت کردند و از علاقه نتانیاهو برای رفتن به مکه سخن گفتند. 

به نوشته مضاوی الرشید در تحلیلی برای المونیتور، سعودی‌ها و از جمله شاهزاده ترکی هنوز گمان می‌کنند طرح عربستان روی میز مذاکره قرار دارد، ولی واقعیت این است که این طرح مرده است. اسرائیل اکنون فشاری برای خروج از زمین های اشغالی احساس نمی‌کند و می خواهد بیت‌المقدس را پایتخت خود نگاه دارد. تقسیم اماکن مقدس در بیت‌المقدس بین دو طرف نیز هرگز کار آسانی نیست. 

افزون بر این، اسرائیل انگیزه‌ای برای توافق با آوارگان فلسطینی ـ که از سال 1967 مجبور به جابجایی شده‌اند ـ ندارد. آن‌ها در اردن، لبنان، عراق و به تازگی در سوریه مصائب فراوانی را تحمل کرده‌اند. 

شاهزاده ترکی می‌تواند بین اندیشکده‌های غربی در رفت و آمد باشد، ولی واقعیت‌های میدانی می‌گوید که اسرائیل پیشنهاد صلح مطرح از سوی عربستان را نخواهد پذیرفت و به ملک عبدالله افتخار پایان دادن به یک مناقشه شش دهه‌ای را نخواهد داد. اکنون اعراب نمی‌توانند اسرائیل را تهدید نظامی کنند، زیرا سه ارتش بزرگ منطقه یعنی ارتش‌های مصر، عراق و سوریه درگیر مسائل داخلی هستند. 

حزب‌الله نیز اکنون در سوریه درگیر شده و فعلا این خطر از اسرائیل دور شده است. گروه‌های وابسته به القاعده نیز فعلا سرگرم نابود کردن شیعیان شده‌اند و مدت‌ها طول خواهد کشید تا متوجه اسرائیل شوند. 

به علاوه اگر اسرائیل طرح صلح عربی را بپذیرد، باز هم بازیگران غیردولتی می‌توانند به آن غیرمتعهد بمانند و این به معنای تغییر نکردن تهدیدات علیه اسرائیل است. وضعیت کنونی مذاکرات اسرائیل با فلسطینی‌ها با میانجیگری جان کری نیز خواسته اسرائیلی‌هاست. 

هرچند به نتیجه نرسیدن پروژه صلح پیشنهادی توسط ملک عبدالله، شکستی دیگر برای سیاست خارجی سعودی‌ها است، اکنون اولویت برای سعودی‌ها ایران است و تبلیغات علیه ایران، از ایران دشمنی ساخته که جایگزین اسرائیل شده است. 

این سیاست، شبکه ای از دستگاه‌های تبلیغاتی را در کنار خود دارد که تبلیغات ضد ایرانی پمپاژ می‌کنند، ولی شاید این روند با دعوت اخیر از وزیر خارجه ایران برای سفر به ریاض قدری تغییر کند. مانند دیگر همسایه‌های خود در منطقه خلیج فارس، سعودی‌ها خارج از مناقشه با اسرائیل هستند و شاید منافع بلندمدت اقتصادی و امنیتی آن‌ها با ایجاد روابط با اسرائیل تأمین شود. 

با اینکه شاید چنین روابطی در نگاه اول دور از ذهن به نظر بیاید، رهبران سعودی نه از فضای سیاسی داخلی کشور ترسی دارند و نه از ناراحتی هواداران سلفی خود نگران هستند. هواداران سلفی حتی می‌توانند استدلالی مذهبی برای روابط با اسرائیل نیز پیدا کنند. 

پیامبر اسلام از مکه بت‌پرست به مدینه هجرت کرده است که ساکنانی یهودی داشت و در سال 1992 نیز عبدالعزیز بن باز مفتی اعظم عربستان که در سال 1999 فوت کرده است، فتوایی صادر کرد که صلح با اسرائیل را جایز دانست. 

البته این مسیر به آرامی در جریان است و برخی رفتارهای رژیم اسرائیل و شهرک‌نشیان یهودی می‌تواند دوره جدیدی از خشونت و خشم را در میان سعودی‌ها، اعراب و جوامع مسلمان در سراسر جهان کلید زند. 

شاید شاهزاده ترکی، مشتاق‌ترین فرد در خانواده پادشاهی عربستان برای باز کردن باب گفت وگو با اسرائیلی‌ها باشد، زیرا می‌تواند مدعی باشد سمتی رسمی ندارد، ولی همه می‌دانند در کشوری مانند عربستان، فاصله روشنی میان افرادی مانند وی و حکومت عربستان و سیاست خارجی آن وجود ندارد. شاهزاده سعودی بدون شک به ایفای نقش خود در ایجاد روابط با مقامات اسرائیلی ادامه خواهد داد. این روابط ممکن است نه برای صلح بلکه برای جنگ مورد نیاز باشد، به ویژه اگر اینکه روابط ایران و عربستان به شکل غیرمنتظره‌ای در آینده خراب‌تر شود.



موضوع مطلب : چرا نتانیاهو از آمادگی برای سفر به مکه و جده سخن می‌گوید؟
سیزده روز تا جام‌جهانی فوتبال؛
کمتر از دو هفته دیگر بیستمین دوره رقابت‌های جام‌جهانی فوتبال در برزیل آغاز خواهد شد؛ رقابت‌هایی که در همه این سال‌ها هواداران بسیاری را با خود همراه ساخته که با شادی‌های جام شاد شدند و با شکست‌هایش گریستند.
کد خبر: 404023
تاریخ انتشار:09 خرداد 1393 - 19:54-30 May 2014
بیش از هشتاد سال قدمت، برگزاری نوزده دوره جام‌جهانی، نزدیک به یکصد تیم شرکت کننده در تمام ادوار و بیش از هزران بازیکنی که از 1930 تا کنون در میادین سبز جام‌جهانی حضور یافته‌اند و خودنمایی کرده‌اند. از این میان کدام یک بهترین بازیکن جام می‌شود و چه کسانی در جمع یکصد بازیکن بر‌تر جام‌های جهانی قرار می‌گیرند؟ 

به گزارش «تابناک»، به تازگی و پس از یک نظرخواهی گسترده، گاردین لیست یکصد بازیکن بر‌تر تاریخ جام‌های جهانی را برگزیده است. این وب سایت به بهره گیری از بیش از چهل قاضی در سه دسته بزرگ اسطوره‌های دنیای فوتبال، روزنامه نگاران گاردین و کار‌شناسان فوتبال این لست را منتشر کرده است؛ لیستی که شاید برای دوستداران جوان فوتبال کمی عجیب باشد، زیرا لیونل مسی را در جایگاه پنجاه و یکم نشانده و در میان بیست بازیکن اولش، تنها ژاوی حضور دارد که هنوز هم در میدان مسابقات بازی می‌کند. 

اما اگر به این نکته توجه کنیم که این لیست با توجه به عملکرد بازیکنان در جام‌های‌جهانی تهیه شده چندان تعجب نمی‌کنیم که جاست فونتین فرانسوی خیلی بالا‌تر از مسی قرار گیرد، چرا که او تنها در یک جام‌جهانی سیزده گل به ‌ثمر رسانده و مسی در دو دوره حضورش، تنها یک گل زده و نتوانسته تیمش را به مراحل بالای رقابت‌های جام‌جهانی برساند.
شما می‌توانید لیست یکصد بازیکن برتر تاریخ جام‌جهانی را در ادامه بخوانید:
100
100
همواره در خصوص اینکه چه بازیکنی بهترین بازیکن تاریخ‌ جام‌های جهانی است، اختلاف نظر شدید بوده است. پله یا مارادونا؟ اینجا که گاردین رتبه نخست را به «ادسون آرانتس دو ناسیمنتو» ملقّب به پله داده است. شاید دلیل آن کسب سه جام جهانی از چهار جامی بود که مروارید سیاه تیم ملی برزیل را در درون زمین به خود می‌دید. پله وقتی هفده سال داشت با گلزنی در فینال جام‌جهانی 1958 سوئیس برزیل را قهرمان جهان کرد. او سال‌ها نماد فوتبال دوستی در دنیا شناخته می‌شود و اگر بخواهیم یک موتیف برای فوتبال مثال بزنیم، بی‌شک به نام او می‌رسیم. پله در پایان دوران بازیگری خود 1281 گل به ثمر رساند. او تمام دوران فوتبال خود را در باشگاه برزیلی سانتوس بازی کرد و تنها در سال‌های آخر به آمریکا رفت تا برای کوسموس بازی کند. بعد از بازنشستگی در 1977 او به عنوان شخصیتی ورزشی فعالیت کرده‌ و مدتی وزیر ورزش برزیل بوده‌ است. او سرانجام در سال 2014 جایزه افتخاری بهترین بازیکن جهان را از فیفا دریافت کرد.

100
100
اسطوره به تمام معنای دنیای فوتبال! از آن دست بازیکنانی که این شانس را داشته تا یک تنه یک تیم را به قهرمانی جهان برساند. شورشی، یاغی و خارج از کنترل! مردم دوست دارند درباره او داستان بسازند و حتی الان که چاق و کوکائینی شده هم او را نماد سرکشی در برابر هر سیستمی می‌دانند. همین است که وقتی ناپولی دو فصل پیش می‌خواست سهمیه اروپایی کسب کند، او را به شهر فراخواند تا با حضورش به تیم شهر مافیای ایتالیا روحیه بدهد. 
داستان او و تیم ملی انگلیس و دست خدا و جزایر فارکلند را دیگر همه می‌دانند. او دو بار تیم ملی‌ کشورش را به فینال جام‌جهانی رساند که قهرمانی تنها یک بار نصیبش شد؛ افزون بر این او یک بار هم در سال 2010 در کسوت مربیگری آ?بی سلسلته در جام‌جهانی حاضر شد؛ اما بر خلاف دوران بازی‌اش این بار با تاکتیک‌های نادرستی که در پیش گرفت با دریافت چهار گل برابر آلمان جوان شکست خورد و از گردونه رقابت‌ها حذف شد. مردم دنیا هنوز که هنوز است به ‌رغم حاشیه‌های فراوانی که زندگی شخصی مارادونا دارد، او را دوست دارند و از دیدن لحظه‌های نابی که در زمین چمن ساخته از او سپاسگزارند.
100
100
قیصر فوتبال آلمان نماد دوران درخشان ژرمن‌ها در دهه هفتاد میلادی است؛ جایی که آن‌ها پیاپی جام‌های گوناگون را از آن خود می‌کردند. قهرمانی جهان در سال 1974، نائب قهرمانی در سال 1966 و مقام سومی در سال 1970 در کنار قهرمانی اروپا و درخشش در تیم فوتبال بایرن مونیخ بخشی از قدرت نمایی آلمان مقتدر آن سال‌هاست. 

بکن‌باوئر البته دوران مربیگری پر افتخاری هم دارد و آلمان در زمان او به قهرمانی و نائب قهرمانی جهان در سال‌های 1990 و 1986 دست یافت. او جز معدود افرادی است که هم در کسوت بازیکن و هم در کسوت مربی، قهرمانی جهان را به دست آورده است. او نماد فوتبال آلمان است و یکی از موفق‌ترین مدیران ورزشی دنیاست.
100
100
مهاجم دوست داشتنی و همیشه مصدوم برزیل که معلوم نیست اگر این زانوی لعنتی مانعش نمی‌شد چه افتخارات دیگری که به دست نمی آورد؟ اینکه یک مهاجم با مصدومیت‌های طولانی در فوتبال پرستاره‌ای مانند برزیل دومین گلزن تاریخ این کشور شود، خود نشان دهنده بزرگی کار مرد شماره 9 طلایی پوشان است. او در جام‌جهانی 2002 با به ثمر رساندن هشت گل یکی از آقای گل‌های دست نیافتنی جام‌های جهانی شده است. او هم اکنون یکی از مسئولان برگزاری جام‌جهانی 2014 برزیل است که البته فیفا از نحوه آماده سازی آن بسیار ناراحت است.
100
100

هیچ وداعی با فوتبال دراماتیک‌تر از وداع کاپیتان آبی‌ها نبود. وقتی او فرانسه خسته و پیر سال 2006 را به فینال رساند و در یک بازی عجیب با کتفی آسیب دیده همه‌ کار کرد، از جمله ضربه سری که به سینه ماتراتزی فرود آورد تا فینال 2006 آخرین حضور او در زمین چمن باشد. هرچند او در آن سال فینال را به آتزوری‌ها باخت، با نسل طلایی فوتبال فرانسه در سال 98 قهرمانی جهان را در خانه جشن گرفت. زیزو از نسل مهاجران الجزایری بود که سال‌هاست در فرانسه زندگی می‌کنند و با پاس‌ها دقیق و بی‌نقص خود سال‌ها در خط میانی فرانسه و رئال مادرید آقایی می‌کرد. خیلی‌ها بر این باورند که هنوز هافبک بازی سازی روی دست زیدان نیامده و خاطره دریبل‌های «زیدانی» او هنوز در ذهن‌ها باقی است. ضربه سر او به ماتراتزی یکی از جنجالی ترین لحظات تاریخ جام‌جهانی را رقم زد.
100
100
هافبک تکرار نشدنی فوتبال هلند تنها یک بار شانس این را داشت که در جام‌جهانی حاضر باشد اما در همان یک‌ بار حضور هم هلند طلایی آن سال‌ها را به فینال رساند اما چه سود که در برابر آرژانتین شانسی نداشت. او سه بار بازیکن سال اروپا شده است (1971، 1973 و 1974) و از این حیث در کنار میشل پلاتینی و مارکو فان باستن رکورددار محسوب می شود. در سال 1999، کرایف در یک رأی گیری که توسط فدراسیون بین‌المللی تاریخ و آمار فوتبال انجام شد، پس از پله،دومین بازیکن قرن شد.
100
100
رکوردار حضور در جام جهانی! لوتار ماتئوس کاپیتان تمام نشدنی ژرمن‌ها که با بالای سر بردن جام قهرمانی در سال 1990 اتحاد را به مردمی که تازه دیوار بی‌اعتمادی برلین میانشان برداشته شده بود هدیه کرد. در آن سال‌ها فوتبال همه مرزها را درنوردید و شرقی‌ها را با غربی‌ها اشتی داد تا همه خوشحال و خندان با یک پرچم به خیابان‌ها بیاییند. او از خیلی جهات رکوردار است. پنج دوره حضور در جام‌جهانی، 150 بازی ملی برای آلمان، 25 بازی در جام‌جهانی با پیراهن آلمان!
100
100

تیم ملی آلمان در طول تاریخ «مولر»های فراوانی به خود دیده است. اما در میان همه این‌ها این گرد مولر است که در تاریخ فوتبال المان و جهان جاودانه شده است. مگر می‌شود با گذشت این همه سال کسی را که 68 گل در 62 بازی ملی به ثمر رسانده را فراموش کرد؟ او تا سال 2006 که رونالدو رکوردش را بشکند با به ثمر رساندن 14 گل آقای گل تمام ادوار جام‌جهانی بود و این 14 گل را تنها در دو دوره جام‌جهانی به ثمر رسانده بود. بمب افکن ژرمن‌ها یکی از اعضای تیم رویایی سال 1974 بود که قهرمان جهان شد.
100
100
زوج محبوب پله در نوک پیکان خط حمله که تیم ملی برزیل با حضور این دو هیچ‌گاه شکست را تجربه نکرد. او را به عنوان یکی از تکنیکی‌ترین، بهترین و محبوب‌ترین بازیکنان تاریخ فوتبال می‌شناسند. مهارت بی‌نظیر او در دریبل‌زدن و تک‌روی مشهور است. او در پنجاه و نه بازی اول خود هرگز شکست را تجربه نکرد و تنها آخرین بازی ملی او (در جام جهانی 1966 در مقابل مجارستان) با شکست 3 بر یک همراه بود.
100
100
یکی از آن دست بازیکنان تکرار نشدنی که هیچ‌گاه جام قهرمانی جهان را به خانه نبرد. هافبک خلاق و دوست داشتنی فرانسوی‌ها که با آبی‌ها در سه دوره جام‌جهانی حاضر شد و پنج گل به ثمر رساند. پلاتینی سه بار از سوی مجله فرانس فوتبال به عنوان بهترین بازیکن انتخاب شد. او اما بعد از خداحافظی با مستطیل سبز به عرصه مدیریت فوتبال آمد و از ژانویه 2007 ریاست یوفا را برعهده گرفت. تصمیمات متفاوت و عجیب او در مدریت یوفا البته با مخالفت‌های فراوانی همراه بود و خیلی‌ها را در عرصه مدیریت فوتبال به یک جوان آرمانگرای سوسیالیست تشبیه کرده‌اند.
100
100
سال گذشته فوتبال دنیا یکی از ستاره‌های دوست‌داشتنی‌اش را از دست داد. اوزه‌بیو داسیلوا فریرا که همه او را به نام اوزه‌بیو یا پلنگ سیاه فوتبال پرتغال می‌شناختند. جام‌جهانی 66 را شاید فقط انگلیسی‌ها و آلمانی‌ها با بازی جنجالی فینالش به یاد بیاورند اما برای سایر دوستاران فوتبال در دنیا این جام‌جهانی با نام اوزه‌بیو گره خورده است. بازیکنی سریع و تکنیکی که در یک جام 9 گل به ثمر رساند و آقای گل این رقابت‌ها شد و پرتغال آن سال‌ها را برسکوی سوم دنیا نشاند. افتخاری که سال‌ها طول کشید تا پرتغالی‌ها توانستند آن را تکرار کنند. اگر آمار گلی زنی‌های بالای مسی و رونالدو در فصل‌های اخیر برایتان عجیب بوده باید بدانید که اوزه‌بیو تنها در سال 1986 با به ثمر رساندن 42 گل اولین کفش طلای اروپا را از آن خود کرد و در 1973 با به ثمر رساند 40 گل بار دیگر آن را تکرار کرد. او رکورد دست‌نیافتنی 317 گل در 301 بازی را برای باشگاه بنفیکا به‌جای گذاشت. او سال‌ها به عنوان نماد فوتبال پرتغال در سرتاسر دنیا شناخته می‌شد و به صورت افتخاری در مراسم‌های مهم شرکت می‌کرد. 5 ژانوه 2014 بود که خبرگزاری پرتغالی «لوسا» مرگ اسطوره فوتبال پرتغال بر اثر ایست قلبی را تایید کرد.
100
100
کاپیتان تمام نشدنی آتزوری‌ها اگرچه در مدت 25 سال حضورش در آ.ث میلان 26 جام را بالای سر برد اما با تیم ملی ایتالیا هرگز نتوانست جامی را کسب کند و شاید یکی از بزرگترین حسرت‌هایش حضور نداشتن در تیم ملی ایتالیا در جام‌جهانی 2006 بود. عدم حضوری که البته خود خواسته بود و به دلیل خداحافظی او از تیم ملی نتوانست در فینال 2006 کاپ قهرمانی را بالای سر ببرد و این افتخار نصیب کاناوارو شد. مالدینی همچنین یکی از اعضای تیم رویایی 94 بود که فینال تلخ آن سال را به برزیل واگذار کرد. او در ایتالیا به عنوان نماد تعصب و غیرت شناخته می‌شود چرا که در تمام دوران فوتبالی‌اش تنها پیراهن یک تیم را برتن کرد. آ.ث. میلان! برای همین هم بعد از 25 سال حضور در این تم و هنگام خداحافظی‌اش در سن 41 سالگی پیراهن شماره 3 میلان به احترامش بایگانی شد. او در جام های جهانی 1990 و 1994 در تیم ستاره های جام جای گرفت.  همچنین در سال 1994، مالدینی، از سوی مجله فوتبال "ورد ساکر" به عنوان بازیکن سال انتخاب شد. او اولین مدافعی بود که به این افتخار دست پیدا کرد. مالدینی با 126 بازی ملی پس از کاناوارو در رتبه دوم بیشترین بازی برای تیم ملی ایتالیا قرار دارد.او هرگز در تورنمنت بزرگی با آتزوری قهرمان نشد. مالدینی در نیمی از 16 سال حضورش در تیم ایتالیا کاپیتان این تیم بود و 74 بار بازوبند تیم ایتالیا را بر بازو بست. 
100
100
سال‌ها از او به‌عنوان بهترین گوش راست دنیا یاد می‌شد. او بخشی از تیم قهرمان جهان در سال 1970 بود. با خداحافظی گارینشا برزیلی‌ها که نگران یافتن جایگزین مناسبی برای او بودند به یکباره جرزینهوی جوان را کشف کردند که در جام‌جهانی 1966 افتخار دوبار بازی در کنار گارینشا را داشت. بعد از ناکامی برزیل در جام جهانی 1966 انگلیس، در جام جهانی 1970 دوران موفقیت برزیل و جرزینهو آغاز شد. این مهاجم با حرکاتی غیرقابل پیش بینی و با قدرت دریبل زنی غیرقابل مهار و با مهارت یکسان در دریبل با هر دو پا جام جهانی 1970 مکزیک را با زدن دو گل به چکسلواکی آغاز کرد و به دنبال آن بازدن یک گل در هر بازی مقابل انگلیس، رومانی، پرو، اروگوئه و در فینال مقابل ایتالیا ، برزیل را به قهرمانی رساند. بنابراین او بازدن گل در هر مسابقه از این حیث رکوردداری بی‌رقیب ماند. جرزینهو در جام 1974 آلمان نتوانست مانند جام قبل پرفروغ باشد و تنها دو گل به ثمر رساند او در سوم مارس 1982 در ریودوژانیرو بعد از بازی مقابل چکسلواکی با فوتبال ملی خداحافظی کرد. او با 80 بازی ملی تنها 18 گل برای برزیل به ثمر رسانده که زدن 9 گل در جام‌های جهانی نشان از عملکرد فوق‌العاده او در این رقابت‌ها دارد.
100
100
یکی از نجات‌یافته‌های سانحه هوایی سقوط هواپیمای بازیکنان منچستر سال‌ها بعد به یکی از نجات‌دهنگان انگلستان بدل شد و تنها جام قهرمانی جهان سه شیرها را برایشان به ارمغان آورد. اگرچه هنوز خیلی‌ها در خصوص نتیجه فینال آن دیدار و آن گل مشکوک شک و شبهه دارند. در جام جهانی 1962 به همراه تیم ملی انگلیس حضورداشت ولی با وجود ارائه بازی‌های بسیار خوب به موفقیتی دست نیافت. در دهه 1960 او به همراه جرج بست و دنیس‌ لاو مثلثی فوق‌العاده در تیم منچستریونایتد تشکیل داد که دو مقام قهرمانی لیگ و یک مقام قهرمانی جام باشگاههای اروپا دستاورد آن بود. اما اوج هنر چارلتون جام جهانی 1966 بود که به همراه تیم ملی انگلیس به مقام قهرمانی جهان رسید. در این مسابقات رهبری فوق‌العاده او و گل‌های حساسی که به ثمر رساند به خصوص دو گلی که به پرتغال در نیمه‌نهایی زد پایه‌گذار اولین و آخرین قهرمانی انگلیس در جم جهانی بود.
در پایان جام جهانی 1966 او عنوان بهترین بازیکن جام را کسب کرد و در این سال‌ صاحب توپ طلای بهترین بازیکن فوتبال اروپا هم شد. در دیدار تیم‌های ملی انگلیس و آلمان غربی در مرحله یک چهارم پایانی جام جهانی 1970 که به شکست سه بر دو آنها انجامید، چارلتون صدوششمین و آخرین بازی ملی خود را انجام داد و رکورد 49 گل ملی را از خود بر جای نهاد که تا امروز در تیم ملی انگلیس شکسته نشده است. سه سال بعد پس از انجام 606 بازی در لیگ انگلیس و به ثمر رساندن 199 گل برای منچستر یونایتد از فوتبال حرفه‌ای کناره‌گیری کرد. بابی چارلتون در سال 1994 به پاس خدمات فراوانش به لقب «سر» رسید.
100
100
آن‌ها از سال 2008 تا کنون همیشه قهرمان بودند. یورو 2008، جام‌جهانی 2010 و یورو 2012 در این سال‌ها جایزه تیکی‌تاکای ماداتادورها بوده است. ژاوی امسال هم شانس حضور در جام جهانی را دارد و اگرچه خط هافبک قدرتمند اسپانیا را رهبری می‌کند اما ممکن است نتواند موفقیت‌های دوره‌های گذشته را تکرار کند. چرا که خیلی‌ها معتقدند اسپانیا برای تکرار قهرمانی به پوست‌اندازی در خط هافبک نیاز دارد. ژاوی اولین بازیکن از لیست 100 بازیکن برتر فوتبال دنیاست که هنوز بازنشسته نشده است. شاید تعجب کنید که یک هافبک چطور بدون گل‌زده در این جایگاه از لیست بهترین بازیکنان تاریخ جام‌جهانی جای گرفته است در حالی که مهاجمان بزرگ و خاطره‌سازی هنوز نامشان نیامده است. جواب را باید در سبک بازی ژاوی بجوید. یک هافبک بازیساز که تخصص‌اش دادن پاس‌های سالم و بی‌نقص است. «پم،پم،پم» خودش صدای پاسکاری با اینیستا را در یورو 2012 این گونه توصیف کرده است. او در جام‌جهانی قبلی  669 پاس داد که از این میان 599 پاس سالم داشت یعنی 90 درصد پاس سالم. ژاوی در این تورنمنت 80.02 کیلومتر دوید یعنی در هر مسابقه 11.5 کیلومتر و در فینال 15 کیلومتر دوید. حالا فهمیدید چرا هافبک محبوب کاتالان‌ها باید بر این صندلی بنشیند؟
100
100
مهاجم ناراضی برزیلی‌ها اگر می‌توانست با مربی‌های تیم ملی این کشور کنار بیاید شاید افتخارات بیشتری را در کارنامه خود می‌دید. اما برای نوابغ حتی یک فرصت هم کافی است تا به چیزی که استحقاقش را دارند برسند. روماریو یکی از آن نوابغ بود که با ساق پاهایش همه را جادو می‌کرد. او علی‌رغم اینکه تا سال 2009 در میادین فوتبال مدافعان را دریبل می زد اما تنها شانس حضور در دو جام‌جهانی 1990 و 1994 را داشت. در اولی که جز ترکیب اصلی نبود اما وقتی در جام‌جهانی آمریکا زاگالو به او اعتماد کرد چهارمین قهرمانی جهان را برای برزیلی‌ها به ارمغان آورد. بعدها اختلافات شدید او با سرمربی‌ها روسای فدراسیون و حتی پله موجب شد که علی رغم آمادگی فوق‌العاده هیچ‌گاه شانس حضور در ترکیب تیم ملی برزیل را نیابد و با همان مدال جام 94 از دنیای فوتبال خداحافظی کند. او همچنین بت به ثمر رساندن 1000 گلی یکی از بازیکنانی است که به رکورد پله دست یافته است. او در سال 1994 به عنوان بهترین بازیکن جهان شناخته شد و بعد از خداحافظی از فوتبال به دنیا سیاست روی آورد. وی در سال 2010 با بیش از 150 هزار رای به عنوان نماینده حزب سوسیالیست برزیل برگزیده شد.
100
100

جاست فونتین یکی از دست نیافتنی‌ترین آمار همه دوران جام‌جهانی را به نام خود سند زده است. 13 گل در یک دوره جام‌جهان که حالا حالا‌ها بعید است کسی بتواند به آن دست یابد. مهاجم کوچک اندام و سرعتی فرانسه از پدر و مادری فرانسوی در مراکش به دنیا آمد تا همچنان بزرگترین افتخارات تاریخ فوتبال فرانسه به نام مهاجران سند بخورد. فرانسوی‌ها الته چنپان نتوانستند از حضور چنین مهاجم قدرتمندی استفاده کنند و او تنها 21 بازی برای تیم ملی فرانسه انجام داد اما در همین 21 بازی 30 گل به‌ثمر رسانده تا کیفیت بازی خود را به رخ بکشد. حضور او در تیم ملی هم حاصل یک اتفاق بود و در آستانه جام‌جهانی 1958 فرانسوی‌ها رنه بلیارد را به دلیل مصدومیت از دست دادند تا فونتین به تم ملی دعوت شود. .فونتین در بازی های آن سال که در سوئد برگزار می شد به رکورد 13 گل زده دست یافت ، که هنوز این رکورد توسط کسی شکسته نشده است .فرانسه در بازی های آن سال به مقام سوم دست یافت.

100

100

پائولو روسی یکی از مهاجمان فراموش نشدنی تاریخ فوتبال ایتالیاست. از آن دست مهاجمانی که آتزوری‌ها سال‌ها در انتظار ظهور جانشین‌اش بودند. ستاره اقبال روسی کوچک وظریف اندام با گل‌های زیادی که در جام جهانی 1978آرژانتین به ثمر رساند، طلوع کرد. بازیکن 21 ساله آن زمان که پیراهن شماره 21 تیم ملی را بر تن داشت، در اولین بازی مرحله گروهی این جام، در مقابل فرانسه گل تساوی تمیش را وارد دروازه تیم حریف کرد. ایتالیا در آن جام چهارم شد. حدفاصل جام‌جهانی 78 تا 82 زندگی فوتبالی روسی درگیر حواشی شد و او به جرم تبانی در تغییر نتایج فوتبال مذتی محروم بود اما سرانجام در آستانه جام‌جهانی اسپانیا محرومیت او بخشیده شد و توانست با تیم ملی راهی جام‌جهانی شود. اما حضور او در جام‌جهانی دو روی متفاوت داشت. ایتالیا بازی‌ها را بسیار بد آغاز کرد و در آغاز کار به سه تساوی دست یافت. روسی در هیچ‌کدام از بازی‌ها نتوانست گل بزند و انتقادات مطبوعات ایتالیا را به‌همراه داشت. روزنامه های ایتالیایی آن زمان به‌خاطر رفتارهای غیر اخلاقی روسی و آنتونیو کاربنی تیم ملی این کشور را تحریم کردند. اما نقطه متفاوت کار ایتالیا و روسی بعد از سه بازی ابتدایی بود. نمایش درخشان وی در دیدار دوم مرحله دوم نهایی رقابت‌ها در مقابل برزیل، شانس بزرگ قهرمانی جام، آغاز شد. روسی هر سه گل تیمش را که منجر به پیروزی 3 بر 2 بر برزیل شد، وارد دروازه این تیم کرد. سپس ایتالیا لهستان را هم در نیمه نهایی با دو گل روسی شکست داد. جام جهانی 1982 اسپانیا، دیدار تیم‌های ایتالیا و برزیل در فینال این مسابقات در برابر آلمان غربی، روسی اولین گل ایتالیا را زد. در پایان، ایتالیا با نتیجه 3 بر 1 پیروز شد و سومین قهرمانی جهان را به دست آورد و پائولو روسی هم با زدن 6 گل، آقای گل جام و بهترین بازیکن جام جهانی اسپانیا لقب گرفت. به علاوه وی در همان سال، عنوان بهترین فوتبالیست اروپا و جهان را هم از آن خودش کرد.

100
100

دروازه‌بان طلایی ایتالیا سرانجام در آخرین دوران حضورش در تیم ملی رستگار شد و کاپ قهرمانی جهان را بالای سر برد. او در چهار جام‌جهانی بازی کرد و عضوی از تیم قهرمان سال 1982 بود که توانست سومین قهرمانی را برای آتزوری‌ها به ارمغان بیاورد. در کشوری که به داشتن دروازه‌بان‌های تسخیر نشدنی معروف است زوف یکی از آنهایی بود به معنی واقعی کلمه خیال مدافعان را از درون دروازه راحت می‌کرد. او برای تیم مل ایتالیا 112 بازی انجام داد و علاوه بر قهرمانی جهان قهرمانی اروپا در سال 1968 را هم کسب کرد. او بعدها به عنوان مربی به تیم ملی ایتالیا بازگشت اما نتوانست این تم را در جام‌جهانی هدات کند و به کارش در این تیم بعد از یورو 2000 پایان داد.

100
100
کاپیتان تیم قهرمان جهان در سال 1966 همن هم موجب شد تا مجسمه‌اش را مقابل ورزشگاه معروف ویمبلی بسازند. او سال‌ها خط دفاعی تیم ملی انگلستان را رهبری کرد با انجام 108 بازی ملی در سال 1973 از بازی‌های ملی خداحافظی کرد. در جام‌جهانی 1970 مکزیک وقتی هواپیمای تیم ملی انگلستان در کلمبیا توقف کرد اتفاق جالبی برای بابی مور افتاد و او از سوی مقامات کلمبیایی به سرقت یک گردنبند متهم شد و البته سرانجام از این اتهام رهایی یافت. انگلیس با شکست از آلمان از جام حذف شد ولی مور در میان بهترینهای تیم و جام قرار گرفت. از بابی مور به عنوان یکی از بزرگترین بازیکنان تاریخ فوتبال یاد می‌شود و پله او را بهترین مدافعی می‌داند که در برابرش بازی کرده است.

100
و در ادامه لیست پنجاه بازیکن دوم این لیست که از لئو مسی تا توماس برولین را شامل می‌شود
با 100 بازیکن برتر تاریخ جام‌های جهانی آشنا شوید



موضوع مطلب :
پس از این که در روزهای اخیر ادعا شد هکرهای ایران طی چند سال به جاسوسی سایبری از مقامات ارشد آمریکایی پرداخته‌اند، این بار از جان بولتون سفیر تندروی آمریکا در سازمان ملل در دوره ریاست جمهوری جرج بوش به عنوان یکی از ابزارهای جاسوسی ایران نام برده می‌شود.
کد خبر: 404155
تاریخ انتشار:09 خرداد 1393 - 13:53-30 May 2014

جان بولتون هم ابزار جاسوسی ایران از مقامات ارشد آمریکایی بود!جان بولتون که با تندروانه‌ترین مواضع علیه ایران در صحنه سیاست خارجی آمریکا مشهور شده و در دوره ریاست جمهوری بوش سفیر آمریکا در سازمان ملل بود، نقش چشمگیر و ناخواسته‌ای در برنامه جاسوسی سایبری ایران علیه مقامات ارشد آمریکایی داشته است.

به گزارش «تابناک»، بعد از این که در روزهای اخیر بازرسان امنیت سایبری مؤسسه iSight   مدعی شدند هکرهای ایرانی در سال‌های اخیر با به راه انداختن یک کمپین جاسوسی سایبری از مقامات ارشد بین‌المللی آمریکایی از جمله یک دریا‌سالار به جمع‌آوری اطلاعات درباره تحریم‌های اقتصادی، تلاش‌های ضد گسترش سلاح‌های هسته‌ای و سایر موضوعات مشابه پرداخته‌اند، اکنون دیلی بیست از رسانه‌های آمریکایی مدعی شده است که جان بولتون هم ابزار جاسوسی ایران از مقامات ارشد آمریکایی بود!

طبق این ادعا، هکرهای ایرانی با جا زدن خود به جای جان بولتون در شبکه‌های اجتماعی، نام‌های کاربری و کلمات عبور بعضی افراد از جمله فعالان حقوق بشر و مسئولان امنیت ملی آمریکا را به دست آورده‌اند.

یک حساب کاربری جعلی به نام بولتون در این روند نقش محوری داشته است تا هکرهای ایرانی از طریق آن به سیاست‌های دولت آمریکا پی ببرند.

از این حساب کاربری جعلی به افراد مختلفی پیامی ارسال شده است که مدعی بوده، جان بولتون قصد ارتباط با آنها در شبکه لینکدین (LinkedIn) را دارد. اگر گیرنده پیام به آن پاسخ می‌داد، در این شبکه گفت و گویی در قالب پیام‌های خصوصی رد و بدل می‌شد. طی چند هفته هکرها اعتماد طرف مقابل را جذب کرده و سپس این جان بولتون جعلی از انها می‌خواست وارد یک سایت جدید بشوند که در دست راه‌اندازی است. هنگام مراجعه دوستان بولتون به این سایت جدید، از انها خواسته می‌شد که آدرس پست الکترونیکی و رمز عبور خود را وارد کنند. اگر کسی این کار را انجام می‌داد، طی چند ساعت اطلاعات آنها به دست هکرهای مقیم تهران می‌افتاد.

این اتفاقی بوده است که برای کیت بیگلو از هواداران مهم بهایی‌ها در آمریکا رخ داده است. بولتون اگر چه پذیرفته که بیگلو را از مدتها پیش می‌شناخته است ولی یادآور می‌شود که در یک سال گذشته از شبکه لینکدین استفاده نکرده و هرگز در ان پیامی خصوصی ارسال نکرده است.

دیلی بیست با مرور پیام‌های رد و بدل شده بین بیگلو و حساب کاربری جعلی به نام بولتون به اشکالات آن از نظر نگارش انگلیسی نیز اشاره کرده است.

بیگلو مدعی شده است که بولتون جعلی دو ماه برای جلب اعتماد وی وقت گذاشته است تا این که پس از به دست آوردن اطلاعات مورد نظر نفوذ به حساب‌های وی را شروع کند. پس از دو تلاش برای ورود به جی‌میل وی در ان شب، روز بعد گوگل به وی اطلاع داده است که کسی از تهران قصد داشته است که وارد حساب کاربری شود. به همین خاطر وی فورا کلمه عبور خود را تغییر داده و ارتباطش را با جان بولتون ایرانی قطع کرده است.

جان هالتکیست از موسسه iSight روش مورد استفاده با جان بولتون جعلی را همان روشی می‌داند که در روزهای اخیر ادعا شده است، هکرهای ایرانی از آن استفاده کرده‌اند. علاوه بر عناصری که در اندیشکده‌های تندروی آمریکایی مورد جاسوسی سایبری قرار گرفته‌اند، به ادعای وی، اهداف اصلی هکرهای ایرانی شامل لابی طرفدار اسرائیل، عناصر تندرو علیه ایران و نیز طرفداران بهایی‌ها می‌شده است.

گفته می‌شود چینی‌ها هم از روش‌های مشابهی استفاده کرده‌اند.

نکته جالب این است که اولین بار یکی از رقبای سرسخت سیاسی بولتون به حساب کاربری وی در شبکه لینکدین مظنون شده است و از سوی دیگر، بولتون سابقه هک شدن در سالهای گذشته را نیز دارد. البته بولتون در پاسخ به دیلی‌بیست از این که هدف هکرهای ایرانی قرار گرفته است، احساس اهمیت می‌کند.




موضوع مطلب : جان بولتون هم ابزار جاسوسی ایران از مقامات آمریکایی بود!
پس از این که در روزهای اخیر ادعا شد هکرهای ایران طی چند سال به جاسوسی سایبری از مقامات ارشد آمریکایی پرداخته‌اند، این بار از جان بولتون سفیر تندروی آمریکا در سازمان ملل در دوره ریاست جمهوری جرج بوش به عنوان یکی از ابزارهای جاسوسی ایران نام برده می‌شود.
کد خبر: 404155
تاریخ انتشار:09 خرداد 1393 - 13:53-30 May 2014

جان بولتون هم ابزار جاسوسی ایران از مقامات ارشد آمریکایی بود!جان بولتون که با تندروانه‌ترین مواضع علیه ایران در صحنه سیاست خارجی آمریکا مشهور شده و در دوره ریاست جمهوری بوش سفیر آمریکا در سازمان ملل بود، نقش چشمگیر و ناخواسته‌ای در برنامه جاسوسی سایبری ایران علیه مقامات ارشد آمریکایی داشته است.

به گزارش «تابناک»، بعد از این که در روزهای اخیر بازرسان امنیت سایبری مؤسسه iSight   مدعی شدند هکرهای ایرانی در سال‌های اخیر با به راه انداختن یک کمپین جاسوسی سایبری از مقامات ارشد بین‌المللی آمریکایی از جمله یک دریا‌سالار به جمع‌آوری اطلاعات درباره تحریم‌های اقتصادی، تلاش‌های ضد گسترش سلاح‌های هسته‌ای و سایر موضوعات مشابه پرداخته‌اند، اکنون دیلی بیست از رسانه‌های آمریکایی مدعی شده است که جان بولتون هم ابزار جاسوسی ایران از مقامات ارشد آمریکایی بود!

طبق این ادعا، هکرهای ایرانی با جا زدن خود به جای جان بولتون در شبکه‌های اجتماعی، نام‌های کاربری و کلمات عبور بعضی افراد از جمله فعالان حقوق بشر و مسئولان امنیت ملی آمریکا را به دست آورده‌اند.

یک حساب کاربری جعلی به نام بولتون در این روند نقش محوری داشته است تا هکرهای ایرانی از طریق آن به سیاست‌های دولت آمریکا پی ببرند.

از این حساب کاربری جعلی به افراد مختلفی پیامی ارسال شده است که مدعی بوده، جان بولتون قصد ارتباط با آنها در شبکه لینکدین (LinkedIn) را دارد. اگر گیرنده پیام به آن پاسخ می‌داد، در این شبکه گفت و گویی در قالب پیام‌های خصوصی رد و بدل می‌شد. طی چند هفته هکرها اعتماد طرف مقابل را جذب کرده و سپس این جان بولتون جعلی از انها می‌خواست وارد یک سایت جدید بشوند که در دست راه‌اندازی است. هنگام مراجعه دوستان بولتون به این سایت جدید، از انها خواسته می‌شد که آدرس پست الکترونیکی و رمز عبور خود را وارد کنند. اگر کسی این کار را انجام می‌داد، طی چند ساعت اطلاعات آنها به دست هکرهای مقیم تهران می‌افتاد.

این اتفاقی بوده است که برای کیت بیگلو از هواداران مهم بهایی‌ها در آمریکا رخ داده است. بولتون اگر چه پذیرفته که بیگلو را از مدتها پیش می‌شناخته است ولی یادآور می‌شود که در یک سال گذشته از شبکه لینکدین استفاده نکرده و هرگز در ان پیامی خصوصی ارسال نکرده است.

دیلی بیست با مرور پیام‌های رد و بدل شده بین بیگلو و حساب کاربری جعلی به نام بولتون به اشکالات آن از نظر نگارش انگلیسی نیز اشاره کرده است.

بیگلو مدعی شده است که بولتون جعلی دو ماه برای جلب اعتماد وی وقت گذاشته است تا این که پس از به دست آوردن اطلاعات مورد نظر نفوذ به حساب‌های وی را شروع کند. پس از دو تلاش برای ورود به جی‌میل وی در ان شب، روز بعد گوگل به وی اطلاع داده است که کسی از تهران قصد داشته است که وارد حساب کاربری شود. به همین خاطر وی فورا کلمه عبور خود را تغییر داده و ارتباطش را با جان بولتون ایرانی قطع کرده است.

جان هالتکیست از موسسه iSight روش مورد استفاده با جان بولتون جعلی را همان روشی می‌داند که در روزهای اخیر ادعا شده است، هکرهای ایرانی از آن استفاده کرده‌اند. علاوه بر عناصری که در اندیشکده‌های تندروی آمریکایی مورد جاسوسی سایبری قرار گرفته‌اند، به ادعای وی، اهداف اصلی هکرهای ایرانی شامل لابی طرفدار اسرائیل، عناصر تندرو علیه ایران و نیز طرفداران بهایی‌ها می‌شده است.

گفته می‌شود چینی‌ها هم از روش‌های مشابهی استفاده کرده‌اند.

نکته جالب این است که اولین بار یکی از رقبای سرسخت سیاسی بولتون به حساب کاربری وی در شبکه لینکدین مظنون شده است و از سوی دیگر، بولتون سابقه هک شدن در سالهای گذشته را نیز دارد. البته بولتون در پاسخ به دیلی‌بیست از این که هدف هکرهای ایرانی قرار گرفته است، احساس اهمیت می‌کند.




موضوع مطلب : جان بولتون هم ابزار جاسوسی ایران از مقامات آمریکایی بود!
وزیر خارجه سودان؛
در آخرین حمله‌ به سودان، یک کارخانه تولید سلاح در این کشور کاملا نابود شد و چهار تن از شهروندان این کشور کشته شدند. مقامات سودان، رژیم اسرائیل را عامل این حملات می‌داند؛ اما مقامات رژیم صهیونیستی تا کنون این اتهامات را نپذیرفته‌اند.
کد خبر: 404111
تاریخ انتشار:09 خرداد 1393 - 10:35-30 May 2014
وزیر خارجه سودان اعلام کرده است برای جلب رضایت عربستان سعودی، پیشنهاد ایران برای حمایت از این کشور در قبال حملات رژیم اسرائیل را رد کرده است. 

به گزارش «تابناک»، «علی کارتی» که در عربستان سعودی است، در مصاحبه‌ با روزنامه الحیات اعلام کرده، ایران به آن کشور پیشنهاد داده است، یک سیستم دفاع هوایی برای حفاظت از آن کشور در برابر حملات رژیم صهیونیستی ایجاد کند که این کشور این پیشنهاد را به دلیل اینکه ممکن بوده عربستان سعودی را ناراحت کند، نپذیرفته است. 

بنا بر این گزارش، وزیر خارجه سودان همچنین افزوده است، این کشور همچنین برای اینکه رضایت مقامات سعودی را جلب کند، لینک‌های ارتباطی خود با ایران و اخوان المسلمین را قطع کرده است. 

علی کارتی در رد پیشنهاد ایران برای حفاظت از سواحل غربی این کشور در دریای سرخ همچنین گفته است، چون در صورت پذیرفتن پیشنهاد ایران باید متخصصان نظامی ایران در این کشور مستقر می‌شدند و ممکن بود علیه عربستان سعودی اقدام کنند، کشورش چنین پیشنهادی را نپذیرفته است. 

گفتنی است، در آخرین حمله به سودان، یک کارخانه تولید سلاح در این کشور کاملا نابود شد و چهار تن از شهروندان این کشور کشته شدند. مقامات سودان، رژیم اسرائیل را عامل این حملات می‌داند؛ اما مقامات رژیم صهیونیستی تا کنون این اتهامات را نپذیرفته‌اند، ولی در مقابل آنان نیز بار‌ها سودان را به تسهیل انتقال سلاح و تجهیزات نظامی ایران که برای حماس در فلسطین اشغالی ارسال می‌شود متهم کرده است. 

اظهارات وزیر خارجه سودان تا کنون واکنشی را در ایران برنینگیخته است؛ اما به نظر می‌رسد در ساعات و روزهای آینده این خبر با واکنش مقامات ایرانی نیز روبه رو شود.
 
تلاش سودان برای جلب رضایت عربستان سعودی، در حالی است که به تازگی مقامات از وزیر خارجه جمهوری اسلامی درخواست کرده‌اند با سفر به آن کشور، بتوانند زمینه برای روابط بهتر با تهران را فراهم کنند.



موضوع مطلب : برای جلب رضایت عربستان، پیشنهاد ایران را نپذیرفتیم!
حسین راغفر در گفت‌و‌گو با «تابناک»؛
با مالیات بر ارزش افزوده، میزان درآمد‌ها شناسایی می‌شود و این می‌تواند مبنای مالیات گیری جدید بر دارایی این دسته از فعالیت‌های اقتصادی باشد. یکی از دلایل مقاومت اصناف برای نپرداختن مالیات ارزش افزوده، شفاف نشدن فعالیت‌هایشان در اقتصاد کشور است.
کد خبر: 404036
تاریخ انتشار:08 خرداد 1393 - 19:46-29 May 2014
طلافروشان زیاده خواهی می کنند دولت به کار خود ادامه دهد
قانون مالیات بر ارزش افزوده ـ که در سال‌های گذشته پس از ماه‏‌ها بحث و بررسی به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده است ـ مقرر می‌‏دارد واردکنندگان و توزیع‏ کنندگان عمده کالا‌ها و خدمات مصرفی، ضمن شناسایی سلسله مراتب تهیه و توزیع کالای خود، در فاکتور فروش کالا به مصرف‏ کننده نهایی، مالیات را محاسبه و از مشتری دریافت کنند.

بر پایه قانون برنامه پنجم توسعه، دولت مکلف است نرخ مالیات بر ارزش افزوده را از سال اول برنامه سالانه یک واحد درصد (1%) اضافه کند، به گونه‌ای که در پایان برنامه به هشت (8 %) برسد. سهم شهرداری‌ها از نرخ مزبور 3 درصد و سهم دولت 5 درصد تعیین می‌شود. 

به گزارش «تابناک»، بر پایه قانون بودجه سال 1393 کل کشور مقرر شده است، از آغاز امسال علاوه بر افزایش قانونی نرخ مالیات بر ارزش افزوده، یک واحد درصد به عنوان مالیات سلامت به نرخ مالیات بر ارزش افزوده سهم دولت اضافه شود و نرخ مالیات و عوارض ارزش افزوده از آغاز سال 1393، 8 درصد خواهد بود. 

بنابراین همه مودیان مشمول نظام مالیات بر ارزش افزوده، از آغاز سال 1393 مکلف هستند، در همه مبادلات (عرضه کالا‌ها و خدمات) مالیات و عوارض ارزش افزوده را به نرخ 8 در صد (5 و سه دهم درصد) مالیات و (2 و هفت دهم درصد) عوارض در صورت حساب‌های صادره درج و از خریداران دریافت کنند که به حساب‌های تعیین شده سازمان امور مالیاتی کشور واریز می‌شود. 

با این حال در چند روز گذشته در برخی نقاط کشور بعضی از اصناف از جمله طلا فروشان اقدام به اعتصاب در اعتراض به افزایش 2 درصدی مالیات بر ارزش افزوده، از 6 به 8 درصد کرده‌اند. طلافروشان بر این باورند که افزایش مالیات بر ارزش افزوده، باعث کاهش وجهه سرمایه‌ای بودن طلا و در نتیجه کاهش تمایل مردم برای خرید طلا می‌شود و سرمایه آن‌ها را به بازارهای دیگر هدایت می‌کند و همچنین درخواست سازمان امور مالیاتی از طلافروشان مبنی بر پرداخت مالیات بر ارزش افزوده سال های 90 تا 92 دلایل این اعتصاب است.

درخواست برای دریافت این مالیات در حالی صورت می‌گیرد که بسیاری از طلافروشان به دلیل بازار رقابتی طلا در سال‌های گذشته 5 درصد مالیات بر ارزش افزوده را از مشتری دریافت نمی‌کرده و اقدام به فروش طلا بدون صدور فاکتور فروش می‌کردند. حال اگر قرار باشد این مالیات گرفته شود، طلا فروشان بدهی سنگینی به سازمان امور مالیاتی پیدا خواهند کرد. 

در همین رابطه دکتر حسین راغفر، از کار‌شناسان مسائل اقتصادی در گفت‌و‌گو با تابناک، علل مخالفت برخی اصناف از جمله طلافروشان با مالیات ارزش افزوده را بررسی کرده است. 

* آقای دکتر برای نخستین پرسش بفرمایید مالیات بر ارزش افزوده به چه معناست؟ 

همان گونه که از نامش برمی‌آید، مالیات ارزش افزوده، مالیاتی است که از مراحل گوناگون تولید گرفته می‌شود. ارزش یک کالا در مراحل مختلف تولیدش افزوده می‌شود. مالیات ارزش افزوده بر آن ارزشی که خلق و درآمدی که حاصل شده، وضع می‌شود و این یکی از اشکال یا انواع مالیات‌هاست. 

این نوع مالیات بر فرایند‌هایی وضع و در پایان عملا موجب افزایش قیمت در هر مرحله می‌شود و این مصرف کننده است که عملا همه این مالیات بر او بار می‌شود، ولی در مراحل گوناگون، فرض بر این است که از مراحل فرایند تولید از ارزش افزوده‌ای که خلق شده، تولید کننده سهم خود را از این ارزش افزوده با مالیات ارزش افزوده بپردازد. 

* در چند روز اخیر طلا فروشان در برخی شهرهای کشور به شیوه پرداخت مالیات بر ارزش افزوده اعتراض دارند. نظر شما چیست؟ 

صنف طلا فروش‌ها در دولت دهم شروع به مقاومت در مقابل منطق ارزش افزوده کردند و به همین دلیل هم دولت دهم عقب نشینی کرد. علت اصلی نوعی زیاده خواهی صنف طلافروشان است، زیرا آن‌ها نمی‌خواهند با مالیات ارزش افزوده عملا امکان ردیابی درآمدهای ایجاد شود. 

با مالیات بر ارزش افزوده میزان درآمد‌ها شناسایی می‌شود و این می‌تواند مبنای مالیات گیری جدید بر دارایی این دسته از فعالیت‌های اقتصادی باشد و این یکی از دلایل مقاومت اصناف برای نپرداختن مالیات و برای شفاف نشدن فعالیت‌هایشان در اقتصاد کشور بود. 

طلا فروشان بر این باورند، مالیات بر ارزش افزوده به سرمایه تعلق نمی‌گیرد. مثلا یک کالا 100 تومان هزینه تولید نهایی دارد. وقتی به واسط داده می‌شود، 8 درصد مالیات گرفته می‌شود. آن واسط به مغازه دار می‌دهد و 8 درصد دیگر مالیات ارزش افزوده روی 108 تومان می‌گذارد و نزدیک به 117 به توزیع کننده می‌دهد. (این مثال بدون احتساب سود است) ایا این اشتباهی در نحوه اجرای مالیات ارزش افزوده نیست؟ 

مالیات بر ارزش افزوده تنها بر ارزش افزوده نیست و بخشی از آن مربوط به مالیات بر مصرف می‌شود. در مرحله کالای نهایی مالیات بر مصرف و فروش است؛ اما در مراحل تولید مالیات بر ارزش افزوده شامل می‌شود. شاید دولت بر پایه نوعی کالا مالیات وضع کند و مالیات بیبشتری مثل کالاهای لوکس و سیگار بگیرد که این مالیات بر مصرف می‌شود. 

اما مالیات بر ارزش افزوده، خود یک مالیات مشخص در فرایند تولید است که در ‌‌نهایت از مصرف کننده گرفته می‌شود. این مالیات بر ارزش افزوده به زیان کسانی است که فعالیت‌های شفاف دارند و به نفع کسانی است که فعالیت‌های غیر شفاف دارند؛ بنابراین، تبعیض مهم‌ترین مشکل مالیات بر ارزش افزوده در کشور است. 

* طلا فروش‌ها می گویند، مالیات بر ارزش افزوده باید از سود و مزد ساخت گرفته شود، نه سرمایه و اصل طلا. در واقع خریدار هم اینجا متضرر می‌شود، چون در صورتی که طلا بخرد، باید 8 درصد مالیات ارزش افزوده بدهد، در صورتی که اگر بخواهد آن را بفروشد این 8 رصد از بهای طلا کم می‌شود. نظر شما چیست؟ 

به نظر منطق اقتصادی دولت در گرفتن مالیات بر ارزش افزوده درست است. دولت حرف درستی می‌زند. هر نوع فعالیتی که در اینجا صورت می‌گیرد، مستلزم پرداخت مالیات بر ارزش افزوده است. اگر همین طلا را در نظر بگیریم، آن کسی که معدن طلا دارد و به اصطلاح معدن طلا استخراج می‌کند و بعد فروخته و تبدیل به شمش طلا می کند، ارزش افزوده ای برای آن ایجاد می شود که باید دولت از این ارزش افزوده مالیات بگیرد. 

بعد هم که این شمش تبدیل به طلا برای زیور آلات در فرایند ساخت تبدیل می‌شود، بر این ارزش افزوده نیز باید مالیات وضع شود. وقتی جواهرات را به مصرف کننده می‌فروشند، آن موقع هم باید مصرف کننده مالیات بپردازد. 

در واقع در مرحله‌ای که خلق ارزش می‌شود، باید مالیاتش پرداخته شود. البته حتی باید بر کالاهای لوکس مالیات بیشتری وضع شود و حتی ممکن است در این روند به مصرف کننده ضرر وارد شود، چرا که در ذات کالاهای لوکس این ریسک وجود دارد. 

اینکه گفته می‌شود نباید از اصل طلا که‌‌ همان سرمایه اصلی است، مالیات بر ارزش افزوده گرفته شود، حرف نادرستی است، زیرا به طلا کالای سرمایه‌ای گفته نمی‌شود و این یک غلط مصطلح است. سرمایه در واقع ماشینی است که در معدن طلا کار می‌کند که کالای سرمایه‌ای است. 

* دولت در مقابل فشار اصناف باید چه موضعی در پیش بگیرد؟

دولت باید استقامت کند، زیرا در پایان این مردم هستند که مالیات می‌پردازند و این اصناف از ترس شفاف سازی است که زیر بار این کار نمی‌روند. تاکنون بسیاری از میزان کارکرد اصناف از جمله طلا فروش‌ها معلوم نبوده است. 

با این روش‌ها می‌خواهند از شفاف سازی جلوگیری کنند. نکته اینجاست چون آن‌ها نمی‌خواهند صراحتا بگویند که ما نمی‌خواهیم شفاف شویم، مسائل دیگری را مطرح می‌کنند، ولی این‌ها نهادهای قدرت و نفوذ دارند و چون از طریق اعمال نفوذ می‌توانند مالیات نپردازند، فشار می‌آورند.



موضوع مطلب : طلافروشان زیاده خواهی می‌کنند دولت به کار خود ادامه دهد
مؤسسه iSight در گزارشی مدعی شد؛
گروه هکرهایی که گویا مقیم در ایران هستند، اکنون ‌سه سال است، کمپین جاسوسی از مقامات ارشد بین‌المللی آمریکایی از جمله یک دریا‌سالار را به راه انداخته‌اند که هدف از این کمپین، جاسوسی سایبری جمع‌آوری اطلاعات درباره تحریم‌های اقتصادی، تلاش‌های ضد گسترش سلاح‌های هسته‌ای و سایر موضوعات مشابه است.
کد خبر: 403981
تاریخ انتشار:08 خرداد 1393 - 13:39-29 May 2014

جاسوسی سه ساله سایبری ایران از مقامات ارشد آمریکاییگروه هکرهایی که گویا مقیم در ایران هستند، اکنون ‌سه سال است، کمپین جاسوسی از مقامات ارشد بین‌المللی آمریکایی از جمله یک دریا‌سالار را به راه انداخته‌اند که هدف از این کمپین، جاسوسی سایبری جمع‌آوری اطلاعات درباره تحریم‌های اقتصادی، تلاش‌های ضد گسترش سلاح‌های هسته‌ای و سایر موضوعات مشابه است.

به گزارش «تابناک»، این ادعایی است که وال‌استریت ژورنال به نقل از «بازرسان امنیت سایبری» مؤسسه iSight نقل کرده است. 

بنا بر این دعاوی این گونه گفته شده‌ که این گروه هکر ایرانی با ‌یک نهاد خبری آمریکایی جعلی و از طریق وب‌سایت‌هایی نظیر فیس‌بوک و لینکدین، اقدام به برقراری ارتباط با قربانیان خود کرده و به این ترتیب، اطلاعات شخصی و سایر اطلاعات را به دست آورده‌اند. 

بر پایه این ادعا، این کمپین که از سال 2011 مشغول به کار است،‌ بیش از همه بر مقامات آمریکایی و اسرائیلی در بخش عمومی و خصوصی تمرکز داشته، ولی کارهای ‌‌مشابهی ‌نیز در رابطه با مقامات انگلیسی، عراقی، عربستانی و سوری نیز داشته است. فعالیت سه ساله این کمپین در ‌‌نهایت توسط گروه امنیتی iSight Partners که‌ شش ماه مشغول رصد فعالیت این هکر‌ها بوده، کشف و افشا شده است.

جاسوسی سه ساله سایبری ایران از مقامات ارشد آمریکایی

بر پایه گزارش منتشره از سوی این گروه، این کمپین یکی از بزرگ‌ترین اقدامات سایبری ‌علیه مقامات آمریکایی است که نشان از ‌توان و قابلیت هکرهای ایرانی در هدایت اقدامات سایبری گسترده‌ علیه شخصیت‌های کلیدی ‌داشته که شباهت بسیاری به فرم حملات سایبری چین دارد. 

«تیفانی جونز»، یکی از مقامات ارشد iSight گفته است: این جاسوسی سایبری، نمونه‌ای پیچیده از حملات سایبری بلند مدت توسط ایرانیان بوده است. هکر‌های ایرانی آنچه از لحاظ تکنیکی کم داشته‌اند، با خلاقیت و پایداری جبران کرده‌اند. 

بنا بر‌‌ گزارش وال استریت ژورنال، هکرهای ایرانی اکنون در حوزه حملات سایبری به ویژه ‌علیه وب‌سایت‌ها و شبکه‌های آمریکا و خاورمیانه شهرت بسزایی دارند، ولی فعالیت‌های زیرزمینی سایبری آن‌ها کمتر شناخته شده است. پیش از این، هکرهای ایرانی اقدام به نفوذ در شبکه ارتباطی یک ناو و یک شرکت تأمین انرژی آمریکایی کرده بودند، به گونه‌ای که در سال‌های گذشته، هکرهای ایرانی در میان دغدغه‌های اصلی نهادهای اطلاعاتی و امنیتی ایالات متحده در حوزه امنیت سایبری بودند، زیرا بیش از رقبای سنتی آمریکا در حوزه حملات سایبری یعنی چین و روسیه، برای حمله ‌علیه ایالات متحده و مقامات این کشور انگیزه داشته‌اند. 

این در حالی است که گزارش منتشره iSight امروز (پنجشنبه)، هیچ اشاره‌ای به اینکه این حمله سازماندهی شده و گسترده ‌علیه مقامات آمریکایی از سوی مقامات ایرانی هدایت و پشتیبانی می‌شده، نکرده است. 

وب‌سایت جعلی که این هکر‌ها با آن کار می‌کردند، با نام NewsOnAir. org به ثبت رسیده است و گذرواژه «پرستو» در حکم گذرواژه اصلی برای برخی نرم‌افزارهایی که در این حمله از آن استفاده شده، برگزیده شده بود‌. 

مؤسسه iSight گزارش خود را به اداره بازرسی فدرال و برخی دیگر از مؤسسات ارائه کرده ‌و در حال کار با شبکه‌های اجتماعی برای متوقف کردن برخی از این فعالیت‌هاست؛ اما هنوز وب‌‌سایت NewsOnAir به فعالیت خود ادامه می‌دهد. 

نکته دیگر درباره این حمله آن است که مقامات ارشدی که هدف قرار گرفته‌اند، بیشتر افرادی هستند که در بخش‌های مرتبط با ایران در سیاست خارجی آمریکا فعالند. 

بر پایه این گزارش، هکرهای ایرانی همچنین ‌روی اهداف اسرائیلی از جمله قراردادهای امنیتی و لابی‌های این رژیم در ایالات متحده نیز تمرکز داشته‌اند؛ برای نمونه، در بین این مقامات، یک دریا‌سالار آمریکایی نیز بوده است که هکر‌های ایرانی‌‌ با اعضای خانواده وی، همکاران و همکلاسی‌های سابق وی ارتباط برقرار نموده و از این ارتباطات برای برقراری تماس مستقیم با این دریا‌سالار استفاده کرده‌اند.

در همین زمینه، جی نانکارو، سخنگوی فیس‌بوک‌ ‌اشاره کرد: ایجاد پروفایل‌های جعلی و انتشار بد‌افزار‌ها، مغایر با سیاست‌های ماست. هر آنچه ‌در فیس‌بوک وابسته به نهاد NewsOnAir بوده، حذف کرده‌ایم و از این مورد برای بهینه‌سازی سیستم خود در راستای شناسایی و حذف حساب‌های کاربری جعلی و جلوگیری از انتشار بد‌افزار‌ها استفاده خواهیم کرد.



موضوع مطلب : جاسوسی سه ساله سایبری هکرهای ایرانی از مقامات ارشد آمریکایی

کد خبر : 1513007877279848378      تاریخ : جمعه 09 خرداد 1393 22:42    بازدید:988اختراع,اتفاقی,تصادفی,چوب کبریت,آنیلین (رنگ بنفش صنعتی),پنی سیلین,مایکروویو,چیپس

 

اختراعات تصادفی که جهان را تغییر داد

خالقان بسیاری از اختراعات بشری، اساسا نه مخترع بودند و نه نیت آن را داشتند؛ آنها گمان نمی کردند که یک تصادف ساده تا این حد در حیات انسان ها منشا اثر شود.

 

به گزارش جام جم آنلاین به نقل از سی ان ان، از چوب کبریت گرفته تا چیپس سیب زمینی و مایکروفر، خیلی از این اختراع های تصادفی، بعضا ساده و برخی دیگر پیچیده تر، بعدها نقش موثری را در زندگی بشر بازی کردند. کارشناسان می گویند بین 30 تا 50 درصد اکتشاف ها و اختراعات علمی، از راه خطا و تصادفی حاصل می شوند.

چند کشف برتر تصادفی جهان در دو قرن گذشته را بشناسید:

چوب کبریت

جان والکر دانشمند انگلیسی در سال 1826 چوب کبریت را در آزمایشگاهش به طور تصادفی اختراع کرد. او موادی شیمیایی را روی چوب پهن کرده بود تا خشک شود اما وقتی خواست بقایای آن را از روی چوب بزداید، چوب آتش گرفت و این ایده اختراع کبریت به شکل امروزی آن را به ذهن دانشمند انگلیسی انداخت. هرچند کبریتی که والکر شروع به ساخت آن کرد از چوب نبود بلکه ماده اولیه آن را ماده ای مقوایی تشکیل می داد.

آنیلین (رنگ بنفش صنعتی)

تا قبل از 1850 ماده الکنین که بسیار تلخ بود برای درمان بیماران مبتلا به مالاریا استفاده می شد. ویلیام برکینز دانشجوی شیمی در آن سال در حال ساخت دارویی برای این دسته از بیماران بود که توانست به طور اتفاقی به فرمول ساخت رنگ بنفش دست یابد. تا پیش از آن، رنگ های موجود، از موادی طبیعی مانند معادن، گیاهان و حتی حشرات استخراج می شدند اما این رنگ ها بعد از مدتی جلای خود را از دست می دادند...

پنی سیلین

الکساندر فلیمینگ دانشمند بزرگ زیست شناس در سال 1929 پنی سیلین را به عنوان آنتی بیوتیکی که بعدها فراگیری جهانی یافت زمانی کشف کرد که ظرفی را بدون قصد قبلی برای این کار در آزمایشگاه خود بدون سرپوش گذاشت. در واقع او فراموش کرده بود در ظرفی را که مملو از باکتری بود بگذارد. نتیجه، کپک هایی بود که روی ظرف را پوشاند و این ابتدای دورانی بود که خود نقطه عطف و دوران جدیدی را در خدمات پزشکی تشکیل داد؛ کشفی تصادفی که دقیقا نمی توان گفت تا کنون جان چند میلیون انسان را نجات داده است.

دستگاه مایکروویو

مهندس بری اسپنسر آمریکایی در دهه 40 گذشته میلادی در حال کار بر روی لوله های مغناطیسی جنگی بود که دریافت شکلات داخل جیبش به شکلی غیر عادی ذوب شد. تشعشعات مایکروویوی در موقعیتی مناسب، شکلات را ذوب کرده بود. از آن زمان اسپنسر به فکر ساخت دستگاهی برای پخت و داغ کردن سریع غذا افتاد. اولین دستگاه مایکروویو خانگی در سال 1967 ساخته شد.

پلاستیک

مواد ارگانیک در ابتدا برای ساخت پلاستیک به شکل سنتی آن به کار می رفت تا اینکه لئو بایکلند در سال 1907 از ترکیب تصادفی ماده فورمالید و وینول و حرارت دادن بالای آن به فرمول جدیدی برای ساخت پلاستیک مصنوعی دست یافت.

چیپس سیب زمینی

در سال 1853 ، جرج کروم آشپز، تصمیم گرفت یکی از مشتریانش را که از سیب زمینی سرخ کرده بدش می آمد، آزار دهد.

کروم عمدا سیب زمینی را با برش های نازک آماده کرد تا سیب زمینی سرخ کرده بیشتر به چشم آید. مقداری هم نمک به آن زد اما در کمال تعجب، مشتری از سیب زمینی سرخ شده به روش جدید خوشش آمد و این، آغاز شهرت جهانی چیپس سیب زمینی شد.

اشعه ایکس

ویلیلم رانتگن، فیزیکدان آلمانی اشعه ایکس را پس از آن کشف کرد که مشاهده شد اشعه نامرئی کاتود تاثیر درخشنده کنندگی روی قطعه ای از برگ آغشته به ماده باریوم پلاتینوکیانید بر جای گذاشت و تمام اتاق را روشن کرد.

شیشه سکوریت

شیشه خودروها در ابتدا از ماده ای بسیار نازک تولید می شد و همواره خطر شکستگی آن وجود داشت. ادوارد بندیکتس، شیمیدان فرانسوی به طور اتفاقی راهی برای این مشکل یافت، زمانی که یک بطری شیشه ای در آزمایشگاهش به زمین افتاد اما نشکست. علت آن بود که بطری از داخل با پلاستیک پوشیده شده بود و پلاستیک چسبندگی خاصی به ترکیب شیشه داده بود. بندیکتس، کشفش را به کارخانه های خودروسازی ارائه داد و پیشنهاد قوی کردن شیشه با ترکیب پلاستیکی را داد اما در آغاز، این طرح به علت هزینه بالای آن پذیرفته نشد، اما بعدها مبنایی محکم برای تولید شیشه های ایمنی شد.

جواد ارشادی-جام جم آنلاین




موضوع مطلب : اختراعات تصادفی که جهان را تغییر داد
شنبه 93 خرداد 10 :: 9:25 صبح ::  نویسنده : حاج آقا محمد رضا رنجبر

کد خبر : 1513515723042526417      تاریخ : شنبه 10 خرداد 1393 8:20    بازدید:88سرمقاله,روزنامه,فاز دوم

برگزیده سرمقاله‌های روزنامه‌های صبح شنبه

سرنوشت نرخ‌ها در فاز دوم

روزنامه‌های صبح امروز ایران در سرمقاله‌های خود به مهمترین م سائل روز کشور و جهان پرداخته‌اند از جمله «بند 56 گزارش آژانس و آزمون وفاداری غرب»،«دغدغه جدی برای یک طرح ملی»،«عوارض منفی حاکمیت ژنرال در مصر»،«برآورد دگرگونی در مسئله اشتغال»،«سیستم سیاسی آمریکا مانعی برای توافق»،«سرنوشت نرخ‌ها در فاز دوم»،«منطق مبارزه در سیره امام و رهبری» و... که برخی ا آنها در زیر می‌آید.

خراسان:بند 56 گزارش آژانس و آزمون وفاداری غرب

«بند 56 گزارش آژانس و آزمون وفاداری غرب»عنوان یادداشت روز روزنامه خراسان به قلم امیر حسین یزدان پناه است که در آن می خوانید؛با گزارش اخیر آژانس درباره برنامه هسته ای کشورمان، به خصوص براساس اطلاعات یکی از بندهای این گزارش روابط میان ایران و این نهاد وارد فاز جدیدی شده و این سوال را پررنگ تر کرده آیا واقعا این روابط بر حل وفصل پرونده هسته ای ایران که از همان ابتدا توسط آژانس سیاسی شده است، اثر مثبت خواهد داشت؟ اگرچه در این گزارش نیز بازهم آژانس با تکرار کلمات پر ابهام و دوپهلو تلاش کرده تا صنعت هسته ای ایران را زیر سوال ببرد اما آن چه گزارش اخیر را از دیگر گزارش های آژانس مجزا می کند در 2 نکته قابل تامل است: الف. شرایط زمانی. ب- تبادل اطلاعات ایران و آژانس درباره یکی از موضوعات مربوط به مطالعات ادعایی.

الف- شرایط زمانی

این گزارش در شرایطی منتشر شد که چندروز پیش از انتشار آن ،مذاکرات هسته ای ایران و 1+5 در وین (وین4) «بدون نتیجه» پایان یافته و تقریبا از ساعات اولیه پس از پایان این دور از مذاکرات حساس و پیچیده، خبرگزاری های غربی به خصوص رویترز و برخی از روزنامه های آمریکایی تلاش کرده اند تا با چینش سناریوی دلخواه خود ایران را مقصر این اتفاق نشان داده و در آینده نیز بار شکست احتمالی آن را بردوش ایران بیندازند. به همین دلیل یکی از وجوه اهمیت این گزارش این است که در شرایطی ارائه شده که غرب تلاش می کند تا توپ فضای نامساعد اخیر را به زمین ایران بیندازد. واقعیت این است که گرچه 1+5 و آژانس بارها گفته اند که روند مذاکرات فنی ایران و آژانس و مذاکرات سیاسی ایران و 1+5 بریکدیگر تاثیری ندارد اما به تصریح متن توافق ژنو(برنامه اقدام مشترک) «آژانس مسئولیت راستی آزمایی اقدامات مربوط به موضوع هسته ای را بر عهده دارد» و به همین دلیل باید نقش آژانس را حتی در مذاکرات سیاسی و به نتیجه رسیدن آن مهم و اثر گذار درنظر گرفت. البته اگر واقعا به دور از سیاسی کاری هایی که تاکنون از آن دیده ایم، مانند آن چه در مُدالیته سال 1386 رخ داد و آژانس به تعهد خود عمل نکرد، این نهاد این بار به اقدامات نظارتی و علمی و فنی خود عمل کند و بر پیچیدگی مذاکرات نیفزاید. در همین راستا گزارش اخیر را باید سندی علیه این فضاسازی ها دانست که «باد را از بادبان کشتی های کسانی که می گویند ایران در مذاکرات کارشکنی می کند، می گیرد» (antiwar.com – 2خرداد 1393) و حسن اجرای تعهدات توافق ژنو از سوی کشورمان توسط این نهاد که همواره جزو ابزارهای فشار علیه ایران بوده است به افکار عمومی دنیا ارائه می شود.

ب- تبادل اطلاعات میان ایران و آژانس درباره یک موضوع حساس

4 روز پیش از آغاز مذاکرات وین4 که بی نتیجه به پایان رسید، خبرگزاری رویترز که از رسانه های نزدیک به آژانس محسوب می شود، ناگهان با پیش کشیدن موضوع چاشنی های انفجاری (exploding bridge wire) در خبری اعلام کرد که «ایران در اواخر ماه آوریل (اوایل اردیبهشت 93) اطلاعات مربوط به چاشنی های سریع العمل را در اختیار آژانس قرار داده و اعلام کرده است که این چاشنی ها کاربرد نظامی ندارند اما آژانس پرسش هایی را در خصوص اطلاعات ارائه شده توسط تهران مطرح کرده که تاکنون ایران به این پرسش های تازه پاسخ نداده است...» فارغ از این که این خبر به خوبی نشان می دهد که آژانس با وارد شدن در یک موضوع، حتی با ارائه پاسخ ها نیز از آن دست نمی کشد و باز سوالات جدید ارائه می کند، اما در آستانه آغاز مذاکرات مهم وین 4 که قرار بود تدوین پیش نویس توافق جامع در آن آغاز شود، این خبر به فضاسازی علیه کشورمان منجر شد. اکنون آژانس در گزارش روزجمعه خود در بند 56 آورده که «در یک نشست فنی در تهران در تاریخ 20 مه 2014(30 اردیبهشت 93)، در پاسخ به درخواست آژانس، ایران اطلاعات و توضیحات بیشتری از جمله نشان دادن اسناد، را به منظور اثبات نیاز یا کاربری اعلام شده جهت توسعه «EBW» فراهم نمود. ایران اطلاعاتی را به آژانس نشان داد مبنی بر اینکه انفجار «EBW» جهت آزمایش برای یک کاربری غیر نظامی بوده است.» این موضوع بخشی از مطالعات ادعایی یا همان چیزی است که غرب از آن به عنوان ابعاد نظامی احتمالی برنامه هسته ای ایران یاد می کند و از سال 2008 به بعد از آن به عنوان ابزار فضاسازی علیه ایران استفاده کرده است و حالا برخلاف این اتهامات به تصریح گزارش آژانس کاربری «غیرنظامی» داشته است.

هرچند در گزارش اخیر نیز، آژانس باردیگر به سیاق گزارش های قبلی خود در برخی از بندها مانند بند 36 و پایان بندی و خلاصه گزارش خود این جمله را تکرار کرده که: «آژانس نمی تواند نتیجه گیری کند که تمامی مواد هسته ای در ایران برای فعالیت های صلح آمیز هستند» اما با تایید آژانس مبنی بر صحت اقدامات ایران در اجرای توافق ژنو ونیز آن چه در بند 56 آن آمده است اکنون که غرب دربرابر آزمون وفاداری ایران به تعهدات خود قرار گرفته، افکار عمومی منتظرند که ببینند با وفاداری ایران به تعهدات خود در ژنو، طرف مقابل چه اقدامی انجام خواهد داد؟ آیا بار دیگر آژانس موضوعی دیگر را پیش می کشد و زیاده خواهی ها را تکرار می کند یا روندی دیگر برمی گزیند؟ و مهم تر این که آیا گزارش های نهادی که علی القاعده باید حرف آخر را در حوزه تکنولوژی هسته ای و نظارت برآن بزند بر اتهام زنی های غرب علیه ایران تاثیر منفی خواهد داشت یا نه؟ هرچند نباید از این نکته گذشت که در این میان جای خالی یک نهاد نظارتی بر حسن اجرای توافق ژنو از سوی 1+5 و به خصوص بر رفتار آمریکایی ها به شدت احساس می شود تا ثابت کند چه کسی به تعهد خود وفادار مانده و چه کسی نقض تعهد کرده است.

کیهان:دغدغه جدی برای یک طرح ملی

«دغدغه جدی برای یک طرح ملی»عنوان یادداشت روز روزنامه کیهان به قلم حسین شمسیان است که در آن می خوانید؛هر دولتی در دوران تصدی و مسئولیتش، تلاش می کند تا طرح یا طرح های خاصی را به عنوان محور فعالیت ها و برنامه هایش دنبال کند و آن را به نتیجه مطلوب برساند. برخی تغییر در ساختار خاصی را در نظر دارند و برخی ارائه خدماتی ویژه را. اینکه چقدر این آرزوها جامه عمل می پوشد و از مرز شعار و تبلیغات به وادی عمل پای می نهد، موضوع این نوشتار نیست اما در این نکته نمی توان تردید کرد که هر دولتی سعی دارد، فصلی از تاریخ کشور را با تحولی چشمگیر به نام خود ثبت کند. با پایان عمر دولت ها و آشکار شدن آثار آن شعارها و طرح ها، قضاوت درباره آنها آسانتر و واقعی تر است. معمولا در این ارزشیابی هاست که «کاش چنین می کردند و کاش چنان نمی کردند» بی ا ختیار از ذهن و زبان مردم و کارشناسان می گذرد و جز حسرتی تلخ به خاطر ناکامی ها و کوتاهی ها یا انحراف از مسیر اصلی آن طرح و پروژه مهم که معمولا به عدم حصول نتیجه مطلوب منتهی شده، بر جای نمی ماند. طرح هایی که اگر در همان زمان اجرا، با دقت و با وفاداری به اصول اولیه و لحاظ نمودن همه جوانب اجرا می شد، باعث تحولات چشمگیر و رفع مشکلات مهم می شد. با اندکی کنکاش ذهنی می توان در هر دولت نمونه ای از این طرح ها و آرزوها را فهرست کرد.

در دولت یازدهم که با شعار اعتدال و بهره گیری از خرد جمعی و تجربیات گذشته روی کار آمد، طرح های زیادی در دستور کار نیست! یا اگر هست هنوز برای مردم رونمایی نشده! اما یکی از مهمترین طرح ها و اقدامات دولت که می تواند تاثیری فراگیر و عمومی در پی داشته باشد، همین طرح تحول نظام سلامت است. واقعیت این است که رفع نگرانی ها و مشکلات مردم در حوزه سلامت و درمان، آرزویی دیرین و رویایی شیرین است که در ادوار مختلف و توسط اشخاص گوناگون وعده آن داده شده و هرگز هم جامه عمل به خود نپوشیده است. همیشه این خواسته مطرح بوده که بیماران- و بخصوص بیماران مستمند و نیازمند- با ساز و کاری آبرومند و بدون خدشه به شأن و شخصیتشان، از سوی دولت حمایت شده و رنج آنها، تنها و تنها بیماری باشد نه هزینه های سرسام آور درمان. هزینه هایی که گاه باعث چشم پوشی اجباری بیمار از روند درمان و در نتیجه، حاد و مزمن شدن بیماری و تبعات و آثار بعدی آن می شود.

به هر روی این مهم- که سال ها قبل از سوی رهبر معظم انقلاب هم مورد تاکید قرار گرفته بود- اکنون توسط دولت یازدهم در دستور کار قرار گرفته است. در ارزش، اهمیت و ضرورت این طرح که هیچ شک و بحثی نیست و لاجرم دعای خیر و آرزوی توفیق دولت در اجرای این طرح اولین کاری است که باید به عنوان دست مریزاد به طراحان و مجریان خدوم آن گفت اما در رویارویی با برخی کاستی ها و نگرانی ها، آیا باید دست روی دست گذاشت و تماشا کرد تا برخی معضلات و مشکلات، این طرح را از پا انداخته و از ارزش خالی کند و بعد به قضاوت نشست و یا اینکه مشفقانه و برادرانه برخی نکات را یادآور شد تا همین اول کار، چاره ای اندیشیده شود و جلوی انحراف گرفته شود. از این منظر و با هدف کمک به دولت در اجرای یکی از مهمترین طرح های راهبردی و خدماتی به مردم، توجه به چند نکته ضروری است:

1- اصلاح زیرساخت، در هر کار و فرآیندی مهمترین کار و اصل اساسی و غیرقابل انکار است. نمی توان بیمار را با تزریق مسکن و تجویز مخدر، به سوی التیام و درمان سوق داد. آنچه در طرح کنونی تحول نظام سلامت دیده می شود، بیشتر ناظر بر اقدامات ارزشمندی همچون تامین بخش قابل توجه هزینه بیماران بستری، افزایش و ارتقای سطح خدمات هتلینگ بیمارستانی، ماندگاری پزشکان در مناطق محروم و... است که به جای خود ارزشمند و واجب است اما به واقع و از سر انصاف نمی توان بر آن نام «تحول» نهاد. اینها ضرورت هایی است که وزیر بهداشت کنونی متعهدانه بر تحقق آنها همت گمارده و بر آن پای می فشارد نه تحول ساختاری.

2- اجرایی شدن این اقدامات نیازمند تزریق دائمی «پول» به شبکه بهداشت و درمان کشور است. بگذریم از اینکه سال قبل در سخنان قابل تأملی از خالی بودن خزانه سخن به میان آمده بود و تجری دشمن را سبب شده بود، اما اکنون که این طرح ملی در حال اجراست، نخستین پرسش این است که دولت تا کجا و تا چه میزان می تواند به این طرح پول تزریق کند؟ می دانیم که تحقق وعده داده شده به مردم مبنی بر اجرای بیمه همگانی و تامین بخش اعظم هزینه درمان بیماران بستری و... در گرو ده ها هزار میلیارد تومان منابع مالی است که باید در اختیار وزارت بهداشت قرار گیرد و این وزارتخانه هم با مدیریت صحیح و نظارت دقیق آن را به خدمتی شیرین برای مردم تبدیل کند. اما واقعا چنین پولی در اختیار وزارت بهداشت هست؟ و آیا قانون بودجه و سایر مقررات قانونی چنین امری را مصوب و ریل گذاری کرده است؟

3- ممکن است گفته شود، منابع ناشی از افزایش قیمت ها در فاز دوم هدفمندی یارانه ها، صرف این کار ارزشمند خواهد شد. اما در نگاهی واقع بینانه باید گفت که علی رغم درخواست دولت برای انصراف مردم از دریافت یارانه، در حال حاضر 73 میلیون نفر یارانه دریافت می کنند و دولت لازم است به این افراد طی یک سال 40 هزار و پانصد میلیارد تومان یارانه بدهد. افزایش قیمت ها در فاز دوم هدفمندی، حدود ده هزار میلیارد تومان برای دولت عایدی دربر داشته است. دولت از قبل یعنی در مرحله اول آزادسازی قیمت ها 28هزار میلیارد تومان درآمد داشته است. یعنی درآمد دولت جمعا 38 هزار میلیارد تومان است و متاسفانه 2500 میلیارد تومان برای پرداخت اصل یارانه ها کسری دارد! از دیگر تکالیف دولت برای پرداخت یارانه تولید، اشتغال برای بیکاران و... بگذریم. یک حساب سرانگشتی نشان می دهد که دولت به وادی ای پای نهاده که اگرچه قصد خالصانه خدمت دارد، اما بعید نیست با کسر بودجه عظیم و شگفت آوری مواجه شود و این طرح ارزشمند به جایی برسد که هرچه پول به آن تزریق شود، باز هم فایده ای نداشته باشد! فراموش نکنیم طرح ارزشمند و انقلابی مسکن مهر- صرفنظر از نقائص اجرایی و نظارتی آن- در ابتدای دولت یازدهم، دقیقا به همین دلایل و به دلیل آنکه باعث رشد نقدینگی و مجبور کردن دولت به تولید پول بدون پشتوانه شده بود با حملات و انتقادات بی سابقه ای مواجه و نهایتا هم علی رغم وعده های داده شده، عملا کنار گذاشته شد! پس اگر آن انتقادات درست بود، چرا باید پای در همان راه نهاد!؟ و چرا باید مسیری را طی کرد که خدای نخواسته باعث توقف طرح و در نتیجه بی اعتمادی و دلسردی مردم از بزرگترین خدمت عمومی دولت بشود؟

4- اما چاره چیست؟ آیا باید همین جا و با قبول کسری بودجه آتی، طرح را متوقف و شکست را پذیرفت!؟ آیا باید باز هم مردم را در سختی های درمان تنها گذاشت!؟ آیا باید مثل خیلی ها که چنین کردند، منتظر بمانیم تا طرح شکست بخورد و مثل یک رقیب- و نه یک برادر مسلمان- بگوئیم ما از اول می دانستیم!؟- یا نه چاره ای اندیشید و راهکاری ارائه داد؟ برای حل این مشکل مولوی چه خوش گفته که:

اول ای جان دفع شر موش کن
بعد از آن در جمع گندم کوش کن

نمی توان با عدم تغییر برخی زیرساخت ها و روش ها و یا تاخیر بیشتر در اجرای برخی طرح ها و صرفا با تزریق پول، انتظار توفیق در این طرح را داشت. شاید اجرای این پیشنهادات آسان نباشد، اما با هر سختی و مقاومتی که در برابر آن می شود، هیچ گریز و گزیری از آن نیست.

الف: تعیین تکلیف بیمه ها و به کار بردن منابع و سرمایه های عظیم آن گام نخست است. واقعیت آن است که وزارت بهداشت در حالی متولی امر درمان و بهداشت مردم است که منابع ناشی از بیمه ها در اختیار دستگاه های دیگر است و تجمیع و تمرکز آن- با همه اجزاء و شرکت های زیرمجموعه اش- ضروری و اجتناب ناپذیر است و تا چنین نشود، انضباط مالی و مدیریتی حاکم نخواهد شد گرچه می دانیم که در برابر این راهکار منطقی، مقاومت های فراوانی بدلیل وجود منافعی خاص پدید خواهد آمد.

ب: تغییر نظام دارویی، اگر مهمتر از راهکار اول نباشد، کم اهمیت تر از آن نیست! کسب رتبه اول یا دوم مصرف دارو در جهان، مصرف دارو در کشور بیش از کل اتحادیه اروپا و عناوینی از این دست، نه تنها باعث مباهات نیست بلکه موجب سرشکستگی و تعجب است! تغییر این وضع ضروری است اما چه کسی باید تغییر کند؟ مردم یا پزشکان!؟ آمار و ارقام نشان می دهد که کسر ناچیزی از داروها توسط مردم و بدون نسخه از داروخانه ها خریداری و مابقی آن بر اساس نسخه های پزشکی تجویز می شود! یعنی در این امر نقش مستقیم پزشکان قابل انکار نیست! اما چرا؟ اگر نخواهیم بگوئیم مافیا! اما ظاهرا دست هایی در کار است تا ایران را از یک سو به بزرگترین بازار مصرف دارو و از دیگر سو به آزمایشگاه بزرگ داروهایی که در بسیاری از کشورها ممنوع یا با خطر بالا توصیف شده اند تبدیل کند! این وضع افزون بر خسارات انسانی جبران ناپذیر و غیرقابل محاسبه که در حال و آینده گریبان ما را خواهد گرفت، هزاران میلیارد تومان پول را صرف واردات یا تولید دارو خواهد کرد! بی آنکه در واقع به آن نیازی باشد! وزارت بهداشت می تواند- و باید- برای این معضل مهم که سودهای کلان و غیر قابل باوری را نصیب چند کارتل داروساز مهم بین المللی می کند، چاره ای بیندیشد و تا چنین نکند چاه ویل هزینه های درمان، همچنان «هل من مزید» می طلبد!

قطعاً راهکارهای دیگری هم برای اصلاح ساختار و بهبود اوضاع درمانی و بهداشتی کشور وجود دارد که کارشناسان امر گفته یا خواهند گفت. اما آنچه مهم است، اقدام به موقع و تصمیم قاطع برای رفع این نارسایی هاست آن هم پیش از آنکه دیر شود و فرصت خدمت از دست برود. اجرای طرح های بزرگ در هر دولتی، خدمت به مردم و ثمره نظام اسلامی است و موضوع این دولت و آن دولت نیست، پس همه برای موفقیت آن تلاش می کنیم و از خدای بزرگ یاری می طلبیم.

جمهوری اسلامی:عوارض منفی حاکمیت ژنرال در مصر

«عوارض منفی حاکمیت ژنرال در مصر»عنوان سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی است که در آن می خوانید؛اعلام نتایج انتخابات فرمایشی مصر نیز مثل خود انتخابات برای افکار عمومی منطقه قابل پیش بینی بود. برای افکار عمومی هم از قبل کاملاً مشخص بود که رژیم کودتائی حاکم بر قاهره تعداد شرکت کنندگان در انتخابات ریاست جمهوری را حدود 50 درصد و تعداد آراء ژنرال سیسی را نیز بالاتر از 90 درصد اعلام خواهد کرد تا از نظر ظاهری مشروعیتی برای حاکمیت ژنرال دست و پا کند و از این طریق دهان مخالفان را ببندد و آن را یک حکومت دموکراتیک جلوه دهد.

کشور مصر در قرن اخیر از این قبیل نمایش های دموکراسی زیاد به خود دیده است. حاکمیت سادات و مبارک از همین قبیل بوده اند و جالب اینست که آنها هر دو مثل همین ژنرال سیسی، نظامی بودند و دقیقاً با همین شیوه برای حاکمیت خود مشروعیت فرمایشی و نمایشی دست و پا می کردند. انقلاب مردم مصر که توانست حسنی مبارک را برکنار کند و برای اولین بار انتخابات واقعی برگزار نماید، برای کشور مصر یک تمرین واقعی برای حاکمیت مردم بود، هر چند عملکرد نادرست اخوان المسلمین و شرکای سلفی آنها زمینه را برای بازگشت کشور به شرایط قبل از انقلاب تغییر داد و مشکلات کنونی را که منجر به حاکمیت مجدد نظامیان شد پدید آورد.
حاکم شدن ژنرال سیسی بر مصر، عوارض منفی زیادی دارد که بعضی از آنها از اینقرارند:

1 - کشور مصر به دلیل جایگاه ویژه ای که از گذشته های دور در جهان عرب و حتی جهان اسلام داشته، باید نقش مهمی در هدایت افکار عمومی مسلمانان به ویژه ملت های عرب داشته باشد. بعد از پیروزی انقلاب مردمی مصر در بهمن ماه 1389 این امیدواری در میان ملت های عرب پیدا شد که بار دیگر کشور بزرگ و پرسابقه مصر نقش تاریخی خود را در هدایت جنبش ها و خیزش های انقلابی ایفا کند و ملت های عرب یکی پس از دیگری از غل و زنجیر دیکتاتوری و استبداد داخلی و استعمار خارجی رها شوند. این حرکت، بعد از پیروزی انقلاب مردمی مصر، که در جهان عرب به "بهار عربی" معروف شد ولی عنوان صحیح آن "بیداری اسلامی" بود، شروع شد و با سرعت به پیش می رفت. متأسفانه حوادث ناخوشایند مصر که زمینه اصلی آن را عملکرد نادرست اخوانی ها فراهم ساخت و سرانجام منجر به حاکمیت نظامیان شد، این امید را به یأس مبدل کرد و حرکت انقلابی ملت های عرب را نیز دچار رکود نمود. این، خسران بزرگی است که معلوم نیست جبران آن چقدر زمان خواهد برد.

2 - معادلات سیاسی منطقه خاورمیانه عربی و شمال آفریقا، با روی کار آمدن ژنرال سیسی بطور کامل دگرگون خواهد شد و این منطقه یکبار دیگر به چنگ نظامیان خواهد افتاد، نظامیانی که وابستگی آنها به بیگانگان موجب سرکوب شدید جنبش های آزادیخواه و به محاق رفتن انقلاب های جوان خواهد شد. اولین نشانه این آینده خطرناک، با ظهور ژنرال حفتر در لیبی نمایان شد. این ژنرال بازنشسته لیبیائی کاملاً هماهنگ با ژنرال سیسی برنامه های خود را به پیش می برد و آنطور که پیداست قصد دارد در لیبی نیز همانند مصر حاکمیت نظامیان را تثبیت کند. عجیب اینکه این ژنرال لیبیائی حتی قبل از آنکه همتای مصری او بر کرسی ریاست جمهوری تکیه بزند، مشابه سازی را در لیبی آغاز کرد و در یک هماهنگی کاملاً برنامه ریزی شده با ژنرال سیسی، اخوانی های مصری پناهنده شده به لیبی را برای تحویل دادن به دولت نظامی مصر بازداشت کرد. این پدیده خطرناک، اکنون درحال نهادینه شدن در سرتاسر شمال آفریقاست و بعید نیست منطقه عربی خاورمیانه نیز از آن الگوبرداری کند.

3 - جان گرفتن دوباره رژیم صهیونیستی، یکی دیگر از عوارض منفی حاکمیت ژنرال سیسی بر مصر است. انقلاب مردمی مصر، در شعارهای خود، قطع رابطه با رژیم صهیونیستی و مبارزه با این رژیم تا نابودی آن را نیز گنجانده بود. به همین دلیل، مردم مصر به دولت محمد مرسی و احزاب اخوان المسلمین که با رژیم صهیونیستی تبادل سفیر کرده بود، اعتراض کردند و حتی سفیر این رژیم را وادار به فرار از قاهره نمودند. در تمام کشورهای عربی نیز تحرکات ضد صهیونیستی شدت گرفت و گروه های جهادی فلسطینی نیز جان تازه ای گرفتند. متأسفانه حاکمیت دولت کودتا در مصر موجب شد تحرکات ضد صهیونیستی مورد غفلت قرار گرفت و اکنون سردمداران دولت اشغالگر و غاصب اسرائیل نفس تازه کرده و درحال تجدید قواست. دیکتاتورهای جهان عرب نیز که همواره با صهیونیست ها همراه بوده و هستند نیز از وضعیت پیش آمده خوشحال هستند و آنها نیز فرصت پیش آمده را غنیمت شمرده و به باقی ماندن خود بر کرسی قدرت امیدوار شده اند.

4 - بازگشت سلطه استعماری قدرت های غربی به ویژه آمریکا نیز از جمله عوارض منفی حاکمیت ژنرال سیسی بر مصر است. اینکه دولتمردان آمریکا به شکل های گوناگون رضایتمندی خود از آنچه در مصر می گذرد را نشان می دهند و به انتخابات فرمایشی و نمایشی ریاست جمهوری در این کشور اعتراض نمی کنند، به این دلیل است که حوادث مصر را به نفع خود ارزیابی می کنند. زیرا آنها معتقدند حاکمیت دموکراسی در کشورهای جهان سوم با منافع استعماریشان منافات دارد و به همین جهت همواره تلاش می کنند دولتمردان حاکم بر این کشورها افرادی باشند که منتخب مردم نباشند و در مقابل مردم قرار داشته باشند. بنابر این، شرایط کنونی مصر برای قدرت های استعماری غرب به ویژه آمریکا کاملاً مطلوب است درست همانگونه که حاکمیت سادات و مبارک برای آنها مطلوب بود.

5 - و آخرین مورد از عوارض منفی حاکمیت ژنرال سیسی بر مصر اینست که مردم مصر بار دیگر باید خود را آماده نبرد با حاکمیت کنند و در یک مبارزه پرزحمت که معلوم نیست چه مدت طول خواهد کشید برای رسیدن به حکومت دلخواه خود متحمل خسارات زیادی شوند. تردیدی نیست که مردم مصر حاکمیت ژنرال ها را بر نمی تابند و در انتخابات ریاست جمهوری هفته گذشته نیز شرکت نکرده اند و آمارهای اعلام شده، ساختگی و فرمایشی است. بدنه جامعه مصر را مردمی آگاه و با فرهنگ تشکیل می دهند که مسائل را دقیقاً می فهمند و حاضر نیستند قلدری و دیکتاتوری را تحمل کنند همانطور که حکومت مبارک را تحمل نکردند. این مبارزه هر چند برای مردم مصر هزینه های زیادی دارد، ولی از این نظر که سرانجام به حاکمیت نامشروع ژنرال ها خاتمه خواهند داد، ارزشمند است.

رسالت:برآورد دگرگونی در مسئله اشتغال

«برآورد دگرگونی در مسئله اشتغال»عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم دکتر حامد حاجی حیدری است که در آن می خوانید؛فرضیه "پایان اشتغال"... به نظر می رسد که باید ایده چالش برانگیز مندرج در عنوان "پایان اشتغال" را بپذیریم. بخشی از مشکل امروز اغلب جوامع با مسئله اشتغال، از جمله مشکل ما، باز می گردد به این که ما نسبت خود را با موضوع مهمی با عنوان "پایان اشتغال" معین نکرده ایم، و امروزه، بخشی از رویکردهای نظری و تحقیقی در علوم انسانی مصروف بررسی ابعاد مختلف یک جامعه بدون اشتغال شده است.

فرض بر آن است که با گسترش اتوماسیون که ناگزیر به نظر می رسد، تولیدات سرمایه بر جای تولیدات کاربر را می گیرند، و در این شرایط، در عین آن که بازدهی اقتصادی جوامع در سطح نسبتاً بالایی می ماند، میزان کل ظرفیت اشتغال، روندی کاهنده خواهد داشت.

در این شرایط، چند مسئله بحرانی به وجود می آید که وقوع آن ها تا حد زیادی، ناشی از عدم درک و پذیرش ورود ما به شرایط جدید موسوم به "پایان اشتغال" است، و الا ظرفیت ها و امکانات کافی برای فایق آمدن به این مسائل وجود دارد. این مسائل عبارتند از:

1. تعمیق نابرابری بین کسانی که سرمایه کافی برای سرمایه گذاری در صنایع بسیار کارآمد دارند و کسانی که ندارند و مع الوصف به دلیل اتوماسیون با کارآیی بالا، بی کار می مانند؛
2. فراغت در بین کسانی که درکی از خلاقیت بدون کار کردن ندارند؛
3. تغییر در ماهیت تقسیم کار، و تبدیل کار به خویش فرما و متکی بر نوآوری.
در این موقعیت، آن چه پس از به رسمیت شناختن "پایان اشتغال" به عنوان یک ثابت نظم اجتماعی آینده روی می دهد، گسترش یک دولت رفاه گستر و مقتدر و نه کوچک و حداقلی است که در آن، حمایت های پایه ای افزایش می یابد تا فرآیندهای حل مسائل سه گانه فوق به کار بیفتند:

1. اثرات نابرابری به اصل بقای اعضای جامعه آسیب نرساند؛
2. خلاقیت های متنوع در قالب فعالیت های کارآفرینانه آزاد و فراغت های فرهنگی تشویق شوند؛
3. واکنش های ناشی از بحران های روانی برآمده از بی شغلی و بی مفهومی زندگی کنترل شوند تا به تخریب های بزرگ جمعی منتهی نگردد.

بدین ترتیب، خط قاطع و تاریخی حایل بین اشتغال و فراغت کم رنگ می شود، و رفته رفته افراد به رسمیت می شناسند که کار و فراغت خود را نه برای تأمین منابع کمیاب زندگی که اکنون از سوی دولت تضمین می شود، بلکه برای ارتقاء خلاقیت به کار برند. این، کلیدی ترین بخش از مفهوم تازه زندگی اجتماعی است، که اگر به رسمیت شناخته شود، بحران های سه گانه امروز مرتبط با نهاد کار و اشتغال رنگ می بازند.

نهایت این فرآیندها به یک آینده نگری سه بعدی از جامعه ختم خواهد شد:
1. از افراد بی سرمایه حمایت های پایه ای از سوی یک دولت عدالت گستر و توانمند و منضبط صورت می گیرد؛
2. امکانات فراغت خلاق، از قبیل آموزش های فراگیر و زیست معنوی و فرهنگی و هنری گسترش می یابد؛
3. ماهیت تقسیم کار، از فعالیت بر مبنای انگیزه بقا به فعالیت بر مبنای انگیزه خودشکوفایی تغییر می یابد.

برهان: تأملاتی در افول کار و شغل
تاریخچه آگاهی خلاق ناشی از کار را می توان به شکل یک زنگ یا U وارونه در نظر گرفت؛
ابتدا، به دلیل توسعه آموزش و تکنولوژی و تقسیم کار و ساخت تخصصی جامعه صنعتی است که کم و بیش بر ابعاد گوناگون آگاهی خلاق ناشی از کار افزوده می شود. در دوره اولیه که جامعه شاهد گسترش تکنولوژی یدی بود، آگاهی خلاق ناشی از کار در بالاترین سطح خود و آزادی کارگران در بالاترین حد آن قرار داشت.
سپس، با ظهور تکنولوژی ماشینی که طی آن، انسان ها یک به یک از فرآیند کار حذف می شوند و به خیل مصرف کنندگان می پیوندند، آزادی کاهش می یابد و کمبود خلاقیت ناشی از کار در جامعه به سرعت رشد می کند، و همچنان به رشد خود ادامه می دهد تا در صنایع خط تولیدی و روباتیک به حضیض وخامت می گراید.

در این مرحله، سطح عمومی رفاه، به دلیل فعالیت کارآمد و مضاعف ماشین ها بسط می یابد، ولی انسان های مصرف کننده و بیکار، درک فعال و خلاق از شخصیت خود را از دست می دهند. آنها، در گام اول نسبت به خود بیگانه می شوند. سپس، در حالی که دیگر نیازی به همکاری به دیگران ندارند، نسبت به اجتماع هم بیگانه می شوند، و در نهایت، درک خود از معنای اخلاقی زندگی را یکسره از دست می دهند. بدین ترتیب، شاید به موجودات خطرناکی تبدیل شوند که باید توسط ماشین ها کنترل شوند.




موضوع مطلب : سرنوشت نرخ‌ها در فاز دوم

کد خبر : 1512633331222433944      تاریخ : جمعه 09 خرداد 1393 16:30    بازدید:1616بهزاد نبوی,عارف,اوباما

 

سلاح جدید ایران در جنگ اطلاعاتی با آمریکا

پایگاه خبری آمریکایی دیلی بیست ازسفیر دولت بوش در سازمان ملل به عنوان سلاح جدید ایران در جنگ اطلاعاتی با آمریکا نام برد و نوشت: در جنگ اطلاعاتی ایران علیه آمریکا، تهران سلاح جدیدی در اختیار دارد: جان بولتون.

در ادامه این گزارش آمده است: اشتباه نکنید! ایران سفیر دولت بوش در سازمان ملل را تبدیل به یک جاسوس نکرده است. برخلاف آن، هکرهایی که احتمالا با ایران در ارتباط هستند، با عنوان بولتون در شبکه های اجتماعی سعی در کسب رمز عبور و نام کاربری فعالان امنیت ملی و حقوق بشر آمریکا دارند.

حساب کاربری جعلی بولتون در شبکه ی اجتماعی لینکدین نشان می دهد که هکرهای ایران چگونه سعی در نفوذ به سیاستمداران آمریکایی دارند. این حملات و نمونه های دیگر آن که به تازگی شناسایی شده نشان می دهد که نیروهای سایبری ایران برای بدست آوردن اطلاعات به چه میزان تهاجمی عمل می کنند.

جان بولتون که به شدت از این اتفاق خشمگین به نظر می رسد، در این رابطه می گوید: من خوشحالم که توسط ایران انتخاب شدم.

وی افزود: من هم یک حساب کاربری جعلی ایرانی ایجاد کرده و پیشنهاد ارائه محرمانه های برنامه هسته ای ایران را می دهم و نخستین هدف من جان کری خواهد بود.

رایانه های انگلیس و آمریکا در تسخیر هکرهای ایرانی

یک شرکت امنیت سایبر غربی مدعی نفوذ گسترده هکرهای ایرانی به رایانه های شخصیتهای سیاسی و نظامی در آمریکا و انگلیس و همچنین رژیم صهیونیستی شد.

به گزارش رویترز در این گزارش آمده است : موسسه امنیتی "آیسایت پارتنرز" گزارش داده که هکرهای ایرانی در سالهای اخیر با کمک حسابهای کاربری جعلی در شبکه های اجتماعی و وب سایتهای خبری جعلی? از مقامات نظامی و سیاسی اسرائیل، آمریکا و سایر کشورها جاسوسی کرده اند.

بر اساس اعلام این شرکت امنیتی، یکی از فرماندهان نیروی دریایی آمریکا? قانونگذاران و سفرای ایالات متحده? اعضای لابی آمریکا-اسرائیل (آیپک) و برخی شخصیتهای بریتانیایی، سعودی? سوری? عراقی و افغان از جمله افرادی هستند که از سوی هکرهای ایرانی هدف قرار گرفته اند.

این موسسه امنیتی نام افرادی را که هدف هکرها قرار گرفته اند منتشر نکرده و درباره اینکه چه نوع اطلاعاتی از این افراد ربوده شده نیز توضیحی نداده، اما عنوان داشته که هکرهای ایرانی به دنبال نفوذ به شبکه های دولتی و شرکتها و آلوده کردن برخی شبکه ها به بدافزار بوده اند.

درد سرهای "اوباما" در سیاست خارجی

شبکه سی ان ان، پایگاه اینترنتی خود با انتشار مقاله ای به قلم " الیزه لابوت " نوشت : "باراک اوباما" رییس جمهوری آمریکا در سخنرانی روز چهارشنبه خود در میان دانشجویان دانشگاه نظامی در "وست پوینت" نه تنها بعنوان یک انسان راهگشا ظاهر نشد بلکه بیشتر سیاست های خود را در قالب یا مداخله گر نشان داد .

این سخنرانی در حالی برگزار گردید که موجی گسترده از انتقادات از سیاست خارجی رییس جمهوری بدنبال سفر بی نتیجه و شکست خورده ماه گذشته وی به منطقه آسیا انجام گرفته است .

در ادامه این مقاله آمده است : اوباما که قویا تلاش می کند از استفاده از لفظ " مقابله نظامی " در پاسخ هایی که به چالش های ایجاد کرده در اوکراین و سوریه می دهد ، جلوگیری کند برای پشتیبانی از سیاست های خود و پاسخ دادن به انتقادات اظهار می دارد که " هدف من جلوگیری از اشتباهات هزینه دار در عرصه های بین المللی است .

اما دنیا در انتظار چنین فردی نیست . اوباما ممکن است از سیاست خارجی خود که بدون ریسک است ، دفاع کند اما وی با مجموعه ای از چالش های بین المللی مواجه است که نتوانسته با هیچ کلامی ناکامی ها در آن را توجیه کند . به تعداد اندکی از این موارد در ذیل اشاره شده است :

بحران اوکراین و اقدام ولادیمیر پوتین در الحاق "کریمه" به روسیه منجر به پیدایش تنش میان ایالات متحده و روسیه شده و جنگ سرد میان این دو قدرت را یادآوری کرده است . این بحران ها به سرعت تبدیل به اصلی ترین بحران در سیاست خارجی دولت اوباما شد و توانمندی های استراتژیک واشنگتن و قدرت هم پیمانان اروپایی این دولت را در معرض آزمایش قرار داد .

سه سال از آغاز جنگ خونین در سوریه می گذرد ، مخالفان همچنان ضعیف و منفصل باقی مانده اند ، نیروهای افراطی به سرعت در حال افزایش هستند و به جنایات خود ادامه می دهند و دولت "بشار اسد" نیز با قدرت تمام در حکومت قرار دارد . تلاش یک ساله برای حضور نیروهای مخالف و نمایندگان دولت سوریه در مذاکرات برای گفتگوهای صلح یک شکست بزرگ محسوب می شود .

قدرت های جهانی تنها دو ماه فرصت دارند تا پیش از پایان تاریخ 20 ژوئیه به یک توافق نهایی و جامع با تهران بر سر برنامه هسته ای این کشور دست یابند .

این مذاکرات در پی آن انجام می گیرد که آمریکا و هم پیمانان این کشور ادعا دارند که تهران در تلاش برای ساخت و توسعه تسلیحات اتمی در نیروگاه های خود می باشد . این در حالی است که تهران سالهاست این ادعای غرب را رد کرده وفعالیت های هسته ای خود را صلح آمیز می داند .

سی ان ان در انتها خاطرنشان کرد : هر یک از این موضوعات را با دهها مورد دیگر از مسائل بین المللی ترکیب کرده و به صندوق دردسرهای لاینحل اوباما بیفزایید . رییس جمهوری آمریکا به وضوح نشان میدهد که آن گونه که در تبلیغات انتخاباتی خود شعارهایی برای اصلاح و بهبود سیاست خارجی ایالات متحده وعده داده ، قادر به عمل کردن نیست .

دیدار عارف با بهزاد نبوی

محمدرضا عارف، رئیس بنیاد امید ایرانیان، با بهزاد نبوی دیدار کرد.

به گزارش ایسنا،عارف، در این دیدار ضمن اظهار خشنودی از آزادی بهزاد نبوی، برای وی آرزوی سلامتی و بهروزی کرد.

بهزاد نبوی نیز با اشاره به اقدام اخلاقی عارف در کناره گیری از رقابت انتخاباتی سال گذشته که منجر به پیروزی حجت الاسلام والمسلمین روحانی شد، گفت: به عنوان یک شهروند ایرانی بر خود واجب می دانم که از این اقدام اخلاقی شما که روند انتخابات را تغییر داد، تشکر کنم.




موضوع مطلب : سلاح جدید ایران در جنگ اطلاعاتی با آمریکا
<   1   2   3   4   5   >>   >