سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
حامیان ولایت __ خادمین امت
درباره وبلاگ


صفحات وبلاگ
نویسندگان
حسین راغفر در گفت‌و‌گو با «تابناک»؛
با مالیات بر ارزش افزوده، میزان درآمد‌ها شناسایی می‌شود و این می‌تواند مبنای مالیات گیری جدید بر دارایی این دسته از فعالیت‌های اقتصادی باشد. یکی از دلایل مقاومت اصناف برای نپرداختن مالیات ارزش افزوده، شفاف نشدن فعالیت‌هایشان در اقتصاد کشور است.
کد خبر: 404036
تاریخ انتشار:08 خرداد 1393 - 19:46-29 May 2014
طلافروشان زیاده خواهی می کنند دولت به کار خود ادامه دهد
قانون مالیات بر ارزش افزوده ـ که در سال‌های گذشته پس از ماه‏‌ها بحث و بررسی به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده است ـ مقرر می‌‏دارد واردکنندگان و توزیع‏ کنندگان عمده کالا‌ها و خدمات مصرفی، ضمن شناسایی سلسله مراتب تهیه و توزیع کالای خود، در فاکتور فروش کالا به مصرف‏ کننده نهایی، مالیات را محاسبه و از مشتری دریافت کنند.

بر پایه قانون برنامه پنجم توسعه، دولت مکلف است نرخ مالیات بر ارزش افزوده را از سال اول برنامه سالانه یک واحد درصد (1%) اضافه کند، به گونه‌ای که در پایان برنامه به هشت (8 %) برسد. سهم شهرداری‌ها از نرخ مزبور 3 درصد و سهم دولت 5 درصد تعیین می‌شود. 

به گزارش «تابناک»، بر پایه قانون بودجه سال 1393 کل کشور مقرر شده است، از آغاز امسال علاوه بر افزایش قانونی نرخ مالیات بر ارزش افزوده، یک واحد درصد به عنوان مالیات سلامت به نرخ مالیات بر ارزش افزوده سهم دولت اضافه شود و نرخ مالیات و عوارض ارزش افزوده از آغاز سال 1393، 8 درصد خواهد بود. 

بنابراین همه مودیان مشمول نظام مالیات بر ارزش افزوده، از آغاز سال 1393 مکلف هستند، در همه مبادلات (عرضه کالا‌ها و خدمات) مالیات و عوارض ارزش افزوده را به نرخ 8 در صد (5 و سه دهم درصد) مالیات و (2 و هفت دهم درصد) عوارض در صورت حساب‌های صادره درج و از خریداران دریافت کنند که به حساب‌های تعیین شده سازمان امور مالیاتی کشور واریز می‌شود. 

با این حال در چند روز گذشته در برخی نقاط کشور بعضی از اصناف از جمله طلا فروشان اقدام به اعتصاب در اعتراض به افزایش 2 درصدی مالیات بر ارزش افزوده، از 6 به 8 درصد کرده‌اند. طلافروشان بر این باورند که افزایش مالیات بر ارزش افزوده، باعث کاهش وجهه سرمایه‌ای بودن طلا و در نتیجه کاهش تمایل مردم برای خرید طلا می‌شود و سرمایه آن‌ها را به بازارهای دیگر هدایت می‌کند و همچنین درخواست سازمان امور مالیاتی از طلافروشان مبنی بر پرداخت مالیات بر ارزش افزوده سال های 90 تا 92 دلایل این اعتصاب است.

درخواست برای دریافت این مالیات در حالی صورت می‌گیرد که بسیاری از طلافروشان به دلیل بازار رقابتی طلا در سال‌های گذشته 5 درصد مالیات بر ارزش افزوده را از مشتری دریافت نمی‌کرده و اقدام به فروش طلا بدون صدور فاکتور فروش می‌کردند. حال اگر قرار باشد این مالیات گرفته شود، طلا فروشان بدهی سنگینی به سازمان امور مالیاتی پیدا خواهند کرد. 

در همین رابطه دکتر حسین راغفر، از کار‌شناسان مسائل اقتصادی در گفت‌و‌گو با تابناک، علل مخالفت برخی اصناف از جمله طلافروشان با مالیات ارزش افزوده را بررسی کرده است. 

* آقای دکتر برای نخستین پرسش بفرمایید مالیات بر ارزش افزوده به چه معناست؟ 

همان گونه که از نامش برمی‌آید، مالیات ارزش افزوده، مالیاتی است که از مراحل گوناگون تولید گرفته می‌شود. ارزش یک کالا در مراحل مختلف تولیدش افزوده می‌شود. مالیات ارزش افزوده بر آن ارزشی که خلق و درآمدی که حاصل شده، وضع می‌شود و این یکی از اشکال یا انواع مالیات‌هاست. 

این نوع مالیات بر فرایند‌هایی وضع و در پایان عملا موجب افزایش قیمت در هر مرحله می‌شود و این مصرف کننده است که عملا همه این مالیات بر او بار می‌شود، ولی در مراحل گوناگون، فرض بر این است که از مراحل فرایند تولید از ارزش افزوده‌ای که خلق شده، تولید کننده سهم خود را از این ارزش افزوده با مالیات ارزش افزوده بپردازد. 

* در چند روز اخیر طلا فروشان در برخی شهرهای کشور به شیوه پرداخت مالیات بر ارزش افزوده اعتراض دارند. نظر شما چیست؟ 

صنف طلا فروش‌ها در دولت دهم شروع به مقاومت در مقابل منطق ارزش افزوده کردند و به همین دلیل هم دولت دهم عقب نشینی کرد. علت اصلی نوعی زیاده خواهی صنف طلافروشان است، زیرا آن‌ها نمی‌خواهند با مالیات ارزش افزوده عملا امکان ردیابی درآمدهای ایجاد شود. 

با مالیات بر ارزش افزوده میزان درآمد‌ها شناسایی می‌شود و این می‌تواند مبنای مالیات گیری جدید بر دارایی این دسته از فعالیت‌های اقتصادی باشد و این یکی از دلایل مقاومت اصناف برای نپرداختن مالیات و برای شفاف نشدن فعالیت‌هایشان در اقتصاد کشور بود. 

طلا فروشان بر این باورند، مالیات بر ارزش افزوده به سرمایه تعلق نمی‌گیرد. مثلا یک کالا 100 تومان هزینه تولید نهایی دارد. وقتی به واسط داده می‌شود، 8 درصد مالیات گرفته می‌شود. آن واسط به مغازه دار می‌دهد و 8 درصد دیگر مالیات ارزش افزوده روی 108 تومان می‌گذارد و نزدیک به 117 به توزیع کننده می‌دهد. (این مثال بدون احتساب سود است) ایا این اشتباهی در نحوه اجرای مالیات ارزش افزوده نیست؟ 

مالیات بر ارزش افزوده تنها بر ارزش افزوده نیست و بخشی از آن مربوط به مالیات بر مصرف می‌شود. در مرحله کالای نهایی مالیات بر مصرف و فروش است؛ اما در مراحل تولید مالیات بر ارزش افزوده شامل می‌شود. شاید دولت بر پایه نوعی کالا مالیات وضع کند و مالیات بیبشتری مثل کالاهای لوکس و سیگار بگیرد که این مالیات بر مصرف می‌شود. 

اما مالیات بر ارزش افزوده، خود یک مالیات مشخص در فرایند تولید است که در ‌‌نهایت از مصرف کننده گرفته می‌شود. این مالیات بر ارزش افزوده به زیان کسانی است که فعالیت‌های شفاف دارند و به نفع کسانی است که فعالیت‌های غیر شفاف دارند؛ بنابراین، تبعیض مهم‌ترین مشکل مالیات بر ارزش افزوده در کشور است. 

* طلا فروش‌ها می گویند، مالیات بر ارزش افزوده باید از سود و مزد ساخت گرفته شود، نه سرمایه و اصل طلا. در واقع خریدار هم اینجا متضرر می‌شود، چون در صورتی که طلا بخرد، باید 8 درصد مالیات ارزش افزوده بدهد، در صورتی که اگر بخواهد آن را بفروشد این 8 رصد از بهای طلا کم می‌شود. نظر شما چیست؟ 

به نظر منطق اقتصادی دولت در گرفتن مالیات بر ارزش افزوده درست است. دولت حرف درستی می‌زند. هر نوع فعالیتی که در اینجا صورت می‌گیرد، مستلزم پرداخت مالیات بر ارزش افزوده است. اگر همین طلا را در نظر بگیریم، آن کسی که معدن طلا دارد و به اصطلاح معدن طلا استخراج می‌کند و بعد فروخته و تبدیل به شمش طلا می کند، ارزش افزوده ای برای آن ایجاد می شود که باید دولت از این ارزش افزوده مالیات بگیرد. 

بعد هم که این شمش تبدیل به طلا برای زیور آلات در فرایند ساخت تبدیل می‌شود، بر این ارزش افزوده نیز باید مالیات وضع شود. وقتی جواهرات را به مصرف کننده می‌فروشند، آن موقع هم باید مصرف کننده مالیات بپردازد. 

در واقع در مرحله‌ای که خلق ارزش می‌شود، باید مالیاتش پرداخته شود. البته حتی باید بر کالاهای لوکس مالیات بیشتری وضع شود و حتی ممکن است در این روند به مصرف کننده ضرر وارد شود، چرا که در ذات کالاهای لوکس این ریسک وجود دارد. 

اینکه گفته می‌شود نباید از اصل طلا که‌‌ همان سرمایه اصلی است، مالیات بر ارزش افزوده گرفته شود، حرف نادرستی است، زیرا به طلا کالای سرمایه‌ای گفته نمی‌شود و این یک غلط مصطلح است. سرمایه در واقع ماشینی است که در معدن طلا کار می‌کند که کالای سرمایه‌ای است. 

* دولت در مقابل فشار اصناف باید چه موضعی در پیش بگیرد؟

دولت باید استقامت کند، زیرا در پایان این مردم هستند که مالیات می‌پردازند و این اصناف از ترس شفاف سازی است که زیر بار این کار نمی‌روند. تاکنون بسیاری از میزان کارکرد اصناف از جمله طلا فروش‌ها معلوم نبوده است. 

با این روش‌ها می‌خواهند از شفاف سازی جلوگیری کنند. نکته اینجاست چون آن‌ها نمی‌خواهند صراحتا بگویند که ما نمی‌خواهیم شفاف شویم، مسائل دیگری را مطرح می‌کنند، ولی این‌ها نهادهای قدرت و نفوذ دارند و چون از طریق اعمال نفوذ می‌توانند مالیات نپردازند، فشار می‌آورند.



موضوع مطلب : طلافروشان زیاده خواهی می‌کنند دولت به کار خود ادامه دهد