حامیان ولایت __ خادمین امت آخرین مطالب
آرشیو وبلاگ صفحات وبلاگ
نویسندگان پنج شنبه 92 دی 19 :: 9:40 صبح :: نویسنده : حاج آقا محمد رضا رنجبر
کد خبر : 1338090737139577991 تاریخ : چهارشنبه 18 دی 1392 20:45 گزارش تصویری زیباترین تصاویر از موج سرما در آمریکا موج سرمای قطبی بخش هایی از آمریکای شمالی را در بر گرفته است. با اینکه این سرما مشکلاتی را برای مردم ایجاد کرده است اما در عین حال برای بسیاری خالی از تفریح نیست. به گزارش جام جم آنلاین به نقل از لومتن، موج سرمای قطبی شمال شرق، شمال، بخش هایی از غرب میانه ایالات متحده آمریکا و نیز شرق کانادا را در برگرفته است. دمای هوا حتی در برخی از مناطق به منهای 50 درجه سانتیگراد رسید. البته به طور کلی متوسط دما برای تمام این مناطفق را می توان بین منهای 20 تا 25 درجه سانتیگراد برآورد کرد. به دلیل موج سرما حاشیه های آبشار نیگارا یخ زده، رودخانه های پنج گانه را یخ پوشانده است و در بسیاری از این مناطق منظره های بدیعی ایجاد شده است. برای این گزارش 10 عکس زیبا از موج سرما در آمریکا را انتخاب کرده ایم. زیباترین تصاویر از موج سرما در آمریکا.
تصویر تشکیل یخ در حاشیه ایست ریور در فاصله ای نه چندان از آسمان خراش های نیویورک.
دو نفر در حال دویدن در پارک راک کریک شهر واشنگتن.
قندیل های یخ در طول ساحل دریاچه میشیگان در شهر شیکاگو.
مردی بر فراز سکوی نجات غریق ها در شهر مینیاپولیس نشسته و از مشاهده ساحل یخزده و پوشیده از برف لذت می برد.
منظره هوایی شهر شیکاگو ساحل دریاچه میشیگان.
ران ، گاومیش آمریکایی باغ وحش بروکفیلد شهر شیکاگو که از سرما لذت می برد.
منظره دیدنی یک مجسمه در پارکی در شهر کارمل در ایالت ایندیانا.
لحظه برخاستن و اوج گیری یک هواپیما از فرودگاه بین المللی لیبرتی نیوآرک در حومه نیویورک.
بسیاری از اهالی ایالت های آمریکا که با موج سرما و برف مواجه هستند از اسکی برای تردد استفاده می کنند ، از جمله این مرد در شهر نیویورک.
به رغم سرما و برف سنترال پارک شهر نیویورک به محلی برای طرفداران لوژ سواری تبدیل شده است. گزارش: بهرام افتخاری. موضوع مطلب : زیباترین تصاویر از موج سرما در آمریکا چهارشنبه 92 دی 18 :: 10:5 صبح :: نویسنده : حاج آقا محمد رضا رنجبر
روز یکشنبه مورخ 92.10.15 موقع شب حاج محمد رضا رنجبری و جندین تن از مسئولین در برنامه هفتگی حسینیه هیئت مجنون العباس ارومیه شرکت کردند و از برگزار کنندگان این مراسم نهایت تشکر وقدردانی را کردند و در خصوص برگزاری اینگونه مراسمها در جای جای ارومیه ازمردم ارومیه نهایت تقدیر و تشکر را دارند و توفیق همه عزاداران را از خداوند متعال خواستار شدند موضوع مطلب : دیدار از حسینیه هیئت مجنون العباس چهارشنبه 92 دی 18 :: 9:49 صبح :: نویسنده : حاج آقا محمد رضا رنجبر
کیوسک بینالمللی «تابناک»
اتهام زنی دولت آمریکا به ایران در موضوع سوریه، جلوگیری از صدور موتورهای جت آمریکایی توسط ترکیه به ایران، تحلیل یک روزنامه آمریکایی از دشمنان مشترک ایران و آمریکا، توافق انگلیس و رژیم اسرائیل برای تداوم ساختار تحریم های ایران و توجه مطبوعات بین المللی به سیاست های جدید جمعیتی در ایران، از جمله مهمترین مطالب امروز مطبوعات جهان درباره ایران است.
کد خبر: 369844
تاریخ انتشار:18 دی 1392 - 09:00-08 January 2014
اتهام زنی دولت آمریکا به ایران در موضوع سوریه، جلوگیری از صدور موتورهای جت آمریکایی توسط ترکیه به ایران، تحلیل یک روزنامه آمریکایی از دشمنان مشترک ایران و آمریکا، توافق انگلیس و رژیم اسرائیل برای تداوم ساختار تحریم های ایران و توجه مطبوعات بین المللی به سیاست های جدید جمعیتی در ایران، از جمله مهمترین مطالب امروز مطبوعات جهان درباره ایران است.
به گزارش «تابناک»، اتهام زنی آمریکا علیه ایران درباره سوریه، موضوعی است که مورد توجه روزنامه«دیلی استار» لبنان قرار گرفته است. به نوشته این روزنامه، در آستانه برگزاری کنفرانس «ژنو 2»، دولت آمریکا ایران را به اقدام در جهت ایجاد خشونت بیشتر در سوریه متهم کرده است. «جن پساکی»، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گفته: «تاکنون ایران هیچ اقدامی به جز کمک به رژیم سوریه، کمک به ورود مبارزان خارجی به این کشور و کمک به تلاش های رژیم در جهت اعمال خشونت علیه مردم انجام نداده است. وی گفته ایران باید برای نشان دادن جدیت خود در کمک به حل بحران سوریه، گام هایی را بردارد که تاکنون نشانه ای مبنی بر برداشتن هیچ کدام از آن ها وجود ندارد. در اقدامی دیگر علیه ایران، وزارت بازرگانی آمریکا صدور موتورهای هواپیما از سوی ترکیه به ایران را هدف قرار داده است. به نوشته «تودی زمان»، وزارت بازرگانی آمریکا روز گذشته با صدور یک فرمان اضطراری، صادرات مجدد موتورهای جت ساخته شده در آمریکا به ایران را توسط ترکیه ممنوع اعلام کرده است. بر اساس فرمانی که از سوی این وزارتخانه منتشر شده، شرکت های درگیر در پروسه صادرات موتورهای مذکور به ایران و همچنین شرکت ایرانی طرف معامله، از مشارکت در هرگونه مذاکره، تجارت، انتقال و یا فعالیت های دیگر مرتبط با موتورهای جت آمریکایی منع می شوند. این فرمان همچنین بانک ها، موسسات بیمه و دیگر شرکت هایی که ممکن است در این روند درگیر بوده باشند را شامل می شود. این در حالی است که این روزها، برخی از تحلیلگران آمریکایی با استناد به روندهای جاری در منطقه، از اشتراک منافع و ضرورت همکاری ایران و آمریکا سخن می گویند. «نیویورک تایمز» با انتشار مطلبی در همین زمینه، این اعتقاد را مطرح می کند که ایران و آمریکا در حال حاضر با دشمنان مشترکی در خاورمیانه مواجه هستند. این روزنامه، دشمن مشترک تهران و واشنگتن را ستیزه جویان افراط گرایی می داند که در تلاشند با دامن زدن به تنش ها در کشورهای سوریه، لبنان، عراق، افغانستان و یمن، پرچم های سیاه القاعده را در این کشورها بالا ببرند. نیویورک تایمز با اشاره به اینکه ایران و آمریکا پیش از این و در جریان حمله آمریکا به افغانستان و نبرد علیه طالبان نیز با یکدیگر همکاری هایی داشته اند، ضرورت تجدید این همکاری ها را مطرح می کند. خبر توافق انگلیس و رژیم اسرائیل بر سر تداوم تحریم های وضع شده علیه ایران تا زمان حصول توافق نهایی هسته ای، موضوع مهم دیگری است که در خبرگزاری کویت بازتاب یافته است. این خبرگزاری به نقل از ویلیام هیگ، وزیر خارجه انگلیس می نویسد وی و آویگدور لیبرمن، وزیر خارجه رژیم اسرائیل بر سر این موضوع توافق دارند که تحریم های بین المللی علیه ایران، باید تا زمان حصول توافق نهایی و جامع هسته ای، به قوت خود باقی بماند. آن ها همچنین توافق کرده اند که به مشورت ها و رایزنی های خود با هدف جلوگیری از دستیابی ایران به «فناوری نظامی هسته ای» ادامه دهند. در نهایت، در مطلبی در حوزه اجتماعی، شماری از مطبوعات بین المللی طی روزهای اخیر موضوع سیاست های جدید جمعیتی در ایران را مورد توجه قرار داده اند. روزنامه «نشنال» امارات از این جمله است که با انتشار مطلبی، از تلاش ایران برای دستیابی به یک «بمب جمعیتی» سخن گفته است. این روزنامه می نویسد در ایران، خدمات رایگان و دولتی پیشگیری از بارداری دیگر عملاً وجود ندارد و جای آن ها را شعارهایی با مضمون ستایش از خانواده های بزرگ تر و بحث درباره دادن سکه طلا به خانواده هایی که فرزند جدیدی به دنیا می آوردند، گرفته است. با این حال، نشنال اشاره می کند که به اعتقاد کارشناسان، تشویق خانواده ها به آوردن فرزندان بیشتر در اوضاع اقتصادی نابسامان، کاری بسیار دشوار است. موضوع مطلب : «دشمنان مشترک ایران و آمریکا» چه کسانی هستند؟ چهارشنبه 92 دی 18 :: 9:45 صبح :: نویسنده : حاج آقا محمد رضا رنجبر
حاشیهنگاری بر یک تصادف خونین + ویدئو
آنچه در این میان قابل تأمل است اینکه هیچ کدام از خودروهای حاضر در تصادف، زنجیر چرخ نبستهاند که میتواند دو وجه داشته باشد؛ نخست اینکه نیاز به بستن زنجیر به چرخها بوده که در این صورت باید پس از خرده گرفتن به رانندگان متخلف، از پلیس پرسید که چگونه این حجم از قانونشکنی در حال وقوع بوده و ایشان حضور نداشتهاند؟
کد خبر: 369842
تاریخ انتشار:18 دی 1392 - 01:02-08 January 2014
در روزهای گذشته، چند تصادف زنجیرهای در چند نقطه از کشورمان رقم خورده، ولی هیچ یک به اندازه آنچه روز گذشته در محور ساوه ـ همدان رخ داد، دلخراش نبود؛ دلخراشترین حادثه زمستانی امسال که امیدواریم تلختر از آن را ببینیم، ولی قطعا چنین مهمی صرفا با ابراز امیدواری دست یافتنی نخواهد بود.
به گزارش «تابناک»، ساعت 22 شب گذشته در 35 کیلومتری آزادراه ساوه ـ همدان اتفاقی رخ داد که میتوانست لغزندگی یک خودروی مجهز نشده به زنجیر چرخ در هوای برفی و راه یخبندان باشد؛ اما همین حادثه کوچک به مدد رخدادهای دیگر منجر به تصادفی زجیرهای شد که بیست و دو خودرو را به دام خود کشید و متأسفانه جان شش تن از هموطنانمان را گرفت. گزارشهای دریافتی نشان میدهد، پس از برخورد یک دستگاه وانت با یک دستگاه سواری پژو، تریلی از مسیر منحرف شده و قیچی کرده و زمینه برخورد اتوبوس با افرادی که در مسیر ایستادهاند فراهم میشود تا به چشم بر هم زدنی تعداد زنجیره تصادفات ادامه یافته و طولانی شود. آنقدر طولانی که ناظران بگویند خدا رحم کرده که ابعاد شوم ماجرا گسترش نیافته است. این در حالی است که بررسی جوانب امر، حکایت از آن دارد که علاوه بر لغزندگی راه، مه گرفتگی محل حادثه و تخطی رانندگان از قوانین راهنمایی و رانندگی هم نقش بسزایی در این رویداد داشته است. آنچه در این میان قابل تأمل است اینکه هیچ کدام از خودروهای حاضر در تصادف، زنجیر چرخ نبستهاند که میتواند دو وجه داشته باشد؛ نخست اینکه نیاز به بستن زنجیر به چرخها بوده که در این صورت باید پس از خرده گرفتن به رانندگان متخلف، از پلیس پرسید که چگونه این حجم از قانونشکنی در حال وقوع بوده و ایشان حضور نداشتهاند؟ اما وجه دوم ماجرا که به نظر درستتر میرسد، آنکه نیازی به بستن زنجیر چرخ احساس نمیشده، ولی تخطی رانندگان از سرعت مطمئنه و همچنین استاندارد نبودن راه به کمک هم عوامل این تصادف سنگین شده و هر یکی سهمی در ماجرا داشتهاند. آن گونه که فرمانده پلیس راه آزاد راه ساوه ـ همدان گفته، عامل اصلی این تصادف زنجیروار و خونین، استاندارد نبودن مسیر در زمان وقوع رویداد بوده است. سروان گلهدار در این باره گفته: علت اصلی این تصادف، مه شدید و نبود روشنایی بوده است. در این حادثه ابتدا تریلر بونکر در اثر لغزندگی جاده لیز خورده و قیچی میکند و سپس خودروهای دیگر به دلیل دید ناکافی پشت سر هم به هم برخورد کردند. به عبارت بهتر، اگر نور کافی در این منطقه مه گیر میبود، ولو جاده لغزنده باشد و حتی در صورتی که رانندگان از سرعت مجاز و مطمئنه فراتر بروند، احتمالا شدت حادثه میشکست و چه بسا تصادف، جرحی و فوتی نشه و در حد خسارت مالی میماند. این در حالی است که بر اساس قانون کنونی راهنمایی و رانندگی در خصوص تصادفات، اگر نقص راه عامل شکلگیری تصادف شناخته شود، وزارت راه و شهرسازی باید غرامت بپردازد. یعنی اگز گزارش ارائه شده از سوی فرمانده پلیس آزادراه درباره حادثه مکتوب شود، وزارت خانه باید تاوان دهد، چراکه منطقهای مه گیر، آن هم در اتوبان را بدون روشنایی رها کرده است؛ اما آیا این تمام ماجراست؟ در پاسخ به این پرسش باید بار دیگر یادآور شویم که حتی در بدترین جادهها و با بدترین خودروها، اگر رانندگان خود را ملزم به اجرای قوانین بدانند، احتمال وقوع رویدادها به شدت کاهش خواهد یافت و چه بسا آنقدر پایین آید که بتوان از آن چشم پوشید. اما از بعد خطای انسانی که بگذریم، مگر میتوان سخنان پلیس درباره مه گیر بودن یک منطقه و رقم خوردن حوادث زیاد در برخی نواحی جادهای را شنید و تعجب نکرد که چرا نه گزارشی علیه وزارت متولی راه منتشر شده، نه تلاشی برای مقابله با کوتاهی مسئولان در رفع این موانع صورت گرفته، نه حضور پلیس در این نواحی، به ویژه در مواقعی که خطر فزونی مییابد شدت گرفته، نه با بهره بردن از شیوههایی مانند دوربینگذاری، نصب تابلوهای هشدار و... راهکاری برای رهایی از ماجرا جستوجو شده و ... ؟! اگر به این موارد سکوت متولیان وزارت راه و به طور کلانتر، عدم واکنش دولتمردان، نمایندگان مجلس شورای اسلامی و دستگاه قضا را بیفزاییم، این گونه به نظر خواهد رسید که گویی عزمی برای کاهش تصادفات جادهای نبوده و یا حتی شاید در باد موفقیتهای اخیر به دست آمده در این راه خوابیده باشیم، وگرنه این گونه نمیبود که تصور شود روشن کردن برخی نقاط مه گیر و خطرساز برخی محورهای کشور ـ دست کم در آزادراهها! ـ به نرخ کاستن از آمار سرسامآور تصادفات و شمار بالای جان باختگان ناشی از آنها مطلوب هیچ مسئولی نباشد! موضوع مطلب : تا کی قرار است نواقص جادهای جان بگیرد و بی راهکار رها شود؟ چهارشنبه 92 دی 18 :: 9:43 صبح :: نویسنده : حاج آقا محمد رضا رنجبر
امروز در مجلس شورای اسلامی اتفاق عجیب دیگری روی داد، به غیر از اینکه وزیر فرهنگ نتوانست نمایندگان مجلس را در پاسخ به سوالی که از وی پرسیده شده بود قانع کند و باعث شود که کارت زرد سوم کابینه را دریافت کند، بعضی از نمایندگان مجلس اقدام به پخش عکس یک خواننده زن در صحن علنی کردند.
کد خبر: 369795
تاریخ انتشار:17 دی 1392 - 18:17-07 January 2014
امروز وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به خاطر پاسخ گویی به سوال حمید رسایی یکی از نمایندگان تهران در مجلس شورای اسلامی حاضر شد و به سوال این نماینده مجلس پاسخ داد، اما پاسخ وزیر به گونه ای نبود که بتواند نمایندگان مردم را قانع کند و به همین دلیل از مجلس کارت زرد گرفت.
به گزارش تابناک، سوال نماینده پرسش کننده بیشتر مربوط به روزنامه توقیف شده ای بود که اخیرا توسط یکی از نهادها تعطیل شده بود و وزیر در واکنش به این خبر توضیحاتی داده بود، صورت پذیرفت، البته لازم به ذکر است که جلسه امروز خالی از حاشه نبود است و زمانی که نمایندگان مجلس در صحن علنی حاضر می شوند در روی میز خود با نوعی شب نامه و یا به گفته یکی از نمایندگان با یک روزنامه مواجه می شوند. گویا قبل از حضور نمایندگان در مجلس و پیش از آنکه در جای خود مسقر شوند یکی از نمایندگان پرسش کننده برگه ای را روی میز هر یک از نماینگان قرار داده می دهند که حاوی عکسهایی از یک خواننده زن بوده و هنگامی که نمایندگان در صحن حاضر می شوند با این صحنه مواجه می شوند. محمد باقری بناب ضمن تایید مطالب فوق در خصوص محتوای این اوراق به خبرنگار تابناک گفت: مطالبی که بر روی برگه ها و در حاشیه عکسها نوشته شده بود اشاره به این موضوع داشت که چرا وزارت فرهنگ مجوز اجرای این کنسزت را در ایران صادر کرده است. وی افزود: همچنین در این شب نامه عنوان شده بود که در شرایطی که تمام مراجع تقلید مخالف اجرای خواننده زن به عنوان تک خوان هستند چرا وزارت خانه اقدام به صدور مجوز آن شده است. عضو سابق کمیسیون فرهنگی مجلس گفت: در زمانی که این اوراق را نمایندگان مشاهده کردن شائبه ای در بین آنها ایجاد شد اما پس از پایان جلسه مشخص شد این عکسها ساختگی بوده و مربوط به ایران نمی شود و کسانی که این کار را انجام داده اند قصد فریب نمایندگان را داشته اند. جدای از این مباحث به نظر می رسد که این اقدام نمایندگان از چند جنبه قابل بررسی است و در زمانی که سؤال در جلسه علنی مطرح میشود چه لزومی دارد که برخی در مجلس اقدام به پخش شب نامه کنند، و چرا این سؤالات را به صورت مستقیم از وزیر نمیپرسند یا قبل از اینکه وزیر به مجلس بیاید در اختیار وی قرار نگرفته است و همچنین مردم که باید دراینباره قضاوت کنند چرا از موضوع تا زمان وقوع آن بیاطلاع ماندهاند. ابراهیم نکو نمایندهای بود که به این سؤالات پاسخ میدهد وی درباره اقداماتی در جلسه امروز سؤال از وزیر صورت گرفت به خبرنگار تابناک گفت: یک بد اخلاقی که از زمان رأی اعتماد به وزرا در مجلس حاکم شده متأسفانه به بدنام کردن برخی از اشخاص با اوراق پراکنی در مجلس شورای اسلامی بوده است. این نماینده افزود، برخی از نمایندگان مجلس برای اینکه بتوانند فردی را از صحنه به در کنند در لحظه آخر و دقیقه نود با زرنگی تمام اقدام به اوراق پراکنی میکنند و نقاط ضعف فردی که در محضر مرد است را برجسته میکنند تا بتوانند ضربه جناحی خود را وارد کنند و به این ترتیب شکستهایی که خوردهاند را جبران کنند. نکو گفت: این افراد مواردی را از فرد برجسته میکنند تا بتوانند دیگران را تحت تأثیر قرار دهند البته همه را نه ولی عدهای بلاخره تحت تأثیر قرار می مگیرند، متأسفانه شاهد هستیم که این در جلسات مختلف و به خصوص در زمان سؤال از وزرا پر رنگ تر شده است. نماینده رباطکریم گفت: این نمایندگان که دست به چنین اقدامی میزنند معمولاً مواردی را مطرح میکنند که نمیشود در این مدت کوتاه و در لحظهای که در مجلس است و باید به سؤالات پاسخ دهد، پاسخ این موارد را نیز به نمایندگان بدهد چرا که نیاز به تحقیق در خصوص این موضوعات و پیشزمینه ذهنی قبلی دارند. وی افزود وقتی نماینده در جلسه علنی از وزیر ارشاد سؤال میکند و چیزی را عنوان میکند که رقم آن نجومی است و صحت و سقم آن برای کسی مشخص نیست و در واقع اتهام متوجه فرد میکند میتواند شائبهای را در بین نمایندگان ایجاد نماید و در نهایت در تصمیمگیریها موثر باشد. وی در باره کسانی که اوراق را در مجلس پخش میکنند گفت: معمولاً افرادی که جزوه مخالفین هستند و یا آنهایی که در مخالفت صحبت میکنند و یا طراح سؤال هستند اینگونه رفتارها را از خود نشان میدهند، که ما امروز به وضوح شاهد آن بودیم. ابراهیم نکو در پاسخ به این سوال که کدام نماینده مجلس اقدام به پخش این اوراق در بین سایر نمایندگان کرده بود گفت: این اوراق توسط آقای رسایی صورت گرفت و باعث شد کسانی که در این باره اطلاعات کمی دارند را بیشتر تحت تاثیر قرار دهد. موضوع مطلب : ماجرای پخش شب نامه علیه جنتی چه بود؟! چهارشنبه 92 دی 18 :: 9:42 صبح :: نویسنده : حاج آقا محمد رضا رنجبر
آنچه محل تامل است، نه صرفاً ممنوع التصویر نمودن یک چهره سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و یا یکی از مجریان و بازیگران تلویزیون است، بلکه مسئله اساسی تسری دادن این ممنوع التصویری به ممنوع الفعالیتی است و سپس تسری این ممنوع الفعالیتی به ممنوعیت هر نوع فعالیتی است
کد خبر: 369825
تاریخ انتشار:17 دی 1392 - 20:06-07 January 2014
با پاسخ عجیب یکی از مسئولان صداوسیما مبنی بر عدم وجود چهره ممنوع التصویر در تلویزیون، این ابهام به وجود آمده که تعریف مسئولان رسانه ملی از ممنوع التصویر شدن مجری چیست و مجریان در چه شرایطی ممنوع التصویر یا ممنوع الفعالیت میشوند و دایره این ممنوعیت تا کدام بخش از زندگی ایشان قابل تسری بخشی است؟!
به گزارش «تابناک»، «قرار بود همایشی در حوزه صنعت برق در سالن همایشهای صداوسیما برگزار شود... یک ساعت قبل از شروع مراسم، حراست صداوسیما به من اعلام کرد که ممنوعالکار هستم و جلو ورود من را به سازمان گرفتند... از ابتدا قرار بود، سالن همایشهای صداوسیما مستقل عمل کند و اصلا جزییات همایش صنعت برق در ارتباط با سازمان صداوسیما نبود و سازمان تنها، سالن همایشهای خود را به برگزارکنندگان اجاره داده بود. جلو اجرای من را به بهانه ممنوعالورودبودن به سازمان گرفتند. حتی حراست صداوسیما یکنفر را از قبل برای اجرای برنامه ذخیره نگه داشته بود... ...محرم سال گذشته در تئاتری در تالار وحدت بازی میکردم. وقتی قرار شد تیزرهای تبلیغاتی این کار از تلویزیون پخش شود، تصویر من را از تیزر حذف کردند. یک تیزر تبلیغاتی دیگر نیز در حوزه صنعتی با صدای من تهیه شده بود که بهدلیل وجود صدای من سازمان صداوسیما این تیزر را پخش نکرد» این عبارات ورای ممنوع التصویر کردن یک شخص در تلویزیون و قطعاً فراتر از اختیارات صداوسیما است و اگر جواد یحیوی بابت این اتفاق شکایت نکرده و حالا که بحث ممنوع التصویرها دوباره زنده شده، تنها در شرق بیانش کرده، نشانه حسن نیتش میتوان تعبیر کرد! ماجرا ممنوع التصویرها اما با صحبتهای علی دارابی معاون سیمای سازمان صداوسیما احیاء شد. آنجایی که در اظهارنظری عجیب در حاشیه مراسم افتتاح سومین جشنواره تلویزیونی جامجم گفت: «در تلویزیون هیچکس ممنوعالکار نیست.» این اظهارنظر از آن حیث عجیب بود که هیچ مدیر ارشد صداوسیما تاکنون با این صراحت، درباره واقعیتی چون ممنوع التصویری و ممنوع الفعالیت شدن عوامل تلویزیون و بالاخص مجریان که حذفشان نمود عینی بسیار پررنگ تری برای مخاطب تلویزیون دارد، سخن نگفته بود و منکر ماجرا نشده بود، مگر در مقطعی پس از حوادث سال 88. در آن مقطع لیستی توسط برخی رسانهها منتشر شد که اسامی فراوانی را از اقشار مختلف به ویژه گروههای فرهنگی و اجتماعی و برخی مجری-کارشناسان شامل میشد و عنوان شده بود قرار است مردم دیگر این چهرهها را نبینند؛ خبری که ابتداً با سکوت مسئولان مواجه شد اما وقتی برخی چهره های حاضر در این لیست غایب شدند و این تعبیر پیش آمد که نکند این لیست واقعی باشد، واکنشهایی را مبنی بر رد این لیست در پی داشت و حتی برخی از اسامی بر روی آنتن مشاهده شدند و هیچ گاه نیز غیبت طولانی برایشان رخ نداد. با این حال واقعیت آن است که نه تنها ممنوع التصویر در تلویزیون به تعداد بالایی وجود دارد، بلکه ممنوع الفعالیتها هم تعداد قابل توجهی را تشکیل میدهند. سهیل محمودی، محمد صالح اعلاء، کاظم احمدزاده، رضا رشیدپور، سید جواد یحیوی، احسان کرمی، محمد سلوکی، وحید یامین پور، احسان علیخانی، محمدرضا شهیدی فرد، محمود شهریاری، فرزاد حسنی و ژیلا صادقی از مجریان و مجری-کارشناسهایی بوده اند که برخی از آنها به تلویزیون بازگشته اند و برخی از آنها نیز در تلویزیون مشاهده نشده اند. محمود بصیری به دلیل شباهت به رئیس جمهور سابق، سحر قریشی، میترا حجار، فاطمه معتمدآریا، باران کوثری، پگاه آهنگرانی، رخشان بنی اعتماد، گوهر خیراندیش، مهران مدیری، هانیه توسلی گروهی کوچکی از چهره های تلویزیونی و سینمایی هستند که ممنوع التصویر شده اند و البته برخی شان هم اکنون دیگر ممنوع التصویر نیستند. با این حال آنچه محل تامل است، نه صرفاً ممنوع التصویر نمودن یک چهره سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و یا یکی از مجریان و بازیگران تلویزیون است، بلکه مسئله اساسی تسری دادن این ممنوع التصویری به ممنوع الفعالیتی است و سپس تسری این ممنوع الفعالیتی به ممنوعیت هر نوع فعالیتی است، ولو آنکه در قالبی خصوصی و خارج از رسانه ملی طراحی و اجرا شده باشد و تنها قرار باشد از امکانات اجاره شده از صداوسیما استفاده کند و یا از فرصت تبلیغاتی آن بهره برد؛ اتفاقی که برای جواد یحیوی رخ داده و کمابیش برای دیگران نیز تکرار شده است. بر اساس این رویه، وقتی یک شخص ممنوع التصویر یا ممنوع الفعالیت میشود، به اماکن صداوسیما ممنوع الورود میشود و حتی اگر در تئاتری یا فیلم سینمایی نیز حضور داشته باشد، شرط پخش این تیزرها در تلویزیون نیز حذف آن کاراکتر خواهد بود و این اتفاقاتی است که بارها رخ داده و رسانهای نیز شده است. این امر قطعاً خلاف قانون است، چرا که عملاً بخشی از اهالی فرهنگ را از فعالیت موثر در حوزه فرهنگ باز می دارد و منجر به آن میشود که برخی از این چهرهها ترجیح دهند کشور را ترک کنند و راهی دیگر کشورها شوند و در زمین آن کشورها بازی کنند؛ اتفاقی که تاکنون چندین بار رخ داد و ظاهراً هنوز هزینههایش به خوبی حس نشده است! با این تفاسیر حتی اگر مسئولان صداوسیما قصد ممنوع التصویری شخص یا اشخاصی را به هر دلیل موجه یا غیرموجهی دارند، میبایست این موضوع منضمم بر دلایل اخذ چنین تصمیمی را همچون احکام اداری معمول رسماً به شخصِ ممنوع التصویر ابلاغ کنند تا امکان اعتراض و بازگردادن این تصمیم وجود داشته باشد و قایم موشک با ممنوع التصویرها بازی نشود. همچنین منطقی است که ممنوعیت شخص ممنوع التصویر یا ممنوع الفعالیت تنها در دایره فعالیتهای صداوسیما تعریف شود و این رسانه حق ندارد در مقام قاضی قرار گیرد و عملاً شخصی را فاقد صلاحیت دیگر فعالیتهای فرهنگی در سایر عرصههای دولتی و خصوصی نیز بخواند. کاری نکنیم که چهره ممنوع التصویر، چهره مرده باشد! موضوع مطلب : چهره ممنوع التصویر، چهره مرده است؟! چهارشنبه 92 دی 18 :: 9:41 صبح :: نویسنده : حاج آقا محمد رضا رنجبر
در حالی که کمتر از دو هفته از دستور رئیس جمهور به معاون اول خود برای پیگیری جدی مفاسد اقتصادی ناشی از شرایط اقتصادی کشور میگذرد، وزارت صنعت و بانک مرکزی به اعطای امتیاز غیرقانونی 650 میلیون یورویی و امتیازات دیگر به یک تاجر متهم شدهاند.
کد خبر: 369776
تاریخ انتشار:17 دی 1392 - 19:02-07 January 2014
در حالی که کمتر از دو هفته از دستور رئیس جمهور به معاون اول خود برای پیگیری جدی مفاسد اقتصادی ناشی از شرایط اقتصادی کشور میگذرد، وزارت صنعت و بانک مرکزی به اعطای امتیاز غیرقانونی 650 میلیون یورویی و امتیازات دیگر به یک تاجر متهم شدهاند. به گزارش «تابناک»، تقریبا از ده روز پیش این خبر به نقل از خبرگزاریها منتشر شده است که بانک مرکزی با یک شرکت خصوصی تفاهم نامه ای امضا کرده که بر اساس آن 650 میلیون یورو ارز واردات کالاهای اساسی را بصورت ثبت برات اسنادی مدتدار بدون تعهد در اختیار این شرکت قرار میدهد. این تفاهمنامه بین بانک مرکزی و یکی از بانکهای خصوصی بعنوان بانک عامل با یک شرکت خصوصی (شرکت بازرگانی سپید استوار آسیا) مبنی بر تامین ارز کالاهای اساسی بصورت ثبت برات اسنادی مدتدار بدون تعهد منعقد شده است. ادعا شده است که این تفاهم نامه بین بانک مرکزی بعنوان تامین کننده ارز در سررسید، یک بانک خصوصی بعنوان بانک عامل و شرکت بازرگانی سپید استوار آسیا بعنوان وارد کننده و نماینده شرکت های اشکان طیور غرب، مجتمع کارخانجات کشت و صنعت شمال و شرکت کشت و صنعت روغن نباتی ماهیدشت ثبت شده است. بر اساس یکی از بندهای این تفاهم نامه "این شرکت مجاز است کالاهای قید شده در قرارداد را را وارد کشور کند و ارز آن را در سررسیدهای 4، 5 و 6 ماهه پرداخت کند". این درحالی است که در حال حاضر کلیه واردکنندگان دولتی و خصوصی باید برای ترخیص کالاهای خود ابتدا ریال را به بانک عامل پرداخت کنند و بعد بانک مرکزی کد مربوطه را به گمرکات کشور ارائه دهد و بعد از دریافت این کد واردکنندگان می توانند کالاهای مورد نظر را ترخیص کنند. براساس تفاهم نامه بانک مرکزی با این شرکت خصوصی، این شرکت می تواند 650 میلیون یورو معادل 900 میلیون دلار کالا را بدون پرداخت معادل ریال آن قبل از واردات وارد کشور کند. امروز احمد توکلی نماینده تهران و نماینده ناظر مجلس شورای اسلامی در شورای پول و اعتبار طی گزارشی به رییس مجلس شورای اسلامی، اعضای کمیسیون برنامه و بودجه، معاونت نظارت رییس مجلس و سایر نمایندگان مجلس شورای اسلامی، به تشریح جزییات رانتی که از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت و بانک مرکزی به یک تاجر معروف اختصاص یافته، پرداخته و به رویه تبعیض آمیز موجود در موضوع تخصیص ارز به بازرگانان و تجار اعتراض نموده است. با انتشار این نامه موضوعی که در چند روز اخیر به صورت غیررسمی در فضای رسانهای مطرح بود به نقل از یک نماینده پرسابقه مجلس مطرح میشود. در این گزارش آمده است که با توجه به روند واردات کشور در دوران تحریم « کشتی با باری که مالک آن تا زمان تخلیه همچنان فروشنده است، به بندر ما میرسد و برای آنکه بانک مرکزی بتواند ارز بهای آن را تأمین کند، مدتها معطل میماند و برای هر روز تأخیر در تخلیه نیز حدود 25 هزار دلار جریمه (دموراژ) از صاحب بار میگیرد. معمول آن است که بعد از مدتی معطلی، از ارزی که در چین داریم تخصیص داده میشود. انتقال ارز از چین به کشور فروشنده به واسطه صرافیهای زنجیرهای انجام میشود که بین 9 تا 13 درصد هزینه دارد و بین 25 روز تا چند ماه طول میکشد. در تمام این مدت جریمه دیرکرد و تخلیه کشتی باید پرداخت شود. البته ما در هالک بانک ترکیه نیز ارز داریم. انتقال ارز از این بانکِ ترک 2 درصد هزینه دارد و 2 روزه انجام می شود. طبق روال، ارز هالک بانک را برای واردات دارو که مهمتر است، بکار میگیرند. ادعای ویژهخواری مطرح شده این است که برای چهار کشتی یک واردکننده عمده کالای اساسی مبلغ 80 میلیون یورو ارز از هالک بانک ترکیه تخصیص داده اند. این امتیاز تنها با کاهش هزینه انتقال ارز، حدود 35 میلیارد تومان برای گیرنده سود بادآورده داشت. اگر امتیاز نپرداختن جریمه تأخیر تخلیه را به مدت یک ماه برای هر کشتی به آن بیفزائیم، این سود بادآورده به حدود 45 میلیارد تومان میرسد، البته اگر منافع فروش سریعتر کالا و نجات از راکد ماندن سرمایه 80 میلیون یورویی را به حساب آوریم، رانت تقدیمی به تاجر مذکور خیلی بیش از اینها خواهد شد. این تاجر به تنهایی حدود 60 درصد بازار خوراک دام و طیور وارداتی را در اختیار دارد و در پرونده خویش سابقه بدهکار عمده بانکی بودن را نیز دارد. امتیاز مذکور بنابر درخواست وزیر محترم صنعت، معدن و تجارت برقرار شده بود. » اگر چه وزیر صنعت «ترتیب رسیدن کشتیها به بندر و نیاز بازار به نهاده های دامی» را دلیل تامین ارزی ویژه برای این تاجر اعلام کرده ولی ظاهرا هم ادعای تقدم ورود کشتیهای این تاجر خاص بی اساس است و همچنین ادعای کمبود در آن تاریخ، غیرمستند و غیرواقعی است. این تنها اتهام متوجه وزارت صنعت و بانک مرکزی نیست. به نوشته نماینده تهران در مجلس، «هنوز برای رفع این ویژهخواری اقدامی نشده بود که چشممان به تفاهم نامهای روشن گردید که در تاریخ 29آبان92، بین بانک مرکزی، شرکت متعلق به همان تاجر خاص و بانک پاسارگاد به عنوان بانک عامل این شرکت امضاءشده است. بر اساس این تفاهم نامه، بانک مرکزی متعهد میشود به تأمین و فروش 650 میلیون یورو برای آن تاجر. به این ترتیب وی میتواند کشتیهای حامل بار خودش را تخلیه و بار را ترخیص کند، بدون آنکه ارز از بانک مرکزی بخرد؛ بلکه مبلغ 150 میلیون یورو را 4 ماه بعد میخرد و ریالش را میدهد، مبلغ 250 میلیون یورو را 5 ماه بعد، و 250 میلیون یورو را نیز 6 ماه بعد عمل میکند. به عبارت دیگر، بانک مرکزی متعهد میشود که تا 150 میلیون یورو 4 ماهه، 250 میلیون یورو، 5 ماهه و 250 میلیون یورو نیز 6 ماهه، برای آن تاجر معامله ارز را عقب بیندازد و در این مدت وی بارش را تخلیه و ترخیص میکند، آن را در بازار میفروشد و با پولش کاسبی هم میکند و بعد از چندین ماه ریال میدهد و ارز میخرد تا با فروشنده خارجی تسویه حساب نماید. امتیازی که به هیچ واردکننده خصوصی و دولتی داده نشده است.» از سوی دیگر، تمام فرایند مصوبه کارگروه ویژه، مکاتبات تاجر مزبور، درخواست موکد وزیر محترم، دستور اقدام معاون اول، موافقت رئیس کل و مذاکرات و تفاهمات و امضای تفاهم نامه، همه بین 26آبان تا 29آبان92 یعنی ظرف سه روز انجام شده است که در نوع خود بیسابقه دانسته شده است. ادعاهای بیان شده در این گزارش در حالی مطرح میشود که رئیس جمهور اخیرا در دستور خود به اسحاق جهانگیری - معاون اول رئیسجمهور و رئیس ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی – به او دستور داده است که «اقدامات لازم برای شناسایی و مجازات کسانی که با تبانی و سوءاستفاده از امتیازات خاص، زمینه ویژهخواری و درآمدهای غیرموجه فراهم کردهاند در اولویت کار قرار گیرد. به ویژه ضروری است موارد سوءاستفاده از شرایط تحریم مورد رسیدگی قرار گیرد و برای حراست از حقوق مردم و بیتالمال اقدام فوری صورت پذیرد و گزارش مربوطه ظرف یک ماه به اینجانب ارائه گردد.» نکته مهم این است که اگر حرمت و اعتبار دستور رئیس جمهور به واسطه پیگیری نشدن جدی چنین ادعاهایی خدشهدار شود، آن گاه روند مبارزه با فساد در دولت جدید در نطفه خفه خواهد شد و دولت راهی طولانی در ترمیم اعتبار خود در افکار عمومی پیش رو خواهد داشت. موضوع مطلب : ماجرای ادعای رانت 650 میلیون یورویی در دولت یازدهم چیست؟ چهارشنبه 92 دی 18 :: 9:41 صبح :: نویسنده : حاج آقا محمد رضا رنجبر
جلال ساداتیان در گفت و گو با «تابناک» تشریح کرد؛
همه دنیا از جمله امریکا که روابط خوبی با عربستان دارد، به خوبی میدانند که پشت ماجرای القاعده، سلفیها و تکفیریها که به شکل کاملا افراطی دست به انفجارات میزنند، عربستان و پول این کشور است. حتی به تازگی برخی از سناتورهای امریکاییها مطرح کردهاند که عربستان را در ردیف تروریسم گذاریم.
کد خبر: 369814
تاریخ انتشار:17 دی 1392 - 18:37-07 January 2014
گویا جنگ و خونریزی در عراق پایانپذیر نیست !پس از بمبگذاریها و عملیات انتحاری در گوشه و کنار عراق، این بار تروریستها دست به اقدام نظامی مستقیم علیه مردم و دولت عراق زدهاند. چندی است، پای برخی گروههای تروریستی از جمله «داعش» که پیش از این در سوریه فعالیت میکرد، به عراق باز شده و با حمله به شهرهای عراق از جمله الانبار و فلوجه، این شهرها را با بیثباتی روبهرو کرده است .
دولت نوری مالکی نیز با تمام قوا درصدد پاکسازی این مناطق از این اشرار است. در این میان، ایران و امریکا نیز اعلام کردهاند که بدون فرستادن نیرو، حاضر به کمک به دولت عراق برای برون رفت از این بحران هستند. در همین راستا، «تابناک» با دکتر سید جلال ساداتیان، تحلیلگر مسائل عراق و دیپلمات سابق ایران در لندن درگیریها در عراق را بررسی کرده است. ساداتیان در پاسخ به علل شدت گرفتن خشونت ها در عراق عنوان داشت، برخی از تحلیلگران بر این باورند، با توجه به نزدیکی به انتخابات عراق، برخی از گروهای سنی و حتی شیعی در این کشور، با ادامه نخستوزیری نوری مالکی مخالف هستند. این گروهها با پشتیبانی از گروههای افراطی، درصدد بیثباتی عراق برای ناکارآمد نشان دادن دولت نوری مالکی هستند. البته این تفسیر تنها میتواند بخش کوچکی از علل تحولات عراق را پوشش دهد. نکته مهمتر اینکه نقش کشورهای خارجی در تحولات عراق، بسیار چشمگیرتر است و باید علل را در منافع کشورهای خارجی در عراق جستوجو کرد. این کارشناس مسائل عراق در ادامه گفت، این دو شهر فلوجه و الانبار در غرب عراق واقع شده است. تروریستها و گروههای افراطی، میخواهند ارتباط عراق و سوریه را از بین ببرند. از سوی دیگر، این دو شهر سنی نشین است و این گروهها میتوانند از حمایتهای اجتماعی اهل تسنن هم کمک بگیرند. ساداتیان اضافه کرد، ایران و امریکا هر دو اعلام کردهاند که بدون فرستادن نیرو، حاضر به کمک به دولت عراق برای خروج از این بحران هستند. ایران و امریکا، امروز در عراق منافع مشترک دارند، زیرا مبارزه با تروریسم در دستور کار هر دو طرف وجود دارد. از سوی دیگر، بیثباتی در عراق میتواند این وضعیت را به دیگر کشورهای منطقه سرایت دهد؛ البته بیثباتی در منطقه به نفع هیچ کس نخواهد بود. گروهایی که در الانبار و فلوجه هستند، باقیمانده تروریستهای القاعده هستند و به رغم ظاهر بدوی و ساده، از امکانات فناوری برخوردارند. این گروها با توجه به فناوریهای پیشرفته با هم سیتماتیک ارتباط دارند ساداتیان در پاسخ به نقش عربستان در تحولات اخیر گفت، بازنده صحنه عراق، عربستان سعودی است. همه دنیا از جمله امریکا که روابط خوبی با عربستان دارد، به خوبی میدانند که پشت ماجرای القاعده، سلفیها و تکفیریها که به شکل کاملا افراطی دست به انفجارات میزنند، عربستان و پول این کشور است. حتی به تازگی برخی از سناتورهای امریکاییها مطرح کردهاند که عربستان را در ردیف تروریسم گذاریم. عربستان تاکنون گمان میکرد از حمایتهای امریکا برخوردار است؛ اما در چند زمینه ضربههای مهلکی خورده است. 1 ـ عربستان احساس میکند، آنچه باید در بحث هستهای علیه ایران به کار گرفته شود، از میان رفته است. بحث هستهای با طرح جمهوری اسلامی ایران و پذیرش از سوی امریکا کاملا شرایط را عوض کرده است. در اینجا عربستان بسیار نگران شد، زیرا گمان میکرد مهار ایران تنها با قدرت امریکا رخ خواهد داد. در این صورت عربستان میتواند ادعای رهبری جهان اسلام کند. عربستان با تزریق پول، آموزش طلاب، ساخت مساجد، پخش نشریات و.. خیلی امیدوار بود که نقش و جایگاه ایران را تخریب و جایگاه خود را به عنوان پردهدار کعبه حفظ کند. امروز دولت عربستان احساس میکند جمهوری اسلامی ایران، نقش و جایگاه خودش را تقویت کرده و این امر از سوی امریکا حمایت شده است. 2 ـ عربستان گمان میکرد میتواند با سوریه برخورد کرده و حکومت علوی سوری را سرنگون کند؛ اما با تحولاتی که اتفاق افتاد، دید امریکا باز هم از موضع عربستان حمایت نکرد. مثلا شخص اوباما نقش بالایی را ایفا کرد و اجازه نداد جنگ علیه سوریه اتفاق بیفتد. عربستان موضعگیری امریکا در قبال تحولات سوریه را کاملا در راستای اهداف جمهوری اسلامی و در ضدیت با مصالح و منافع خودش در منطقه میداند. 3 ـ در بحث عراق، عربستان احساس کرد که پس از صدام بر دولت عراق کاملا مسلط شده و با حمایت و دریافت کمک امریکاییها وضعیت در عراق را تثبیت میکند؛ اما این گونه نشد. این ایران بود که توانست اوضاع عراق را کنترل کند و سرانجام در همین تحولات اخیر عراق، به رغم کمکهای بیشمار عربستان به القاعده در عراق، دولت نوری مالکی، چندی پیش عملیاتی کرد و توانست، نفر دوم رهبران القاعده در عراق را به هلاکت برساند. وی همچنین ادامه داد، عربستان همه توان خود را معطوف کرده تا حلقه اتصالی ایران، عراق و سوریه را به گونهای متلاشی و بتواند نیروهای خودش را در این منطقه تقویت کند. در نهایت عربستان احساس میکند که تمام درها روی این کشور بسته شده است. برای همین، از تغییر جغرافیای سیاسی یا به عبارت دیگر، تغییر آرایش نظامی منطقه به شدت میترسد. به همین دلیل، نیروها را در عراق تجهیز کرده است. در این زمان، این نیروهای تروریستی برخلاف گذشته عملیات آشکارتری انجام داده است. در گذشته، گروههای القاعده در عراق، صرفا عملیات انتحاری در مکانهای ناشناس انجام میداد، ولی این بار منسجم و آشکار به عملیات کلاسیک وارد و درگیر شده است. ساداتیان در پایان گفت، دولت نوری مالکی با توجه به مشکلاتی که در عراق دارد، همه تلاش خود را میکند و ظرفیتهای خود را به کار گرفته تا ثبات را به این کشور بازگرداند. موضوع مطلب : ضربات مهلکی که عربستان از امریکا می خورد! چهارشنبه 92 دی 18 :: 9:33 صبح :: نویسنده : حاج آقا محمد رضا رنجبر
دستکم پانصد هزار تن در ایران مجوز حمل سلاح دارند، در حالی که برای صدور چنین مجوزی، نیاز قطعی و حتمی متقاضی به حمل سلاح باید احراز شود. برای قضاوت منصفانه در مورد ضرورت داشتن یا نداشتن صدور مجوز حمل سلاح برای نیم میلیون تن باید تعداد افرادی که نیاز قطعی و حتمی به حمل سلاح دارند، با تعداد موارد استفاده از سلاح خارج از قانون و یا همراه با تظاهر و قدرتنمایی مقایسه کرد.
کد خبر: 369715
تاریخ انتشار:17 دی 1392 - 16:08-07 January 2014
هنگامی که در نیمه شب 28 فوریه 1986 «اولاف پالمه»، نخست وزیر سوئد ترور شد، مردم این کشور حیرتزده شدند. نخست وزیر وقت سوئد ضرورتی نمیدید که حتی محافظی همراه خود داشته باشد. در شب حادثه نیز وی همراه با همسرش از سینما به خانه برمیگشت که در تیراندازی مهاجم جان باخت.
به گزارش «تابناک»، هرچند شاید وضعیت این کشور آرام در اسکاندیناوی، نمونه ایدهآلی از پرهیز از خشونت و زور و ناشی از شرایط خاص اجتماعی و سیاسی آن تلقی شود، از جهت مقایسه با تلقی موجود در ایران برای تأمین امنیت قابل توجه است. افکار عمومی ایران نزدیک به یک هفته است که درگیر مسأله استفاده فردی از سلاح در یکی از بزرگراههای تهران است. در این واقعه، فرد شلیککننده که گویا مجوز حمل سلاح نیز دارد به سوی زوج جوانی شلیک کرده است؛ هرچند ابعاد گوناگون این ماجرا هنوز روشن نیست و پرونده آن در دست بررسی است، بنا بر اظهارات مقامات ارشد پلیس، شاکیان پرونده از اراذل و اوباش هم نبودهاند. این چندمین بار است که در ماههای اخیر، موضوع حمل سلاح و استفاده احتمالی از آن مورد توجه جدی مردم و رسانهها قرار گرفته است. سوم فروردین ماه 91 و در روزهای شلوغ نوروز در یکی از پمپ بنزینهای حاشیه شهر اصفهان راننده یک دستگاه خودرو به جهت اختلاف با افراد منتظر در صف سوخت با آنها مشاجره کرده و با بالا گرفتن ماجرا بناگاه به سلاح کمری متوسل شده و اقدام به تیراندازی مینماید که لحظاتی بعد با حضور مأمورین، پلیس وی را قاضی دادگستری معرفی و از صحنه خارج میشود، حال اینکه وی در زمان این ادعا معلق بوده است. در تیرماه سال جاری نیز 21 تن از نمایندگان مجلس طرحی با تیتر «طرح استمرار حقوق مکتسبه غیرمالی نمایندگان» را امضا کردند که در بخشی از آن خواسته بودند تا پس از دوران نمایندگی مجلس نیز اجازه حمل سلاح را داشته باشند. وقتی که اعتراضات مردمی به این درخواست نمایندگان بالا گرفت، یکی از طراحان طرح اظهار داشت: هماکنون اگر استاندار یک استانی به جایی میرود بیش از 6 نفر همراه با خود میبرد؛ یک نماینده مجلس که محافظی هم ندارد آیا حقی ندارد که در سفرها و بازدیدها از مناطق مختلف برای محافظت از خود حداقل اسلحه داشته باشد؟ البته وجود اسلحه یک وسیله بازدارنده است. همین نماینده شمار افرادی را که به دلایل گوناگون، مجوز اسلحه کمری دارند، حداقل پانصد هزار نفر دانست. اعلام چنین عددی یک پرسش بزرگ را در برابر افکار عمومی قرار میدهد و آن اینکه آیا حمل سلاح یک حق و امتیاز است یا آنکه باید از سر ضرورت و نیاز واقعی باشد. ظاهرا بنا بر قوانین، مجوز حمل سلاح توسط معاونت اسلحه و مهمات ارتش جمهوری اسلامی صادر میشود و پیش از صدور آن از مراجع مختلفی استعلام میشود. نکته مهم اینکه نیاز قطعی و حتمی متقاضی به حمل سلاح باید احراز شود. مرور سوابق استفاده از سلاح در سالهای اخیر از سویی و تغییر شرایط امنیتی کشور در بسیاری از استانها و کاهش خطرات امنیتی نسبت به سالهای اول پس از انقلاب این پرسش را پیش خواهد کشید که آیا دادن مجوزهای حمل سلاح به امنتر شدن کشور کمک میکند یا خیر؟ بنا بر ماده 617 قانون مجازات اسلامی «هر کس به وسیله? چاقو و یا هر نوع اسلحه? دیگر تظاهر یا قدرتنمایی کند یا آن را وسیله مزاحمت اشخاص یا اخاذی یا تهدید قرار دهد یا با کسی گلاویز شود در صورتی که از مصادیق محارب نباشد به حبس از شش ماه تا دو سال و تا 74 ضربه شلاق محکوم خواهد شد». برای انجام قضاوتی عادلانه در مورد ضرورت داشتن یا نداشتن صدور مجوز حمل سلاح برای نیم میلیون تن باید تعداد افرادی که نیاز قطعی و حتمی به حمل سلاح دارند را با تعداد موارد استفاده از سلاح خارج از قانون و یا همراه با تظاهر و قدرتنمایی مقایسه نمود. موضوع مطلب : آیا نیم میلیون ایرانی نیاز قطعی و حتمی به حمل سلاح دارند؟ چهارشنبه 92 دی 18 :: 9:33 صبح :: نویسنده : حاج آقا محمد رضا رنجبر
کد خبر : 1337489400995259667 تاریخ : چهارشنبه 18 دی 1392 9:07 گزیده سرمقالههای روزنامههای صبح چهارشنبه ریشههای فساد اقتصادی روزنامههای صبح امروز ایران در سرمقالههای خود به مهمترین مسائل روز کشور و جهان پرداختهاند از جمله «امیر ایران زمین قربانی مثلث شوم»،«پیآمد تحریم برای تحریمکنندگان»،«ریشههای فساد اقتصادی»،«کمی انصاف بد نیست!»،«آینده رسالت»،«این نورچشمیها!»،«کارتزرد سیاسی»،«کارت هدیه میگیرند کارت زرد میدهند»،«حافظه تاریخی؛ چراغی فرا راه آینده»،«مجلس به کارهای مهمتر بپردازد»،«رشد غیر تورمی؛ چگونه؟»و... که برخی از آنها در زیر میآید. خراسان:امیر ایران زمین قربانی مثلث شوم «امیر ایران زمین قربانی مثلث شوم»عنوان سرمقاله روزنامه خراسان به قلم کورش شجاعی است که در آن می خوانید؛بی گمان امیرکبیر یکی از بزرگترین و برجسته ترین شخصیت های تاریخ ایران زمین است. بزرگمردی که به میزان بسیار قابل توجهی هم بر نفس خود امیر بود آنچنان که از او شخصیتی وارسته و مبادی آداب دینی و ملتزم به احکام شریعت محمدی(ص) ساخته بود و هم به واسطه عقل مداری و درایت و تدبیری که داشت در همان مدت کوتاه اما بسیار افتخار آفرین سه سال و سه ماهه صدارتش به شهادت تاریخ، اثبات کرد که امیر و مملکت داری بس شایسته و لایق، امین، دلسوز و کارآمد برای این مُلک و ملت بود. گر چه خون این سیاست مدار بزرگ و تأثیرگذار در تاریخ و پیشرفت ایران در سن حدود 46 سالگی به دستور شاه بس نالایق قجری و دسیسه گران و عمالشان در حمام فین کاشان جاری شد اما اسناد معتبر تاریخی شهادت می دهد عمر کوتاه و صدارت بس کوتاهتر این رادمرد، پر از خیر و برکت برای این مُلک و ملت بوده است. سرکوب شورش تجزیه طلبانه سالار (والی خراسان) برای جدا کردن خراسان از ایران، سر و سامان دادن به ارتش و صدور امریه برای استفاده ارتشیان از پارچه ایرانی، مبارزه جدی و سرکوب فرقه ضاله بهائیت و خاموش کردن فتنه باب که قصد داشتند علاوه بر حاکم کردن عقاید انحرافیشان بر کشور، اختیار حکومت را نیز به قبضه خود درآورند، ایجاد و گسترش روابط با کشورهای اروپایی و ایجاد سیاست موازنه منفی با استعمارگرانی همچون روس و انگلیس، سر و سامان دادن به امور دیوانی و مالیاتی و دخل و خرج کشور، کاهش حقوق شاه و کاستن از مواجب شاهزاده ها و درباریان و قطع مواجب برخی از آقازاده ها و دیگران، تلاش جدی برای محو رشوه خواری درباریان و دولتیان و مأموران دولتی، حذف القاب و عناوین پرطمطراق درباری، تأسیس مدرسه دارالفنون و ایجاد رشته هایی مثل پزشکی، مهندسی و... با پیگیری های جدی برای دعوت استادان مجرب از کشورهایی مانند اتریش، ایتالیا و فرانسه برای تربیت نسل متخصص و کارآمد به منظور عمران و آبادانی و ساخت کشور، تنها بخشی از خدمات ارزنده، به یاد ماندنی و ماندگار امیرکبیر به ایران زمین است. بگذریم از این که چقدر این فرزند برومند ایران در زمینه های مختلف خون دل خورد، از دسیسه هایی که خصوصاً استعمار پیر انگلیس و عواملش در داخل برای او چیدند تا آن جا که با همکاری مادر شاه نالایق قجری و برخی دیگر این دسیسه ها و بدخواهی ها به ریختن خون امیرکبیر منجر شد تا خون دلی که چاپلوسان و متملقان و بادمجان دور قاب چین های درباری و غیردرباری به دل او کردند و چه سعایت ها و بدخواهی ها که از امیر نکردند تا آنجا که همان شاهی که خود همه امور را به خاطر لیاقت امیر به او سپرده بود و لقب امیرکبیر به میرزا تقی خان داده بود آنچنان دسیسه های استعمارگران خارجی و عمال داخلی و برخی درباریان و آنان که دستشان از رانت ها و موقعیت ها و مواجب یامفت قطع شده بود در ذهن شاه نالایق کارگر افتاد که دستور عزل و سپس قتل امیر را صادر کرد. امیری که در همان مدت کوتاه صدارتش کارهایی بس بزرگ و بنیادین برای نجات این کشور از تحقیر و عقب ماندگی انجام داد امیری که هم در عرصه سیاست خارجی با استعمارگران مردانه مبارزه کرد و هم در عرصه داخلی تجزیه طلبان و منحرفان را سر جای خود نشاند و هم ارتش و نظام اداری کشور را به سامان رساند و هم مدرسه دارالفنون که دانشگاهی معتبر و به معنای واقعی علمی و کاربردی بود را برای ساختن این کشور بنا نهاد. امیری که علاوه بر این ها با خرافات و بدعت ها نیز مبارزه کرد و خون دل خورد تا به مردم ثابت کند که حرف های این دعانویسان و رمالان و فالگیران درباره مسائلی مانند این که می گویند تزریق واکسن آبله باعث ورود جن و شیطان به بدن انسان می شود حرف های مفت و بی اساسی بیش نیست اما جهل و نادانی که حکومت قجری از آن بسیار بهره می برد در میان مردم کم نبود و بر همین اساس حرف فالگیران و دعا نویسان بر بسیاری از آنان بیشتر از امیر لایقشان تأثیر گذاشت و وقتی آن بقال و آن پیله ور جنازه بچه هایشان را که بر اثر ابتلا به آبله جان باخته بودند نزد امیر آوردند امیر چه غصه ها خورد و چه گریه ها که نکرد امیری که همه شرایط را برای تزریق واکسن آبله مهیا کرده بود و حتی به خاطر این که مردم بیشتر ترغیب شوند جریمه تزریق نکردن را پرداختِ پنج تومان به خزانه دولت تعیین کرده بود اما برخی این جریمه را پرداخت کردند ولی واکسن آبله را تزریق نکردند تا آنجا که در برخی کتاب ها آورده اند در روز 28 ربیع الاول سال 1264 قمری به امیر خبر دادند که در تمام شهر تهران و روستاهای اطراف آن فقط 330 نفر واکسن آبله کوبیدند. به هر صورت امیرکبیر اگر فرصت می یافت می توانست با ادامه اقدامات خردمندانه، دوراندیشانه و دلسوزانه خود نقطه عطفی در تاریخ پیشرفت ایران به وجود آورد اما دولت های استعمارگری مثل انگلیس و دیگرانی که با روی کار آمدن امیر منافع خود را به شدت در خطر می دیدند با تحریک و همکاری عمال نفوذی و دسیسه چین ها و جاهلانی که منافع مادی و سیاسی کوتاه مدت خود را بر پیشرفت و سرافرازی و اقتدار کشور ترجیح می دادند با زمینه چینی متملقان و چاپلوسان درباری و غیردرباری و نابخردی و جهالت و فساد و خاله زنکی رایج در دربار شاهان قجری و ضربه خوردگان از اقتدار و صلابت امیر خردمند ایران، همگی دست به دست هم دادند و خون این بزرگ مرد را ناجوانمردانه بر زمین ریختند و اگر چه یاد و نام امیر در ایران و بلکه جهان ماندگار شد و خون او قدر و بها و منزلت خون شهید پیدا کرد اما گوهر وجود امیر حتی اگر چند سال بیشتر برای این ملک و مملکت باقی می ماند قطعاً سرنوشت این سرزمین چیز دیگری می شد و علاوه بر پیمودن سریع پله های رشد و توسعه و پیشرفت و کسب اقتدار به دام استبدادی دیگر و در چنگ استعمارگرانی جدیدتر در اواخر حکومت قاجار و عصر پهلوی نمی افتاد. به هر روی مثلث شوم استعمار، استبداد و دیکتاتوری داخلی و فساد درباری قجری، دسیسه چینی های خودفروشان و وطن فروشانی مثل میرزا آقاخان نوری که فرمان قتل امیر را از آن شاه جاهل و بی کفایت گرفت، وجود نازنین و موثر امیر ایران زمین را از این ملک و ملت گرفت. امیری که مثل همه انسان های غیرمعصوم اشتباهات و خطاهایی داشته اما در همان عمر 46 ساله خود و صدارت کوتاه مدتش آنچنان مدبرانه و دلسوزانه و موثر به این مردم و کشور خدمت کرد که تا همیشه نامش بر تارک تاریخ این مرز و بوم و برتر از آن در قلوب مردم ایران می درخشد و فرزانگان و رهبر بزرگی همچون امام خمینی(ره) از او به بزرگی و مایه افتخار یاد می کند و رهبر فرزانه انقلاب نیز در چند نوبت از جمله در فرازی از بیاناتشان در دیدار هیئت دولت در هشتم شهریور 84 درباره امیرکبیر چنین می گویند: «امیرکبیر که یک چهره ماندگار در تاریخ ماست و واقعاً کارهای بزرگی هم کرده، همه حکومت او سه سال بود؛ یعنی یک سال از مدتی که بناست علی العجاله شما در این مسئولیت مشغول باشید، کمتر است؛ اما آنقدر این کار، مهم و بزرگ و جدی بود که تاریخ امیرکبیر را فراموش نمی کند...». کیهان:پی آمد تحریم برای تحریم کنندگان «پی آمد تحریم برای تحریم کنندگان»عنوان یادداشت روز روزنامه کیهان به قلم امیر صادقی نشاط است که در آن می خوانید؛ چندی است سخن از یک فساد مالی در برخی از کشورهای همسایه بر سر زبان ها است، اینکه آقای الف متهم به سوءاستفاده است یا ب، از نظر علمی مسئله اول نیست (قضایی است)، مسئله اول، عواملی است که محیط اقتصادی را برای بروز این گونه ناهنجاری های مالی مهیا می کند. هر گاه که مناسبات اقتصادی و روابط تجاری از ضوابط و استانداردهای خود خارج شوند، محیطی غیرشفاف و آلوده به وجود می آید که عناصری در آن با استفاده از امکانات فراهم شده، ضمن آن که خدماتی ارائه می دهند و مشکلاتی را رفع می کنند، منافع خویش را نیز فراموش نکرده چه بسا با نرخ هایی غیرمتعارف، ضمن دور زدن قوانین، سودهای کلانی را برای خود تحصیل می نمایند. آن هنگام که غرب به ویژه آمریکا تحریم های خود را علیه جمهوری اسلامی ایران برقرار کرد و پیوسته بر شدت آن افزود، قطار تجارت بین الملل را از ریل خود در ارتباط با ایران خارج کرد ضمن آن که نتوانست و یا نخواست پیامدهای آن را در سطح بین الملل کنترل و خسارات ناشی از آن را پیش بینی و محاسبه کند. انگیزه های تجار با تصمیمات سیاسی، خصوصا اگر فاقد پشتوانه اخلاقی باشد، از بین نمی رود بلکه تنها چند جابه جایی صورت می گیرد: روابط مخفی به جای روابط شفاف، تجار غیرمعروف به جای شرکت های مشهور، زد و بندهای مالی به جای اعمال قوانین قرار می گیرند. در خود آمریکا کم نیستند شرکت هایی که در طول سال های طولانی تحریم، به طور غیرمستقیم با طرف های ایرانی معامله داشته اند. در اروپا نیز همین طور. چه عاملی سبب این ناهنجاری قانونی در تجارت آن کشورها با ایران شده است؟ در سایر نقاط جهان نیز هر جا جریان تجاری با ایران وجود داشته است، دور زدن قوانین سیاسی توسط تجار و احیانا ماموران دولتی محتمل بوده است. مساله محدود به ترکیه و تاجیکستان نمی شود. وقتی پشتوانه قوانین تحریم، سیاست منهای اخلاق باشد، وجدان عمومی نسبت به آن بی اعتنا می شود و از نقض آن احساس شرمندگی نمی کند. برای همین است که دولت آمریکا با تلاش فراوان همواره به دنبال جلب همکاری های بین المللی در رعایت تحریم ها علیه ایران بوده است. تحریم ها اثر سوء دیگری نیز برای اقتصاد کشورهای تحریم کننده به همراه داشته است. شرکت های مشهور آمریکایی از حضور در بازار ایران و در کنار رقبای بین المللی خود محروم بوده اند. آینده برخی شرکت های اروپایی نیز در ایران به سبب پیروی از سیاست های مزبور در معرض ابهام قرار گرفته است که از جمله می توان به موقعیت شرکت فرانسوی پژو در صنعت خودروسازی اشاره کرد. ایران کشوری بزرگ با پتانسیل های اقتصادی پرجاذبه است، نمی توان با دستورالعمل سیاسی، ملاحظات اقتصادی را از بین برد ولی می توان محیط را آلوده و غیراستاندارد کرد و عده ای از کشورها را با مشکلات ناشی از آن دست به گریبان نمود. اما در مورد خود ایران که هدف بوده است، گرچه تحریم ها دارای آثار منفی بوده است، ولی در کنار آن زمینه برای پیشرفت های قابل توجه علمی و فن آوری، صنعت و خودباوری این کشور فراهم شده است. این در حالی است که به این نسبت ، عایدی کشورهای تحریم کننده قابل اعتنا نبوده است و علاوه بر این، به هم ریختگی نظام تجارت بین الملل و مشکلاتی ناشی از آلودگی محیط اقتصادی نیز برای همگان به ارمغان آورده شده است. اوج تخریب محیط اقتصادی در بلوکه کردن اموال و پول های یک کشور در بانک های خارجی است. امنیت، شرط اول تجارت است و به ویژه نخستین و قدیمی ترین نقش بانک ها، امانت داری آنهاست. پوشش های سیاسی هر چه باشد، عنوان حقوقی عمل فوق را که «خیانت در امانت» است، تغییر نمی دهد. تمدن بشری بر اساس نهادهای حقوقی مانند احترام به تعهدات قراردادی و امانت داری استوار است. نادیده گرفتن آنها برای پیشبرد اغراض سیاسی، آن هم در سطح بین الملل و کاملا آشکار، هزینه کردن تمدن بشری برای اغراض سیاسی محسوب می شود که تصور نمی رود هیچ چیزی در عالم سیاست همسنگ و هم ارزش با آنها بتوان پیدا کرد. قطع ارتباطات بانکی از طریق شبکه سوئیفت که قرار بوده است طبق مقررات خودش نهادی مستقل، ایمن و کاملا حرفه ای و در خدمت بانک ها و موسسات مالی جهان باشد نیز قربانی دیگری در این مسیر تلقی می شود. حتی اگر این اختلال ها، فشارهایی را به کشور مقصد، هر که باشد، وارد کند، مقدم بر آن کشور، خود آن نهادها آسیب می بینند. زیرا آنچه صورت می گیرد، دقیقا مخالف ماهیت حقوقی و اساسنامه آنهاست و شباهت به اقدام کسی دارد که برای ضرر رساندن به دیگری، که اتفاقا مشتری خود او نیز هست، خودکشی می کند. به نظر می رسد که دستکاری در نظام اقتصادی و نظم تجاری با اغراض صرف سیاسی، به ویژه اگر وجدان عمومی آن را حمایت نکند، علاوه بر آن که موفقیت موردنظر طراحان آن را به همراه نداشته باشد، هزینه های سنگینی بر جامعه جهانی تحمیل می کند و موجب مسئولیت بین المللی طراحان می شود. جمهوری اسلامی:ریشه های فساد اقتصادی «ریشه های فساد اقتصادی»عنوان سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی است که در آن می خوانید؛جامعه و افکار عمومی ایران یک بار دیگر با یک نام درگیر شده است؛ نام جوانکی که گفته می شود ثروتش سر به هزاران میلیارد تومان می زند و شرکت هایش فهرستی بلند بالا را تشکیل داده اند. مردم ما طی چند ماه اخیر بسیار از او و ثروت افسانه ای او شنیده و خوانده اند و هر یک به نوبه خود تفسیری از این پدیده دارند. حال که او به زندان گرفتار شده و فهرست اتهاماتش روز به روز طولانی تر می شود، این پرسش به میان می آید که چرا هر از چند گاهی باید شاهد ظهور و افول چنین چهره هایی در کشورمان باشیم؟ ایرانیان نخستین بار نیست که با عنصری مانند متهم اقتصادی اخیر مواجه می شوند؛ پیش از این نیز با نمونه های ریز و درشتی مانند فاضل خداداد، شهرام جزایری، مه آفرید خسروی و... مواجه بوده اند که هر یک برای مدتی ستاره اقبالشان در آسمان اقتصاد ایران درخشید و نهایتاً به افول انجامید. علیرغم وجود تفاوت ها، دو نکته مهم در مورد تمامی این موارد، مشترک به نظر می رسند؛ نخست خاستگاه و بستر پیدایش، رشد و تخلف این نوع افراد و دیگری روش و شیوه تخلف. اگرچه انسان ها به امتیاز بهره مندی از موهبت اختیار می توانند در بزنگاه های کردار صواب و ناصواب، دست به گزینش بزنند و به اعتبار این اختیار نیز عقوبت یا تشویق می شوند، اما این واقعیت نیز قابل توجه است که تکرار و استمرار تخلف و لغزش برخی انسان ها و در بسترهایی خاص، نشان از آن دارد که احتمالاً مسیر و زمینه برای تخلف و گرایش انسان های مختار به سمت لغزش فراهم است. در ماجرای تخلفات اقتصادی کلانی که طی سال های اخیر شاهدش بوده ایم، به وضوح می توان تأثیر این بستر مناسب را مشاهده کرد. برخورداری دولت از درآمدهای کلان نفتی و انحصار توزیع این درآمد در دستان دولت، بزرگترین و اساسی ترین عامل لغزندگی مسیر فعالیت های اقتصادی در ایران به حساب می آید. انحصار توزیع این درآمدها طی سالیان متمادی اولاً به بزرگتر و فربه تر شدن هرچه بیشتر نهادهای حاکمیتی اعم از دولت و سایر دستگاه ها منجر شده و از سوی دیگر بخش نحیف و ضعیف خصوصی را برای ارتزاق و انجام فعالیت های اقتصادی به دولت وابسته ساخته است. به دیگر سخن از آنجایی که عمده طرح های عمرانی در ایران با بودجه دولتی - نفتی اجرا می شود؛ پیمانکاران بخش خصوصی برای انجام این طرح ها به صورت پیمانی ناگزیر از عقد قرارداد با دولت هستند. در چنین شرایطی طبیعی است که بستر برای ارتباطات غیرشفاف و ناسالم که به دنبال دریافت طرح از مدیران دولتی است، فراهم می شود. بررسی پرونده تخلفات مفسدان دانه درشت اقتصادی طی سال های اخیر نشان می دهد که بخش عمده ای از تخلفات صورت گرفته از همین جنس است که متأسفانه بدنه دولت را نیز آلوده می کند. از سوی دیگر و پس از تصویب و ابلاغ سیاست های کلی اصل 44 و تدوین آئین نامه های اجرایی آن، حرکت بزرگی برای واگذاری بخشی از اجزای دولت و کوچک تر ساختن نهاد دولت آغاز شد. این حرکت که در ادبیات اقتصادی از آن به خصوصی سازی تعبیر می شود؛ از آن رو حائز اهمیت فراوان است که نوعی باز توزیع ثروت در جامعه است چرا که دارایی هایی که به شکل شرکت ها، سازمان ها و مؤسسات دولتی از محل درآمدهای نفتی متعلق به همه مردم تجمیع شده بود، در معرض متقاضیان و خریداران قرار می گیرد و در صورتی که افراد حقیقی و حقوقی سهام این شرکت را خریداری کنند در واقع ثروت انباشته شده دوباره در جامعه توزیع شده است. همین روح حاکم بر سیاست های خصوصی سازی این اقدام را در تمامی کشورهای دنیا از حساسیت ها و چالش های فراوانی برخوردار کرده است چرا که اجرای نادرست و ناسالم آن می تواند به شکل گیری کانون های ثروت و قدرتی منجر شود که از بسیاری نظارت های دولتی مصون یا پنهان هستند. نکته بسیار مهم این است که متأسفانه در جریان اجرای سیاست های اصل 44 در کشور ما نیز نمونه های خاصی از این واگذاری ها را شاهد بوده ایم که در برخی موارد تخلفات صورت گرفته در جریان واگذاری یا رفتارهای خلاف قانون مالکان خصوصی جدید پرونده آنان را به مراجع قضایی کشانده است. علاوه بر این، وجود نهادهایی نه دولتی و نه خصوصی در اقتصاد ایران که از آنها به شبه دولتی و شبه حکومتی تعبیر می شود بر پیچیدگی ها افزوده است. این نهادها که از نظر تعریف حقوقی و قانونی، دولتی به حساب نمی آیند، به معنای واقعی نیز خصوصی نیستند و در تملک نهادهای عمومی غیردولتی هستند. این نهادهای عمومی غیردولتی طی سال های اخیر و در جریان اجرای سیاست های اصل 44 به پای ثابت خریداران سهام شرکت های دولتی عرضه شده بوده اند، به گونه ای که اکنون با بررسی خریداران سهام شرکت های دولتی به راحتی می توان تسلط و تملک این نهادها را به شرکت های پیش از این دولتی مشاهده کرد. جایگاه ویژه برخی از این نهادها و مصونیت های برخی از آنان که البته بعضاً محصول رویکردهای نادرست مدیرانشان است و ارتباطی با فلسفه های خیرخواهانه تأسیس آنان ندارد، باعث ایجاد اختلال در فرایندهای اقتصادی است. این روند اگرچه به خودی خود چندان آثار و نتایج آشکاری ندارد اما مجال و فضا را برای برخی سوءاستفاده گران و متخلفان فراهم می آورد تا با نزدیک شدن به این حیطه ها، نیت های سوء خود را عملی کنند. در چنین شرایطی به نظر می رسد تخلفات انجام گرفته در تأمین اجتماعی و شستا را بتوان در همین بستر تحلیل کرد که برخلاف ادعای برخی هیچ ارتباطی با مقوله تحریم ها و دور زدن آن ها ندارد. رسالت:آینده رسالت «آینده رسالت»عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم دکتر حامد حاجی حیدری است که در آن می خوانید؛ •روزنامه رسالت، از تندروی ها و کندروی ها پرهیز کرده است، و توانسته است، در شرایطی که فن روزنامه نگاری به افراط و تفریط مشهور شده بود، صراط قویم خود را آهسته و پیوسته طی کند. بدین ترتیب، روزنامه «رسالت»، دیرپاترین روزنامه خصوصی حال حاضر کشور شد. راز ماندگاری «رسالت»، بی گمان، پایبندی درست و پاینده به هدف اعلام شده اش خواهد بود: (1) تبلیغ رسالت های خدا، (2) خداترسی، (3) غیرنترسی؛ این سه، مقاصدی است که تعطیل بردار نخواهد بود و باید ادامه یابد. •در این مدت بیست و هشت ساله، دگرگونی های قابل ملاحظه ای در محیط رسانه ای ایران و جهان روی داده است، و چندین انقلاب درشت ارتباطی اتفاق افتاده، و با حضور شبکه جهانی، هر روز، انقلاب های ارتباطی روزمره در حال وقوع است. •سال آینده، با راه اندازی اینترانت ملی، تحول عظیمی روی خواهد داد، و آنلاین بودن، معنای کاملاً تازه ای برای ما ایرانی ها که تا کنون سرعت بالا و عملاً نامحدود اینترنت را تجربه نکرده ایم، خواهد داشت. باور به استمرار کاغذ اخبار؟ •مخالفان زوال روزنامه کاغذی، معتقدند که روزنامه چاپی با سابقه دویست ساله در ایران، آشنای کودک و پیر و جوان است، در حالی که عمر روزنامه الکترونیک کمتر از ده سال است. از نظر آن ها، بسیاری از مردم، هنوز هم مطالعه از روی کاغذ را بسیار آسان تر و عملی تر از مطالعه روی صفحه نمایش رایانه می دانند. •ولی، به نظر می رسد که به دلایل متعددی، تهدید دگرگونی عظیم فعلی در عرصه ارتباطات پرتابل و صفحات لمسی، برای مطبوعات کاغذی مرسوم، بسیار اساسی تر و بنیادی تر از تهدید های پیشین است، هم به دلیل امکانات درونی این بستر متکی بر متن، و هم به دلیل الزامات بیرونی که حضور مطبوعات کاغذی را توجیه ناپذیر می کند. •به لحاظ امکانات درونی، بستر نسل جدید شبکه، به رغم تلویزیون یا رادیو، متکی بر متن مکتوب مخاطب محور است. در واقع، یک جور محمل جدید و سیال تر و بسیار سیال تر برای متن مکتوب تحت کنترل مخاطب به حساب می آید. با وجود آن که مخاطبان می توانند صفحات مطبوعات را تقریباً بدون هزینه روی صفحه ده اینچی تبلت های خود ورق بزنند و با ژست های حرکتی انگشت بر صفحات لمسی زوم کنند، حاشیه نگاری نمایند و به طور نامحدودی دسته بندی نموده و به خاطر حافظه رایانه یا شبکه بسپارند، مع الوصف، این انتظار که خوانندگان همچنان به کاغذ پایبند باشند، مانند این است که توقع داشته باشیم که گذشتگان، با وجود کاغذ، الواح گلی به دنبال خود می کشیدند. ما ایرانی ها، مفهوم این استدلال را در سال آینده، با تجربه سرعت واقعی شبکه خواهیم فهمید. استمرار روند کاغذی چاپ روزنامه ها، دیگر توجیه فنی ندارد. •از این گذشته، الزامات مهم زیست محیطی که در حال حاضر مهم ترین و دقیقاً مهم ترین دغدغه دولت های دنیاست، با انتشار این حجم از روزنامه های کاغذی سازگار نیست. روزنامه کاغذی، دیگر یک اقدام شدیداً مخرب محیط زیست و غیر لازم است. استمرار روند کاغذی چاپ روزنامه ها، دیگر توجیه اقتصادی و زیست محیطی ندارد. •فی الحال، ارائه اینترنت رایگان برای سرویس دهنده های مخابراتی، کاملاً ممکن و موجه شده است. سخت افزارها هم برای انطباق با این شرایط، از خیلی پیش آماده شده بودند. اکنون، همه آماده اند با اتکاء به یک تکنولوژی ارتباطی وسیع و نامحدود، زیست جدیدی را در شبکه تجربه کنند، و روزنامه های امروز، باید آتیه خویش را در آن جستجو نمایند، و این، جز با شناخت درست این بستر جدیدی که جانشین کاغذ می شود، میسر نخواهد بود. •بله؛ برخی به استناد بقای سینما با وجود برآمدن تلویزیون، باور داشتند که سینما از پس تکنولوژی ارتباطی نوین هم برمی آید، ولی واقع آن است که زوال سینما را باید با زوال سالن های سینما و گسترش انتشار دی وی دی و بلو-ری مشاهده کرد. زوال روزنامه ها را نیز باید با تعطیلی یکی پس از دیگری کیوسک های روزنامه فروشی دید.
موضوع مطلب : ریشههای فساد اقتصادی پیوندها لوگو آمار وبلاگ
|
||