سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
حامیان ولایت __ خادمین امت
درباره وبلاگ


صفحات وبلاگ
نویسندگان

کد خبر : 1418742070489689209      تاریخ : شنبه 24 اسفند 1392 8:55سرمقاله

گزیده سرمقاله‌های روزنامه‌های صبح شنبه

از هیتلر تا هاینریش بل هژمونی نازی‌ها در کی‌یف

روزنامه‌های صبح امروز ایران در سرمقاله‌های خود به مهمترین مسائل روز کشور و جهان پرداخته‌اند از جمله «حاشیه‌ای بر حاشیه‌ها!»،«رمزگشایی از حمله رژیم صهیونیستی به غزه»،«دعا می کنیم دولت به خطا نرود»،«رفتار آمریکا عجیب است؟»،«از هیتلر تا هاینریش بل هژمونی نازی‌ها در کی‌یف»،«افزایش مزد؛ ناکافی، قابل دفاع»،«تاییدی بر دژ آهنین برخی رسانه‌ها»،«هاشمی در چه زمینی فرود آمد؟!»،«انضباط مالی و پولی پیش‌نیاز اقتصاد مقاومتی»،«دولت می‌تواند، اگر ...»و... که برخی از آنها در زیر می‌آید.

جام جم:سال 92 متفاوت و پرافت وخیز

«سال 92 متفاوت و پرافت وخیز»عنوان سرمقاله روزنامه جام جم به قلم مهدی فضائلی است که در آن می خوانید؛
سال 92 رو به اتمام است و خالی از لطف نیست در این واپسین روزهای سال، اهم وقایع اتفاقیه داخلی 360 روز گذشته را مرور کنیم.

خبرسازی سال 92 با نامگذاری سال به نام «سال حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی» آغاز شد. رهبر حکیم انقلاب اسلامی، علاوه برنامگذاری سال، بسان سال های گذشته روز اول فروردین در جوار حرم رضوی به تبیین این عنوان پرداختند و ضمن پرداختن به موضوعات مهم، در فرازی از سخنان خود به مسائل بین ایران و آمریکا اشاره و فرمودند «اگر آمریکایی ها صادقانه می خواهند کار تمام شود، بنده راه حل را ارائه می دهم. راه حل این است؛ آمریکایی ها از دشمنی با جمهوری اسلامی دست بردارند، از دشمنی با ملت ایران دست بردارند...» توصیه ای که دولتمردان آمریکا و بقیه کشورهای غربی کماکان به آن بی توجهند و دست از دشمنی برنداشته اند و اظهارات و اقدامات مداخله گرایانه مقامات آمریکا و اروپا در مسائل داخلی و حمایت از فتنه گران به بهانه حقوق بشر از جمله آنهاست.

بنابر این می شود نتیجه گرفت چون آمریکا برای حل مسائل بین دوطرف صداقت ندارد، مشکل ایران و آمریکا حل نخواهد شد.

در گذر ایام سال و پس از فراز و فرودهای گوناگون که عمدتا طبیعت انتخابات بود و وقوع برخی رویدادهای پرسر و صدا، سرانجام بیست و چهارم خرداد فرا رسید و انتخاباتی باشکوه با مشارکت 73 درصدی مردم انجام و حماسه سیاسی مورد نظر رهبری بوقوع پیوست.

دکتر روحانی در ناباوری خود و رقبایش و با حدود 51 درصد آرا به پاستور رفت و پس از مدتی دولت یازدهم با عنوان دولت «تدبیر و امید» و با شعار «اعتدال» فعالیت خود را آغاز کرد.

واقعیت این است که با روی کار آمدن دولت روحانی، امیدواری قابل توجهی در جامعه ایجاد شد که باید آن را مغتنم شمرد و در حفظ و تقویت آن تلاش کرد.

اتفاقات مثبتی هم در این مدت رخ نمود؛ مانند مهار و کاهش تورم، ارائه بموقع بودجه، کاهش ایران هراسی و ... . واقعیت دیگر هم این است که این امید هنوز، که البته دیر هم نشده است، پاسخ درخوری دریافت نکرده و بیشتر اقدامات دولت با حرف و حدیث ها و بگومگوهای زیادی همراه بوده که اگر بخشی از آنها را طبیعی یا ناوارد بدانیم، برخی اقدامات واقعا تأمل برانگیز و همراه با ابهامات و پرسش های مهمی بود.

«معرفی برخی وزرای نامتناسب با شعار اعتدال»، «محورهایی از گزارش صد روزه»، «برخی عزل و نصب ها»، «نفی و زیر سؤال بردن همه آنچه در هشت سال گذشته انجام شده»، «برخی اقدامات نابجا در سفر به نیویورک مثل گفت و گوی تلفنی با اوباما یا ملاقات طولانی ظریف با کری»، «نحوه برخورد با منتقدان دولت و اهانت به آنها»، «مواردی از حاشیه و متن مذاکرات هسته ای»، «مشکلات پیش آمده در جریان توزیع سبد کالا» و «موارد متعددی از تصمیمات و مواضع در حوزه فرهنگ» از جمله مباحث بحث برانگیز در هفت ماهی است که از عمر دولت یازدهم سپری شده است؛ مواردی که صرف نظر از افراط و تفریط هایی که درباره هرکدام شده است نشان می دهد تحقق شعارها و وعده های دولت نیازمند تدبیر بیشتر و پرهیز از حاشیه هایی است که می تواند دولت را از اهداف اصلی آن دور کند.

اگر از آنچه در این هفت ماه گذشته است، برای دولتمردان این نتیجه حاصل شده باشد که با احتیاط و تدبیر بیشتر عمل کنند، شعار کمتر بدهند و ادعای کمتری داشته باشند، همه گذشته را زیر سؤال نبرند، قدری در رفتار حامیان خود تأمل کنند و اندکی هم به نظر منتقدان توجه کنند، می شود این مدت را برای دولت یازدهم پرثمر دانست و انتظار داشته باشیم در سال جدید، این دولت را در احسن حال ببینیم!

سال 92 رویدادهای مهم دیگری هم داشت. حضور باشکوه و بانشاط مردم در سراسر کشور برای بزرگداشت سی و پنجمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، جلوه دیگری از حماسه سیاسی امسال بود که بخصوص با توجه با اظهارات اهانت آمیز مقامات آمریکایی در رابطه با مذاکرات هسته ای و توزیع سبد کالا، بسیار معنادار بود.

حماسه اقتصادی در سال 92 نمود خاصی نداشت تا این که سیاست های کلی «اقتصاد مقاومتی» از سوی رهبر انقلاب ابلاغ شد تا سرآغازی برای تحقق این حماسه در سال های بعد باشد.

در حوزه سیاست خارجی نیز روند تحولات منطقه بخصوص بحران سوریه به نفع جبهه مقاومت که جمهوری اسلامی ایران در طراحی و تحقق آن نقش غیرقابل انکاری داشت را نباید از نظر دور بداریم. تحولاتی که همچنان ادامه دارد و ان شاءالله در سال آینده توفیقات بیشتر در آن آشکار خواهد شد.

بهار نزدیک است و طبیعت، حیات دوباره خود را تجربه می کند؛ ما هم خود را مخاطب این بهاریه جناب سعدی شیرازی بدانیم تا خفته در خواب جهالت نمانیم.

خبرت هست که مرغان سحر می گویند/ آخر ای خفته سر از خواب جهالت بردار / هر که امروز نبیند اثر قدرت او / غالب آنست که فرداش نبیند دیدار

سال نو که معطر به عطر فاطمی است، پیشاپیش مبارک.

خراسان:مردم،رکن اساسی تحقق اقتصاد مقاومتی

«مردم،رکن اساسی تحقق اقتصاد مقاومتی»عنوان یادداشت روز روزنامه خراسان به قلم ابراهیم نکو است که در آن می خوانید؛سال های پیش ،از سوی مقام معظم رهبری با مباحث اقتصادی نام گذاری گردید وبرآیند این هدف گذاری ها منجر به تدوین وتصویب سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی شد.نکته حائز اهمیت آن است که اقتصادمقاومتی با ریاضت اقتصادی که در کشورهای اروپایی مطرح است،کاملا متفاوت است.ریاضت اقتصادی هنگامی مطرح می شود که مسئولین ودولتمردان نگران هستند که درجامعه به دلیل نداشتن زیرساخت ها واستحکامات لازم خطری برایشان به وجودبیاید،اما در اقتصادمقاومتی موقعیت زمانی مطرح نیست،چراکه کشورما دراوایل انقلاب ودر زمان جنگ دشواریهای متعددی را پشت سرگذاشته ومردم متحمل دشواری های زیادی بودند وبه دنبال آن شرایط بود که مقاومت اقتصادی را سرلوحه کار خود قراردادیم،یعنی دربرابر تهدیدات وتهاجمات درصددبرآمدیم مقاوم سازی کنیم تا آسیب کمتری ببینیم واین به معنای مقاومت اقتصادی بود،لیکن درحال حاضر به دنبال پیاده کردن اقتصادمقاومتی هستیم،یعنی شکل تهاجمی و پیشرفت روبه جلو داشته باشیم،ازمرزها فراتررفته و رو به صادرات بیاوریم،اشتغال را رونق ببخشیم وبیکاری را روزبه روز به عقب برانیم،این ویژگی همان چیزی است که در اقتصادمقاومتی تعریف شده است که اتفاقا به رفاه مردم منجر می شود،در این سیاست ها عدالت وکارآمدی را درتک تک بندهای آن می توان دید.

اماچندمولفه برای تحقق اقتصاد مقاومتی نیاز است،اولا اقتصادمقاومتی باید فرهنگ سازی شود،همه آحادجامعه با آن آشناشوند و تعریف جامعی از آن داشته باشند،ازمدارس تا دانشگاه باید درمعیارها وچگونگی کاربردی کردن آن فکر واندیشه شود و به عنوان قلب تپنده همه آحادجامعه باشد.افزون براین قوای سه گانه باید وظیفه خود را به درستی برای تحقق این سیاست ها انجام دهند،قانون گذاران طرح ها ولوایح متناسب با روح اقتصادمقاومتی تصویب کنند،مجریان آموزش لازم را دراین رابطه ببینند،اگرکسی ازکانال اقتصادمقاومتی فاصله گرفت به اوتذکرداده ودرصورت تکرار عذرشان را بخواهند.برای نمونه آزادسازی کالاهای لوکس در دولت یازدهم هیچ سنخیتی با روح سیاست های اقتصادمقاومتی ندارد وباید اصلاح شود.نکته حائز اهمیت این است که مردم به عنوان رکن اساسی ومهم برای پیش بردن سیاست های اقتصادمقاومتی هستند.

متاسفانه هم اکنون مسئولین، همراهی کمتری با مردم نشان داده اند،مصرف بی رویه حامل های انرژی واسراف هایی که درمجالس و پذیرایی ها صورت می گیرد باید اصلاح شود،البته بیشتر این گناه مربوط به مسئولین است تا مردم.چراکه بایدمدیریت مصرف دروهله اول در بین مسئولین ودرشیوه زندگی آنان اصلاح شود.درسطح کلان هم ما از داشته های خود به درستی استفاده نمی کنیم،طبق آخرین گزارش ها سالانه21میلیارد دلار نفت وگاز ما هدر می رود،یعنی حدود65هزارمیلیارد تومان واین در حالی است که میزان کل فروش نفت در بودجه امسال حدود60هزار میلیارد تومان است واین نشان می دهد که برای رسیدن به اهداف اقتصادی به نقاط ضعفمان هم باید توجه کنیم. نکته بعد این که برای تحقق اقتصاد مقاومتی نباید عجولانه کار کرد وباید برای رسیدن به این اهداف مراحلی درنظرگرفت.

به عبارتی مانند ناکامی در فازاول هدفمندی یارانه ها نشود،که هنوزفاز اول تکمیل نشده، به اجرای فاز دوم ورود کنیم.به نظربنده مرحله اول تحقق اقتصادمقاومتی را بایدتا افق چشم انداز، یعنی تا سال1404 تعریف کنیم ومواردی مانند رفع موانع تولید،توجه به بخش خصوصی و...را هدفگذاری کنیم وپس از حل این مسائل موارد دیگری را هدفگذاری کنیم تا نهایتا به جشن پیروزی که همان رسیدن به رفاه وعدالت اجتماعی است برسیم.

کیهان:حاشیه ای بر حاشیه ها!

«حاشیه ای بر حاشیه ها!»عنوان یادداشت روز روزنامه کیهان به قلم حسین شمسیان است که در آن می خوانید؛واکنش های هوشمندانه و از سر غیرت دلدادگان انقلاب، به حوادث و رخدادهایی که در مدتی کوتاه پی در پی اتفاق می افتد، از یک سو نشان از بیداری جامعه و مرزبانان عقیده و انقلاب دارد و از دیگر سو حاکی از شدت گرفتن تلاش دشمن برای رخنه در ایمان و اعتقاد مردم است، تلاش اینگونه دشمن، اگرچه تازگی نداشته و از آغاز پیروزی انقلاب تاکنون ادامه داشته است اما در بسیاری از موارد، قابل پیشگیری است و انتظار به حق مردم و دلسوزان انقلاب از دولتمردان این است که با به کار بستن اصولی ساده و در عین حال اساسی، به اولویت های اصلی مردم بپردازند و نگذارند همه هم و غم خودشان و مردم به مسائل قابل پیشگیری مصروف شود. به نمونه هایی از مسائلی کAه با اندکی هوشیاری قابل پیشگیری بوده است توجه کنید:

1- خانم اشتون بعنوان نماینده کشورهای گروه 5+1 در قالب یک برنامه رسمی و دیپلماتیک به ایران می آید. جدول دیدارهای متعدد او با مقامات مختلف کشور- که خود جای تأمل جدی است- از قبل تعیین شده و حتی برنامه گردش او در شهر اصفهان هم برنامه ریزی شده است. ناگهان، مهمانی که براساس عرف دیپلماتیک و اخلاق حرفه ای، لازم است درباره برنامه هایش با میزبان خود هماهنگ باشد، سر از سفارت اتریش در می آورد و با برخی فتنه گران و بدنامان دیدار می کند و مثلاً درباره حقوق بشر و آزادی های مدنی و فعالان مدنی با هم صحبت هایی می کنند. اینکه آنها چه گفته اند، نه موضوع این نوشتار است و نه اصلاً اهمیتی دارد! چرا اهمیت ندارد؟ چون افرادی که با اشتون دیدار داشتند همان کسانی هستند که در ایام فتنه هر چه در چنته داشتند رو کردند، رسانه های خارجی و عوامل زنجیره ای داخلی اشان هم، همه حرف های آنها را به بلندترین صدا گفتند. حنجره ها دریدند و گریبان ها چاک کردند، دروغ گفتند، جنایت کردند، وطن فروشی و خیانت کردند و با آنکه غرب، یکسره و به صراحت از آنها حمایت می کرد و رئیس جمهور آمریکا و بسیاری از مقامات مهم اروپایی به اسم از آنها طرفداری می کردند و صهیونیست ها آن ها را سربازان خط مقدم خود معرفی می کردند،... از مردم غیور و رهبرشان تو دهنی تاریخی محکمی خوردند که هرگز از یادشان نخواهد رفت! پس دیگر حرف نگفته و نکته درگوشی نمی ماند! و بالاتر از آن عرضه و بنیه ای برایشان نمانده که نگران طرح آن با اشتون باشیم. در این بین وزارت خارجه مدعی عدم اطلاع قبلی از این برنامه هاست و در مقابل اشتون و سخنگویش و همچنین ملاقات شوندگان مدعی هماهنگی کامل و از قبل طراحی شده ماجرا هستند و اصلاً مهمترین هدف سفر را این دیدارها می دانند! و چون چنین شد، مقامات رسمی کشور وارد ماجرا شدند؛ کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، رؤسای قوای مقننه و قضائیه و بالاتر از آن برخی مراجع به خوبی و با اقتدار اظهار نظر کرده و ضمن پاسخ محکم به طرف غربی به مسئولان داخلی هم تذکر و هشدار داده و خواستار توضیح رسمی شدند.

2- مدتی قبل مسئولین برگزار کننده جشنواره شعر فجر، با دعوت رسمی از شخصی که سابقه بسیار سیاهی در هتک مقدسات و ضدیت با مذهب دارد، حاشیه جدیدی درست کردند! این شخص، صرفنظر از اینکه در عرصه شعر هم حرف چندانی برای گفتن ندارد، صراحتاً به مقام شامخ ائمه هدی سلام الله علیهم اجمعین و امام راحل عظیم الشان و... توهین هایی کرده که قلم از بیان آن شرم دارد. طبیعی بود که انتشار این خبر، واکنش غیرتمندان و دردمندان را به همراه داشته باشد و خیلی زود جامعه دین دار و انقلابی در مورد آن موضع گرفت. با اینکه انتظار به حق از مسئولین مربوطه و داشتن شناخت کافی از این مدعی شاعری و اطلاع از سوابق سیاه او بود، کیهان بخشی از پیشینه او را منتشر کرد تا ناآگاهان آگاه شوند! با اینحال مسئولین رسمی ارشاد، واکنش مناسبی نشان ندادند و حتی معاون هنری وزیر در سخنانی تعجب آور گفت «باید قدری در اوضاع تامل کنیم و بعد اظهارنظر خواهم کرد» این سخن از کسی صادر می شود که منطقا و قانونا باید از اقدامات انجام شده برای برگزاری جشنواره شعر فجر باخبر باشد ولی ظاهرا نیست! به هر حال پس از افشاگری ها و اظهارات بعضی شاعران انقلابی و نمایندگان مجلس، سرانجام وزیر ارشاد اصل خبر دعوت از این شاعر بدنام و فاسد را تکذیب کرد!

در حالی که خبرگزاری ها و روزنامه های حامی دولت با ذوق زدگی خبر دعوت از این شاعر فاسدالاخلاق را منتشر می کردند و حتی مسئولان مربوطه در جشنواره، صراحتا دعوت وی را تائید می کردند، وزیر محترم ارشاد در بیانی تأمل انگیز برخی نشریات را به ایجاد شایعه علیه وزارت ارشاد متهم کرد! ظاهرا رفتارهای نگران کننده اخیر در وزارت ارشاد، سبب نارضایتی بزرگان شده است تا جایی که رئیس قوه قضائیه اینگونه یادآوری کند: «باید به وزیر ارشاد گفت که شما در جمهوری اسلامی تنفس می کنید و معیارهای قانون اساسی برای همه الزام آور است.»
این تنها 2 نمونه از ماجراهای ماه های اخیر است که سبب برانگیخته شدن واکنش غیرتمندان و دین مداران و کشمکش در سپهر سیاسی و رسانه ای کشور شد. اما واقعا هدف چیست و پشت صحنه این ماجراها چیست!؟ آیا واقعا مسئولان وزارت امور خارجه نمی دانستند اشتون قرار است با چه کسانی دیدار کند!؟ و آیا مسئولان ارشاد این شاعر مستهجن سرا و آلوده دهان را نمی شناسند!؟ و آیا دغدغه فرهنگی مردم، نبش قبر و احیای چهره های فاسد است؟! یعنی باید قبول کنیم کسانی در وزارتخانه ها، مسئول امور شده اند که از بدیهی ترین مسائل بی اطلاع و بی خبرند!؟ به نظر می رسد دشمن با بهره مندی از غفلت برخی مسئولین داخلی و استفاده از بی توجهی آنها، از این اقدامات پیاپی اهدافی را دنبال می کند که توجه به آن ضروری است؛

نخست آنکه آنها سعی دارند غیرت و پایبندی مردم را نسبت به مرزهای اعتقادی و استقلال کشور آزمایش کنند! ببینند آیا کسی صدایش به نارضایتی بلند می شود یا نه!؟ آیا کسی هست که در مقابل دعوت از یک جرثومه تباهی، غریو غرش سر دهد یا نه!؟ آنها می خواهند ببینند اگر عرصه از شیران خالی است، گام های بعدی را بلندتر و تندتر بردارند و پای کفتاران و روباه هان را به این مملکت باز کنند و البته این آرزویی دست نیافتنی است که هرگز محقق نخواهد شد.

هدف دوم این اقدامات دشمن، جلوگیری از پرداختن مسئولان به دیگر مسئولیت ها و مأموریت های مورد انتظار آنهاست. یقینا تلاش برای بهبود معیشت مردم و تحقق اقتصاد مقاومتی، برای دشمنان ما ناخوشایند و غیرقابل تحمل است، سپس باید هر روز و با بهره گیری حداکثری از خطاها و ضعف های مسئولان، از تحقق آن جلوگیری کرد.

یقینا واکنش های پیش گفته و آنچه در ایام اخیر نسبت به برخی رفتارها شاهد بودیم، ناشی از پیام اصلی انقلاب و حاکی از زنده و پویا بودن آرمان های آن است اما همین مردم و همین دلسوزان غفلت مسئولان از اقدامات ایجابی و تلاش برای بهبود اوضاع اقتصادی و جریان سازی فرهنگی را برنمی تابند و آن را به عنوان مطالبه ای مهم، پیگیری می کنند. آنها انتظار ندارند در سایه این غفلت ها و آن هیاهوها، امر معیشت مردم به حال خود رها شود و قیمت کالاها و خدمات مورد نیاز مردم، بی رویه و چراغ خاموش بالا و بالاتر برود و سودجویان از خدا بی خبر، کیسه خود را از جیب مستضعفان و محرومان پر کنند. باید به گونه ای رفتار شود که روز به روز از این حاشیه ها کاسته شود تا در عوض حرکات مبنایی و مهم در حوزه فرهنگ و اقتصاد را شاهد باشیم. تنها در این صورت است که می توان گفت مسئولان اجرایی به وظایف خود عمل نموده اند.

جمهوری اسلامی:رمزگشایی از حمله رژیم صهیونیستی به غزه

«رمزگشایی از حمله رژیم صهیونیستی به غزه»عنوان سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی است که در آن می خوانید؛رژیم صهیونیستی با شکستن آتش بس میان گروههای فلسطینی و این رژیم بار دیگر از صبح دیروز مناطق وسیعی از نوار غزه را مورد حمله قرار داد.

دور جدید حملات رژیم اشغالگر قدس به غزه با تهاجم روز سه شنبه جنگنده های اسرائیلی به نوار غزه آغاز شد که در آن سه فلسطینی به شهادت رسیده و دهها زن و کودک دیگر مجروح شدند. گروههای مقاومت فلسطینی در پاسخ به این حملات روز چهارشنبه 25 راکت و خمپاره به سرزمین های اشغالی شلیک کردند ولی سران رژیم صهیونیستی که میزبان نخست وزیر انگلیس بودند و از اعلام حمایتهای وی از صهیونیسم بین الملل سرمست شده بودند، حملات سنگین خود را از راه هوا و حملات تانکها به مناطق وسیعی از غزه آغاز کردند که تا دیشب نیز ادامه داشت.
درباره علت آغاز این حملات ددمنشانه صهیونیستها و آغاز دور جدیدی از کشتار زنان و کودکان فلسطینی در غزه و همزمانی آن با حوادث منطقه ای، دلایل متعددی قابل ذکر است:

1 - این حملات علاوه بر آنکه نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی مصرف داخلی داشته و موجب کاهش فشارها و انتقادها علیه سیاستهای وی مبنی بر اجباری کردن خدمت سربازی برای یهودیان ارتدکس شود که تاکنون تحت عنوان فراگیری آموزش های دینی تورات از رفتن به خدمت اجباری وظیفه عمومی معاف بودند می شود، می تواند مصارف دیگری نیز داشته باشد که بیشترین آن، به بهره برداری رژیم صهیونیستی از فرصت های منطقه ای بر می گردد.

2 - رژیم صهیونیستی که در اجرای مرحله اول جنگ غزه ناکام مانده، در شرایطی به امضای توافق سازش با جناح سازشکار فلسطینی به رهبری محمود عباس نیاز دارد که به اعتراف خود صهیونیستها، وی از کمترین جایگاه اجتماعی و مقبولیت در میان فلسطینی ها برخوردار نیست و ملت فلسطین او را نماینده خود نمی داند. به همین دلیل صهیونیستها سعی دارند با افزایش فشار به ملت فلسطین، گرایش فلسطینی ها را از گروههای مقاومت به سمت گروههای سازشکاری مثل فتح به رهبری محمود عباس تغییر دهند و برای رسیدن به این هدف از هر وسیله و اهرمی که ملت فلسطین و گروههای مبارز فلسطینی و در مجموع، مخالفان طرح های سازشکارانه را تحت فشار قرار داده و موجب تضعیف پایگاه اجتماعی آنها شود، حمایت می کنند، زیرا سازش ناپذیری ملت استوار فلسطین در دهه های اخیر موجب شکست عملی همه طرح های سازشکارانه شده و استیصال رژیم صهیونیستی را در مقابل مقاومت اسلامی رقم زده است.

بنابر این تردیدی نیست که اقدام اخیر تروریست های صهیونیست در حمله به مردم غزه، عزم ملت فلسطین را در مسیر پایداری و مقاومت فراگیر برای آزادی همه سرزمینهای اشغالی و رد سراب سازش با صهیونیسم و به رسمیت شناختن دولت یهود، مستحکم تر خواهد کرد و صهیونیستها را از دستیابی به اهداف شوم شان ناکام خواهد گذاشت.

3 - دور جدید حملات نتانیاهو به غزه را می توان به نوعی هم، محک زدن اوباما در مورد تحولات منطقه و طرح صلح با فلسطینی ها ارزیابی کرد، چرا که اوباما برای رهاندن طرح خود از بن بست و پایان دادن به مناقشه خاورمیانه و حل و فصل مسائل فلسطین در عین اولویت دادن به برتری نظامی و امنیتی اسرائیل، خواستار دادن برخی امتیازات ظاهری به طرف فلسطینی و راضی سازی حداقلی سران سازشکار فتح به رهبری محمود عباس است ولی این چیزی نیست که مورد رضایت نتانیاهو باشد، زیرا به گفته وی، آنچه در مذاکرات صلح باید به آن دست یافت، اعطای امتیاز از طرف فلسطینی ها به اسرائیل است و نه چیز دیگر!

از این رو درحالی که لجاجت صهیونیست ها در عدم همراهی کامل با طرح صلح اوباما و جان کری باعث دلخوری نسبی دولتمردان آمریکائی از مواضع نتانیاهو شده بود، سفر نخست وزیر انگلیس به سرزمین های اشغالی و میزبانی او توسط نتانیاهو همتای اسرائیلی وی و سخنان بشدت حامیانه ای که در پشتیبانی از مواضع صهیونیستها در مسائل منطقه ای گفته باعث تجری و لجام گسیختگی رژیم صهیونیستی در صدور فرمان حمله اخیر به غزه و پاشیدن بنزین به آتش جنایت صهیونیست ها شد.

این حملات، درست در زمانی صورت گرفت که دیوید کامرون نخست وزیر انگلیس و بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی یکدیگر را در آغوش گرفتند و کنست اسرائیل شاهد سخنرانی ضدایرانی و ضدفلسطینی آقای کامرون بود.

او در این سخنان ادعا کرد جمهوری اسلامی ایران با حمایت از فعالان فلسطینی مخالف سازش، تهدیدی برای کل جهان است! او که به شدت از مبارزان فلسطینی و حمایتهای ایران انتقاد می کرد همچنین با بیان جملاتی درباره ریشه یهودی بودنش، موجبات خرسندی میزبان اسرائیلی را فراهم کرد به گونه ای که خبرگزاریها انجام این سفر را به معنای اعلام حمایت بی قید و شرط انگلیس از رژیم صهیونیستی تلقی کردند.

4 - همزمانی حمله صهیونیستها به غزه و تحت فشار قرار دادن ملت مظلوم فلسطین با بی تفاوتی جهان عرب و مشغول بودن کشورهای منطقه به بازیهای موهوم سیاسی و به فراموشی سپردن موضوع فلسطین و آرمان آزادی قدس شریف، می تواند از انگیزه رژیم صهیونیستی در کلید زدن این عملیات رمزگشایی کند. واقعیت اینست که کشورهای عرب و مسلمان که باید در قبال آرمان فلسطین احساس مسئولیت کرده و در برابر تجاوزات رژیم صهیونیستی علیه ملت فلسطین سکوت اختیار نکنند، اکنون آنچنان در دام توطئه های آمریکا و رهبران سازشکار گرفتار آمده اند که قادر به هیچ واکنشی نیستند. طبعاً تحقق چنین شرایطی از بی عملی کشورهای اسلامی و بی غیرتی رهبران سیاسی کشورهای عرب، بهترین فرصت را برای رژیم صهیونیستی جهت وارد آوردن ضربه به ملت فلسطین فراهم آورده و بی دلیل نیست که نتانیاهو از این سکوت معنادار اعراب برای وارد آوردن فشار به گروههای مقاوم فلسطینی که با تکیه بر حمایت های مردم فلسطین در برابر طرح های سازش ایستاده اند، حداکثر بهره برداری را می کند.
اما علیرغم این سازشکاری در جبهه اعراب و رهبران سیاست پیشه فلسطینی، گروههای مقاومت و مردم فلسطین مصمم تر از همیشه به تجاوزات رژیم صهیونیستی پاسخ داده و در خلال حوادث دو سال اخیر نشان داده اند که هرگز در مقابل جنایات رژیم صهیونیستی سکوت و عقب نشینی نکرده اند.

آنچه در چند روز گذشته در غزه روی داد، هر چند از یکسو نشان دهنده ادامه گستاخی ها و جنایات رژیم صهیونیستی علیه ملت فلسطین بود ولی از سوی دیگر ثابت کرد که فرزندان مبارزه، هرگز در برابر این تجاوزها کوتاه نخواهند آمد و اگرچه دولتهای عرب و سازمانهای بین المللی همچنان به سکوت خود ادامه می دهند ولی تجاوزات برنامه ریزی شده رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه بی پاسخ نخواهد ماند و صهیونیست ها بابت این جنایات، بهای سنگینی پرداخت خواهند کرد.

رسالت:دعا می کنیم دولت به خطا نرود

«دعا می کنیم دولت به خطا نرود»عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم دکتر حامد حاجی حیدری است که در آن می خوانید؛در انتخابات هشتاد و هشت، خیلی سریع تر از آنی که توقع می رفت، معلوم شد که انتخاب گزینه اصولگرا صحیح ترین انتخاب ممکن بود. دو رقیب اصلی، تعهد خود به پاسداری از قانون اساسی را خیلی شتاب ناک زیر پا گذاشتند، و ترجیح دادند که در پیگیری اعتراض خود به صحت انتخابات، از مسیر قانون خارج شوند و از در بغی و محاربه درآمدند.

و امسال، در انتخابات نود و دو، در حالی که جوانان مسلمان، با ارزیابی از موقعیت حساس پرونده هسته ای حمایت همه جانبه مردم از مذاکره کننده هسته ای وقت را پس از نشست قاطع و موفق آلماتی2، دوپینگ مکانیسم مذاکرات و سوق دادن این مذاکرات به سمت فیصله قلمداد کردند، علاوه بر آن که بر معیار انقلابی و خط ولایی سلامت و ساده زیستی به سمت گزینه مقاومت پیش رفتند؛ ولی، در مجموع، با صحنه ای که پدید آمده بود، دکتر حسن روحانی حایز نیمی از آرا گردید و رئیس جمهور شد. برداشت غربی ها این شد که تحریم ها مؤثر واقع شده است، و رسم آن ها این بوده و هست که اگر روی شل ببینند، سفت می کوبند.

 




موضوع مطلب : گزیده سرمقاله‌های روزنامه‌های صبح شنبه