سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
حامیان ولایت __ خادمین امت
درباره وبلاگ


صفحات وبلاگ
نویسندگان
اندر احوالات بستک و دیگر شهرهای زلزله زده در کشورمان؛
اصل ماجرا شاید ریشه در این نکته ساده دارد که تاکید امدادگران برای توزیع اقلام حمایتی مانند چادر، بر نقاطی قرار گرفته که خرابی و ویرانی به بار آمده است و در این رهگذر کمتر توجه می‌شود (بخوانید توجهی نمی‌شود) که پس از زلزله و به مدد پس لرزه‌های به وقوع پیوسته که ادامه دار هم هست، دیگر کسی جرات نمی‌کند در منزل سالم مانده خود هم بخوابد و این امر به لحاظ عقلی چه بسا خلل ناپذیر هم می‌نماید.
کد خبر: 368708
تاریخ انتشار:14 دی 1392 - 08:14-04 January 2014
در حالی که مسئولان خبر از برپایی 2000 چادر امدادی برای زلزله‌زدگان بستک خبر می‌دهند، اخباری از این شهر به گوش می‌رسد که مطلوب نیست؛ آن هم در شرایطی که پس از صدور دستور مستقیم رئیس جمهور برای رسیدگی به مشکلات اهالی این خطه، معاون برنامه ریزی و نظارت راهبردی وی راهی منطقه شده و در آنجا حضور دارد.

به گزارش «تابناک»، به فاصله حدود دو روز از وقوع زلزله 5.5 ریشتری بستک (استان هرمزگان) و در شرایطی که زلزله‌های ریز و درشتی دیگر نقاط این استان را هم لرزانده و به رعب عمومی دامن زده و در شرایطی که نهادهای امدادی از برپایی چادرهای مرود نیاز در منطقه خبر می‌دهند، از برخی از روستای زلزله زده خبر می‌رسد که  هنوز هستند زلزله زدگانی که می‌بایست شب را تا صبح زیر آسمان خدا سرکرده و  با رنج بی مرهم ماندن دردهایشان سر کنند.

اصل ماجرا شاید ریشه در این نکته ساده دارد که تاکید امدادگران برای توزیع اقلام حمایتی مانند چادر، بر نقاطی قرار گرفته که خرابی و ویرانی به بار آمده است و در این رهگذر کمتر توجه می‌شود (بخوانید توجهی نمی‌شود) که پس از زلزله و به مدد پس لرزه‌های به وقوع پیوسته که ادامه دار هم هست، دیگر کسی جرات نمی‌کند در منزل سالم مانده خود هم بخوابد و این امر به لحاظ عقلی چه بسا خلل ناپذیر هم می‌نماید.

البته این جنبه ماجرا ممکن است از فاصله دور و دراز تا کانون رویداد قابل قبول به نظر برسد اما با حضور در بطن غائله، نه تنها قابل اعتبار نبوده، بلکه بتواند موجبات خشم عمومی را هم فراهم آورد؛ به ویژه در شرایط فعلی که آرامش خیال از ذهن ساکنان منطقه پرکشیده و فکر عاقبت اندیش هم در مقابل بحران حادث شده کم می‌آورد.

قانون نانوشته برای زلزله‌زدگانی که می‌بایست تا صبح در هوای سرد سر کنند!

اینجاست که اگر بگوییم شب نخست پس از زلزله، حدود پانزده هزار تن تا صبح در سرما مانده و در بی امکاناتی رنج کشیدند، به نظر ابعاد ماجرا آشکارتر از پیش خواهد شد. 

این آمار را یکی از خبرنگاران اهل بستک به «تابناک» می‌گوید که به زعم خودش هرچه پیشتر درباره اخبار وقوع زلزله در جای جای کشورمان و جهان شنیده و مایه خرسندی دانسته بود، با رویداد روز گذشته بستک و واکنش مسئولان امدادی، در ذهنش شکسته و فروریخته است.

او پس از آنکه شرح مختصری از آنچه در زلزله بر سر زندگی روزمره مردم می‌دهد –تا نشان دهد رعب و وحشت عمومی مردم از زلزله از کجا ناشی می‌شود،-، به هوای بارانی منطقه هنگام وقوع زلزله به عنوان مزیدی بر رنج مردم اشاره کرده و می‌گوید: 

"... حوالی ظهر بود که بخش های مختلف خبری با پوشش خبر زلزله بستک، شروع به انعکاس اخبار کردند. گرچه ما تا شب برق نداشتیم ولی دوستان از سراسر کشور تماس می‌گرفتند و می‌گفتند که در بخش‌های خبری دیده‌اند که انواع و اقسام چادر، پتو، موکت، بخاری، غذا و... دارد برایتان ارسال می‌شود.

این در حالی بودکه شب گذشته تنها چادر و آن هم در خود شهر بستک توزیع شد و البته به همه هم نرسید تا در روستاهای اطراف شهر که به کانون زلزله هم نزدیک بودند، بیش از پانزده هزار نفر، اعم از کودک تا بزرگ سال و مرد و زن دیشب را در هوای بسیار سرد به سر ببرند.

از آنجایی که پس لرزه ها همچنان ادامه دارد، مردم نمی‌توانند ریسک کرده و به داخل خانه هایشان برگردند؛ نکته دردآور اما اینجاست که چادر و پتو و موکت‌های بسیاری به بستک رسیده اما به نظر می‌رسد از ارسال این کمک ها به روستا ها، مخصوصا دو روستای بزرگ این منطقه یعنی "کوخرد" و "هرنگ" که همچنان هم درگیرپس لرزه هستند، خودداری می‌شود.

مسئولان در شبکه های مختلف حاضر می‌شوند و صحبت از خدمت رسانی کامل به مردم می‌کنند، اما ... هنگامی که می‌گوییم شما که چادر دارید، لااقل با دریافت شناسنامه به عنوان گرو به مردم چادر تحویل داده و بعد پس بگیرید، خیلی ساده به مردمی که هنوز از زلزله وحشت زده‌اند، می‌گویند بروید که زلزله تمام شده! 

مخلص کلام اینکه ... در این جور مواقع شما خودتی و خودت که باید به فکر پتویی یا پلاستیکی برای علم کردن چادری باشی، آن چادرهای هلال‌احمر برای ..."

قانون نانوشته برای زلزله‌زدگانی که می‌بایست تا صبح در هوای سرد سر کنند!

گلایه هایی از این دست، فارغ از آنکه بدانیم تا چه حد بر واقعیت منطبق یا مخالف با اوضاع منطقه است، به نظر به جنبه های تدبیر نشده زلزله بر می‌گردد؛ حکایت پس لرزه های پی در پی و ترس از ماندن زیر سقف که به نظر می‌رسد با اسکان موقت قابل رفع و رجوع باشد اما ظاهرا هرگز در اولویت های کاری مسئولان در این مواقع قرار نمی‌گیرد، ولو زلزله مهیب هم نبوده و کمترین خسارات جانی و مالی را به همراه داشته باشد.

گویی در گام اول امداد، زلزله زدگان به دو دسته تقسیم می‌شوند: آنهایی که خسارت یا خدای ناکرده داغ دیده اند و آنهایی که خسارتشان دیدنی نیست. به این ترتیب گروه اول مورد رسیدگی قرار گرفته و تلاش می‌شود دردشان مرهم گذاشته شود اما اوضاع گروه دوم به روال تلقی شده و به حال خود وا نهاده می‌شوند.

البته همه چیز به این سادگی هم نبوده و چه بسا قدر و اهمیتی که امدادگران برای دسته نخست قائل می‌شوند، به نسبت شرایط ایشان کم هم باشد ولی چه بسا بد نباشد که پس از سالها کار امداد و نجات، به ویژه در مقابل زلزله‌های ریز و درشتی که در کشورمان به وقوع می‌پیوندد، تدبیری اتخاذ کنیم که در خدمت رسانی به مردم زلزله زده پیشرفت نشان داده و حتی بتوانیم برای ترس عمومی نیز تدابیری ولو اندک ارائه هیم.

تدابیری مانند برپاکردن خوابگاه‌های بزرگ اسکان اضطراری می‌تواند  از جمله این اقدامات باشد که برای برپایی آن می‌توان به بسیج عمومی هم تکیه کرده و از تجربیاتی مانند برپایی تکایا و نذری پزی ایام محرم بهره گرفت ولی تاکنون بدان پرداخته نشده تا همچنان زلزله‌زدگان روزهای نخست را مجبور به سر کردن در هوای سرد شده و بعد گلایه سر داده و به مرور خدمت دریافت کنند تا این روند ثابت هر بار تکرار شده و اینگونه به نظر برسد که گویی با قانونی نانوشته مواجهیم!



موضوع مطلب : قانون نانوشته برای زلزله‌زدگانی که می‌بایست تا صبح در هوای سرد سر کنند!