سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
حامیان ولایت __ خادمین امت
درباره وبلاگ


صفحات وبلاگ
نویسندگان
سه شنبه 92 دی 17 :: 9:29 صبح ::  نویسنده : حاج آقا محمد رضا رنجبر

کد خبر : 1336256825548170196      تاریخ : سه شنبه 17 دی 1392 8:59سرمقاله

گزیده سرمقاله‌های روزنامه‌های صبح سه شنبه

خشم مادر شیرودی از فتنه‌گران

روزنامه‌های صبح امروز ایران در سرمقاله‌های خود به مهمترین مسائل روز کشورو جهان پرداخته‌اند از جمله « 2000 میهمان ناخوانده و یک دنیا برخورداری»،«قوس نزولی جبهه تروریزم»،«مجلس باید مدرس پرور باشد»،«آی دزد، دزد را بگیرید!»،«خشم مادر شیرودی از فتنه‌گران»،«عربستان به‌دنبال جبران شکست»،«پیش‌هشدار امواجی در آینده نزدیک»،«دیپلمات‌های هسته‌ای در 2 جبهه»،«حق مسلّم ما، از هست‌ها تا بایدها»و... که برخی از آنها در زیر می‌آید.

خراسان:2000 میهمان ناخوانده و یک دنیا برخورداری

2000« میهمان ناخوانده و یک دنیا برخورداری»عنوان سرمقاله روزنامه خراسان به قلم کورش شجاعی است که در آن می خوانید؛دو هزار میهمان ناخوانده 30 سال است که در جای جای بدن علیرضا جا خوش کرده است. تا جوان بود جراحان 9 بار او را در حالت بیهوشی کامل مورد عمل جراحی قرار دادند و چند ده تا از این ترکش های کوچک اما تیز و برنده را از قسمت های حساس بدنش خارج کردند. حالا که او 52 ساله شده دیگر بدنش تحمل اعمال جراحی سنگین و چند ساعته را ندارد. برخی از عمل های قبلی او 8 تا 9 ساعت طول کشیده تا جراحان تعدادی از آن ترکش های بمب های خوشه ای را از نزدیک اعصاب و دیگر نقاط حساس بدن او بیرون بکشند اما حالا دیگر حاج علیرضا طاقت آن جراحی های سنگین را ندارد. گاه روزی چند قرص مسکن قوی می خورد تا کمی از دردهای جانکاه را بتواند تحمل کند او همچنان که رکورددار تعداد ترکش در بدنش است رکورددار و بلکه الگوی صبر و مقاومت و ایثار نیز هست. اولین بار که برای دفاع از دین و میهن در مقابل صدامیان و خصم متجاوز به جبهه های نبرد حق علیه باطل رفت 22 سال بیشتر نداشت. همسرش باردار بود و نزدیک وضع حملش بود اما علیرضا به عشق دفاع از اسلام و ایران حتی منتظر به دنیا آمدن فرزندش نشد و دوباره عازم جبهه ها شد. این بار وقتی برگشت دخترکش سه ماهه شده بود. حاج علیرضا از بچه های تعاون بود. یک روز در منطقه متوجه پرواز سه فروند هواپیمای جنگی صدام برفراز منطقه شد و چند لحظه بعد راکت هایی از هواپیماهای جنگنده صدام شلیک شد و قیامت به پا کرد، راکت هایی که حامل بمب های خوشه ای بود که هر کدام در آسمان به حدود 3 تا 200 بمب تقسیم می شود و بعد از اصابت با زمین هر بمب به صدها و بلکه چند هزار ترکش مبدل می شود و هزاران هزار ترکش این بمب ها در زمینی به مساحت 3 برابر زمین فوتبال با سرعت و حرارت فراوان هر چه را پیش رو داشته باشد متلاشی می کند.

آن روز، آن هزاران هزار ترکش سوزان و برنده خیلی ها را به شهادت رساند. حدود دو هزار قطعه از آن ترکش ها سهم علیرضا شد. امدادگران و همرزمانش پیکر او را با پیکر تعدادی از شهدا در یک وانت گذاشتند، اما یک منفذ مشرف به کناره وانت راهی برای نفس های به شماره افتاده علیرضا شده بود. دو ساعتی طول کشید تا وانت به سردخانه بیمارستان برسد در آن گیر و دار و شلوغی و هیاهو پیکر او نیز مانند شهدای همرزمش به سردخانه منتقل شد و حدود یک ساعت طول کشید تا علیرضا به هوش آمد و احساس سرما کرد. او این لحظات را این چنین توصیف می کند و می گوید: پس از احساس سرما و باز شدن چشم هایم همان اول فکر کردم که داخل بهشت شده ام اما کمی که این طرف و آن طرف را نگاه کردم پیکرهای بی دست و بی سر و بی پا را دیدم. گفتم که آدم ها در بهشت که اینطور نیستند و بعد متوجه دیوارها شدم و با خودم گفتم بهشت که نباید این طور دیوارهایی داشته باشد. چند دقیقه ای بیشتر نگذشت که متوجه شدم در بهشت نیستم بلکه در سردخانه ام، تقلایی کردم و دستم را تکان دادم، چند دقیقه بعد گویا پرستاری که به آن محل رفت و آمد داشت متوجه تکان دست های من شده بود بلافاصله او و تعدادی از پرستاران و پزشکان بالای سرم حاضر شدند و مراقبت های پزشکی آغاز شد و...

گر چه هنوز و همچنان در این 30 سال دردهای جانسوز آن ترکش های تیز و برنده تا مغز استخوانش را می گدازد اما همچون کوه به عشق معامله با خدای هستی همه دردها و رنج ها را تحمل می کند. او از خدا راضی است که او را مفتخر به جانبازی در راه دین و میهن کرده است. او از فرزندانش که حالا بزرگ شده اند و دخترش که حالا دانشجوی دکترا شده نیز راضی است. از همسرش بیش از همه رضایت دارد و درباره این خانم بزرگوار می گوید: او در تمام شش ماهی که نمی توانستم بدنم را هیچ حرکتی بدهم و در بستر افتاده بودم وظیفه سنگین پرستاری را از من با عشق و فداکاری تمام بی هیچ منتی انجام داد. همه کارهای مرا او با صبر و عشق و فداکاری برایم انجام می داد، او بی هیچ منتی یک دنیا به من محبت کرده است و از هیچ کس جز خداوند اجری انتظار ندارد. او یک فرشته است مثل همسران دیگر جانبازان. پس از آن دوره سنگین نقاهت، همسرم دوران ویلچرنشینی مرا نیز با کمک های بی دریغش بر من آسان کرد و هنوز هم او همچنان برای من فداکاری و ایثارگری می کند. کلمات و جملات ساده و دلنشین و بی پیرایه حاج علیرضا برخورداری در گفت وگو با برنامه مقاومت که همین دیروز دوشنبه ساعت 12:30 از رادیو پخش می شد از عشق و مهربانی میان او، همسر و فرزندانش حکایت می کرد. حاج علیرضا برخورداری در پاسخ به سوالی در آن مصاحبه گفت: آری حالا هم اگر چند قدم پیاده روی کنم یکی از آن ترکش ها که در تمام بدنم از سر گرفته تا انگشت های پایم جا خوش کرده اند سری به بیرون از گوشت و پوستم می زند و همراه با درد و خونریزی هر از گاهی یکی از این ترکش ها که به اندازه یک عدس اما دردشان شدید و جانگداز است، بیرون می زند. بعضی وقت ها در دفتر کارم و در هنگام برگزاری جلسات اداری احساس می کنم پایم داغ می شود و باز بساط خونریزی و درد شدید مهیا می شود.

و چه با اخلاص و متواضع و بی ریا هستند این جانبازان که نمی خواهند حتی همکارانشان متوجه این زخم ها و دردهایشان بشوند. حاج علیرضا برخورداری این جور مواقع بی سر و صدا چند دقیقه ای جلسه را ترک می کند تا ترکش بیرون زده از پایش را خارج کند و خون ها را پاک کند و دستمال و پارچه ای به پایش ببندد و هر طور شده کفش هایش را بپوشد و جلسه را ادامه دهد. چه بزرگوارند این ایثارگران و انسان های بزرگ و فدایی دین و میهن، چه دلاور، پرمایه، بی ریا، خدمتگزار، بی ادعا و سزاوار هر بزرگداشتی هستند این رزمندگان و ایثارگران و جانبازان دین و میهن، از چه مناعت طبعی و چه روحیه حماسی و جوانمردی بی بدیلی برخوردارند این «برخورداری»ها که از همه خوبی ها و بزرگی ها و بزرگواری ها برخوردارند. هر چند برخورداری امثال این آدم ها از این دنیا حالا در سن 52 سالگی و بعد از 30 سال زندگی با دو هزار ترکش جانسوز فقط یک آپارتمان 110 متری و یک زندگی ساده در گوشه شهر است اما فقط خدا می داند که امثال این دلاورمردان غیرتمند و سرافراز امروز و فردا، فردایی که ابدی است و بی منتها از چه کرامات و نعمت های الهی تا ابد برخوردارند. این برخورداری از نعمت های الهی گوارایتان باد ای دلاورمردان ایرانی که دست و پایتان بوسیدنی است.

کیهان:قوس نزولی جبهه تروریزم

«قوس نزولی جبهه تروریزم»عنوان یادداشت روز روزنامه کیهان به قلم سعدالله زارعی است که ر آن می خوانید؛فوران «القاعده» در استان الانبار از تغییر معادله در سطح منطقه حکایت می کند. سه روز پیش، «المنار» چاپ فلسطین فاش کرد که یک هیأت امنیتی آمریکا به سرعت خود را به ریاض رسانده و با مقامات سعودی دیدار کرده است. ساعتی پس از این دیدار آمریکایی ها اعلام کردند که از عملیات ارتش عراق علیه عناصر مسلح القاعده در الانبار حمایت می نمایند. حمایت تعجیلی آمریکا بیانگر تبعیت این کشور از شرایط به وجود آمده می باشد اما این شرایط چیست؟

فوران «القاعده» در استان الانبار از تغییر معادله در سطح منطقه حکایت می کند. سه روز پیش، «المنار» چاپ فلسطین فاش کرد که یک هیأت امنیتی آمریکا به سرعت خود را به ریاض رسانده و با مقامات سعودی دیدار کرده است. ساعتی پس از این دیدار آمریکایی ها اعلام کردند که از عملیات ارتش عراق علیه عناصر مسلح القاعده در الانبار حمایت می نمایند. حمایت تعجیلی آمریکا بیانگر تبعیت این کشور از شرایط به وجود آمده می باشد اما این شرایط چیست؟

1- تمرکز نیروهای موسوم به «داعش» در الانبار نشانه واضح ناامیدی این گروه از تحول در سوریه است و به بیان دیگر از پیروزی مطلق ارتش سوریه علیه این گروه و کشورهای غربی عربی حامی آن حکایت می کند. این در حالی است که این گروه در سال 2009 عراق را به مقصد لبنان ترک کرده و عامل درگیری های «فتح الاسلام» در اردوگاه نهرالبارد واقع در طرابلس شد. این جریان از حدود یک سال و نیم پیش با اسم جدید «دولت اسلامی عراق و شام» با هدف اسقاط نظام بشار اسد در سوریه و جایگزین کردن یک دولت فرقه گرا و بی خطر برای اسرائیل، شروع به فعالیت کرد و در یک مقطع به دستاوردهایی در دو استان شرقی «دیرالزور» و «رقه» نایل گردید.

پس از آن، این گروه از «جبهه النصره» که عمدتاً در استان ریف دمشق و استان حلب و شمال استان حمص مستقر بود خواست که با «ابوبکر البغدادی» به عنوان امیر دولت اسلامی عراق و شام بیعت نماید که البته این درخواست از سوی «محمد الجولانی» فرمانده النصره رد شد. وی گفت که در بیعت «ایمن الظواهری» است و ایمن الظواهری هم طی بیانیه ای از ابوبکر خواست که در محدوده الجولانی یعنی سوریه ورود نکند. این موضوع کشمکش هایی را میان اجزاء القاعده پدید آورد ولی در عین حال گروه داعش در سوریه از قدرت بیشتری برخوردار بود و سه استان حلب، رقه و دیرالزور جزء قلمرو این گروه به حساب می آمد و به این دلیل ارتش سوریه روی متلاشی کردن این گروه تمرکز کرد و طی 7 ماه گذشته به مرور قلمرو آنان را به محاصره درآورده و ارتباطات بین استانی آنان را قطع کرد. بر این اساس گروه تروریستی داعش وقتی از به ثمر رساندن درگیری در سوریه نومید شد به استان الانبار بازگشت و در صدد برآمد تا با اعلام پیروزی در الانبار و اعلام فلوجه بعنوان پایتخت موقت امارت اسلامی، موقعیت از هم گسیخته خود را بازسازی نماید.
اسناد فراوانی بیانگر آن است که شعبه عراقی القاعده -یعنی گروه ابوبکر البغدادی- از اوائل سال 1391 که فعالیت دوباره خود را در الانبار عراق از سر گرفت از حمایت جدی عربستان سعودی، قطر و ترکیه برخوردار بود کما اینکه به نحوی از پوشش اطلاعاتی و حفاظتی آمریکا و فرانسه نیز بهره می برد. عربستان از یک سو از این گروه برای اسقاط دولت نوری مالکی و از سوی دیگر برای اسقاط نظام سوریه استفاده می کرد. یک سال پیش در ماه نوامبر، «بندر بن سلطان» رئیس دستگاه امنیتی عربستان با صراحت اعلام کرد که کشورش از هر گروه مسلح که در پی اسقاط اسد و مالکی باشد حمایت مالی، سیاسی و تسلیحاتی می کند. این اعلام از یک سو  بیانگر آن بود که برای عربستان اسقاط این دو دولت چقدر اهمیت دارد و از سوی دیگر نشان می داد که نیروهای القاعده از عربستان تضمین خواسته اند و اعلام رسمی حمایت تسلیحاتی آنان بخشی از این تضمین بوده است. دولت آل سعود از آن زمان تاکنون مبالغ بسیار زیادی که بعضی آن را تا 200 میلیارد دلار هم ذکر کرده اند، هزینه کرده است بدون آنکه کمترین دستاوردی داشته باشد.

2- تمرکز دوباره القاعده در الانبار و بخصوص در فلوجه یک خطای فوق استراتژیک به حساب می آید. آنان اگرچه از اول به دلیل فاصله بسیار کم این شهر با پایتخت عراق، فلوجه را یک موقعیت ویژه به حساب می آوردند ولی نیروهای آنان در کل عراق پراکنده بودند از این رو برخورد با آنان در فاصله سالهای 1383 تا پیش از این بسیار دشوار بود. آنان وقتی تصمیم به اعلام شهر کوچک فلوجه بعنوان پایتخت موقت خود گرفتند ناچار شدند هزاران نیروی پراکنده خود را به این شهر بکشانند. آنان با این نیروها بر بخش های مهمی از شهر فلوجه شامل حی الضباط و حی الملعب مسلط شدند و حالا باید این بخش ها را نگه دارند. در واقع در این ماجرا سقوط یا عدم سقوط فلوجه بدون آنکه بطور واقعی تعیین کننده وضعیتی باشد،  برای القاعده تبدیل به یک هدف استراتژیک شده است! و از این منظر ناچار است هزاران تن از نیروهای خود را برای نگهداری این شهر به حالت آماده باش و درگیری دائمی درآورد  و قدرت تحرک و عملیات در سایر مناطق را تا حد زیادی از دست بدهد. اینک نیروهای عراقی القاعده تبدیل به یک هدف آسان برای دولت نوری مالکی و ارتش عراق شده اند. دولت و ارتش عراق برای اینکه 100 نفر از این ها را به دام اندازند، باید ماهها تلاش می کردند. حالا هزاران نفر از این نیروها در یک منطقه متمرکز شده و به یک هدف آسان تبدیل شده اند با این وصف کاملا پیداست که نوری مالکی بدون آنکه به کمک نیاز داشته باشد می تواند به راحتی این نیروها را تار و مار کند. اما در این میان آمریکا و اروپا که تا پیش از این از هیچ کمک و حمایتی از این جریانات اجتناب  نمی کردند،  اعلام کرده اند که با عملیات ارتش عراق موافق بوده و حتی برای سرکوب آنان کمک های تسلیحاتی خود را در اختیار ارتش عراق قرار می دهند! و حال آنکه تا همین چند هفته قبل غربی ها حتی اطلاعات خود از تروریست ها را در اختیار دولت و ارتش عراق قرار نمی دادند و البته، اکنون نیز بلوف می زنند و فقط تظاهر به حمایت از ارتش عراق می کنند.

حدود یک ماه و نیم پیش دبیرکل حزب الله لبنان در سخنرانی علنی خود به القاعده گفت که «شما با پول و برنامه کسانی می جنگید که به راحتی و در زمانی که اوضاع تغییر کند شما را می فروشند و حتی خود به جنگ شما می آیند.» امروز همان روزی است که سید از آن سخن گفته بود. دو روز قبل از آنکه ارتش عراق به سمت الانبار و با هدف انهدام تروریست های القاعده در فلوجه گسیل شود، یک هیات آمریکایی با سراسیمگی به ریاض رفته و به سران عربستان یادآور شده اند که همین حالا باید از حمایت از «داعش» دست بکشید چرا که این گروه در آستانه انهدام کامل در سوریه و عراق قرار گرفته اند. حدود دو ماه پیش هم جان کری در جریان ملاقات با مقامات ارشد سعودی در ریاض گفته بود که سیاست نظامی ما و شما در منطقه با شکست مواجه شده و لذا نمی توان به سیاست تسلیح مخالفان بشار اسد ادامه داد. آمریکایی ها در این صحنه می خواهند جلوی افتضاح شکست فاحش در برابر جبهه مقاومت را بگیرند اما چه کسی فراموش می کند که در همین شهریورماه گذشته آمریکایی ها نه تنها از تسلیح گروههای وابسته به القاعده در سوریه حمایت علنی می کردند بلکه خود نیز حتی ساعت حمله به سوریه را تعیین کرده بودند و تنها زمانی سلاح را زمین گذاشتند که در تصاویر ماهواره ای و اخبار جاسوسان خود دریافتند ایران و حزب الله در پای قبضه های موشک خود آماده شلیک به سمت اهداف آمریکایی و اسرائیلی هستند. در آن مقطع آمریکا به طرح روسیه پناه آورد و وانمود کرد که تهدیدات جدی او روسیه را به ارائه طرحی برای خلع سلاح سوریه سوق داده و این خلع سلاح شرایط داخلی سوریه را برای سقوط اسد فراهم می کند! حالا سه ماه از آن تحلیل ها گذشته و مهمترین گروههای مسلح معارض اسد از سوریه متواری شده اند و حلب در آستانه آزادی کامل قرار گرفته است!

3- جبهه مقاومت به زودی بطور همزمان در عراق و سوریه به یک پیروزی بزرگ بر ضد تروریزم و جبهه غربی-عربی پشتیبان آن دست پیدا می کند، این پیروزی بزرگ بسیاری از توطئه ها و طراحی ها و فتنه ها را خنثی می کند. همین امروز درگیری در فلوجه و رمادی در درجه اول درگیری تروریست های القاعده علیه نیروهای سنی عراق می باشد. درگیری گروههای سنی نظیر «صحوه ها» و عشایر با نیروهای القاعده که داعیه تأسیس امارت سنی دارند، نشان می دهد که ترفند و توطئه  شیعی- سنی بدون درگیری در کشورهایی که از شیعه و سنی ترکیب شده اند، رو به پایان است. امروز دولت  مالکی که ترکیبی از شیعیان، اهل سنت و اکراد عراقی است، برای نجات اهل سنت در الانبار مشغول فعالیت می باشد و این، موقعیت دولت نوری مالکی را در عراق تحکیم می بخشد و از این روست که بعضی از رقبای نوری المالکی، عملیات ارتش در الانبار را یک اقدام انتخاباتی با هدف در اکثریت قرار گرفتن دوباره فهرست مالکی تلقی کرده اند. مسلما ختم غائله فلوجه و رمادی که زمان آن بسیار نزدیک شده است تاثیر مضاعفی بر سوریه گذاشته و شرایط داخل لبنان را نیز بهبود می بخشد. بعد از خاتمه این ماجرا، آمریکا، عربستان و... می مانند و یک شکست بزرگ که فهرست سنگینی از هزینه های به هدر رفته آن را همراهی می کند. عربستان سعودی همین الان هم از سوی اکثریت اهل سنت منطقه به عنوان عامل اصلی ناامنی در جهان اسلام شناخته می شود به همین دلیل طی یک ماه اخیر شاهد اقداماتی از سوی وهابیون با هدف ترمیم چهره خشن سعودی بودیم که یکی از آنها «میثاق مکه» بود که در آن هرگونه اقدام تروریستی علیه مذاهب اسلامی تقبیح شده بود. جالب این است که در همان روز که «عبدالرحمن آل شیخ» مفتی اعظم سعودی پای این میثاق مودت را امضا می کرد، بندر بن سلطان رسما اعلام کرد که «حتی اگر به صرف 200 میلیارد دلار و سال ها جنگیدن در سوریه و عراق برای اسقاط اسد و مالکی احتیاج باشد، عربستان از آن رویگردان نخواهد بود»! این تحولات به خوبی شکست سیاست مشترک آمریکا، اسرائیل و عربستان را بر ضد جبهه مقاومت برملا می کند و حتما زمینه حرکت جدید جبهه مقاومت در منطقه را فراهم می نماید.

4- امروز حمایت از ارتش عراق در اقدام علیه تروریست های وهابی- تکفیری با جرأت از سوی طیف های مختلف مطرح می شود. در سطح بین المللی آمریکایی ها از تحویل چندین فروند هواپیمای جنگی حساس خبر داده و روس ها می گویند 15 فروند هلی کوپتر ویژه نظامی را به ارتش عراق تحویل داده اند. همزمان گروه های مختلف عرب اهل سنت در عراق، آشکارا حمایت خود را از عملیات ارتش در الانبار بر ضد گروه های تروریستی اعلام کرده اند و در سطح ملی هم یک حمایت عمومی از سوی اهل سنت، شیعیان و اکراد از دولت و ارتش عراق مشاهده می شود. این موضوع هرچند در بخش هایی نظیر اعلام حمایت نظامی آمریکا از دولت عراق غیرواقعی و ظاهرسازی است اما در عین حال جدید و دارای آثار جدید می باشد. امروز نه فقط در عراق بلکه در هر کشور اسلامی این احساس جدی وجود دارد که باید با تروریزم و کشورهای حامی آن مبارزه کرد و در این میان از نظر آنان دولت ها و ارتش های جبهه مقاومت از صداقت بیشتری برخوردارند. این مسئله خود یک جبهه بندی گسترده در جهان اسلام نه فقط علیه القاعده بلکه علیه عربستان، آمریکا، انگلیس، اسرائیل  و فرانسه نیز محسوب می شود و در آینده آثار مهمی بر جای می گذارد.

جمهوری اسلامی:مجلس باید مدرس پرور باشد

«مجلس باید مدرس پرور باشد»عنوان سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی است که در آن می خوانید؛اصل 86 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مقرر می دارد:
"نمایندگان مجلس، در مقام ایفای وظایف نمایندگی در اظهارنظر و رأی خود، کاملاً آزادند و نمی توان آنها را به سبب نظراتی که در مجلس اظهار کرده اند یا آرائی که در مقام ایفای وظایف نمایندگی خود داده اند، تعقیب یا توقیف کرد."

به استناد این اصل قانون اساسی که بسیار مترقی است و با شفافیت کامل، جایگاه نمایندگی مردم در مجلس شورای اسلامی را مشخص می کند، نمایندگان می توانند در مورد تمام مسائل جاری کشور اظهارنظر کنند و در مورد لوایح و طرح ها نیز براساس تشخیص خود رأی بدهند. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در این اصل می گوید کسی نمی تواند مانع اظهارنظر نمایندگان در مقام ایفای وظایف نمایندگی شود و یا به خاطر رأیی که می دهند آنها را تعقیب قضائی یا توقیف کند.

نکته مهم در تفسیر این اصل اینست که عبارت "در مقام ایفای وظایف نمایندگی" به چه معنی است و آیا شامل اظهارنظر در مورد موضوعاتی غیر از لوایح و طرح ها نیز می شود یا نه؟مثلاً اگر نماینده ای در مورد قوه مجریه و عملکرد رئیس جمهور یا وزرا اظهارنظر کند و یا درباره قوه قضائیه و رئیس و مسئولان آن و عملکرد آنها نظر بدهد، این اظهارنظرها از مصادیق "در مقام ایفای وظایف نمایندگی" که اصل 86 قانون اساسی به آن تصریح دارد هست یا نه؟

پاسخ این سؤال را بهتر است از خود قانون اساسی بخواهیم. اصل 84 قانون اساسی می گوید:
"هر نماینده در برابر تمام ملت مسئول است و حق دارد در همه مسائل داخلی و خارجی کشور اظهارنظر نماید."

عبارت "همه مسائل داخلی و خارجی کشور" هیچ تردیدی در این زمینه باقی نمی گذارد که نمایندگان مجلس در اظهارنظرهایشان در مقام نمایندگی مردم، محدود به طرح ها و لوایح مطروحه و یا موضوعات خاصی نیستند و می توانند در تمام مسائل اعم از داخلی و خارجی اظهارنظر نمایند. نکته مهم تر اینست که همین اصل بر مسئولیت نمایندگان مجلس در برابر "تمام ملت" تأکید دارد و این وظیفه را به مکان خاص یا جمع خاصی محدود نمی کند. به عبارت روشن تر، اینطور نیست که یک نماینده فقط در برابر مردم محل نمایندگی خود مسئول باشد و حق اظهارنظر درباره مسائل سایر مناطق کشور را نداشته باشد. این اصل، با کلان نگری، وظایف نمایندگان را در سطح ملی مطرح می کند و این وظیفه را با عنوان "مسئولیت" مطرح می نماید.
علاوه بر این، اصل 76 قانون اساسی می گوید: "مجلس شورای اسلامی، حق تحقیق و تفحص در تمام امور کشور را دارد."

روشن است که تحقیق و تفحص فقط برای این نیست که اطلاعاتی به دست بیاید، بلکه با این هدف صورت می گیرد که نمایندگان در جریان امور قرار بگیرند و به وظیفه نظارتی خود که اصول 88 تا 90 قانون اساسی آن را مقرر کرده اند عمل نمایند. در جریان اعمال این حق قانونی، نمایندگان مجلس می توانند مراحل مختلفی را طی کنند که عبارتند از کسب اطلاع، بررسی، اظهارنظر، اعلام نتیجه به مردم و اعلام شکایت به مراجع قضائی.

همانگونه که از اطلاق تعبیرات و عبارات اصول 76، 84 و 86 قانون اساسی فهمیده می شود، حقوقی که برای نمایندگان مجلس در نظر گرفته شده محدود به یک قوه نیست و شامل قوه مجریه و قضائیه می شود کما اینکه سایر بخش ها و موضوعات و مسائل را نیز در بر می گیرد. بنابر این، کسی نمی تواند بگوید چرا فلان نماینده به قوه قضائیه ایراد گرفته و عملکرد مسئولان آن را زیر سؤال برده است. این، از مصادیق اظهارنظر است و اظهارنظر درباره هر چیزی می تواند منفی یا مثبت و یا با سؤال و اعتراض همراه باشد.

آنچه این روزها درباره دکتر علی مطهری نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی مطرح است، از مصادیق "ایفای وظایف نمایندگی" است که براساس آنچه قانون اساسی مقرر داشته از حق نمایندگی خود استفاده کرده و به وظیفه قانونی خود عمل نموده است. سخنان این نماینده مجلس بهیچوجه به مفهوم ناصالح بودن کلیه قضات و کارکنان قوه قضائیه نیست ولی این واقعیت را به روشنی و با صراحت در بردارد که بعضی از مسئولان این قوه به جای آنکه به وظیفه خود عمل کنند، به سخنرانی کردن و شعار دادن مشغولند و بسیاری از پرونده ها بلاتکلیف مانده اند.

مسئولان قوه قضائیه اگر بخواهند به قانون اساسی عمل نمایند باید از سخنان دکتر علی مطهری استقبال کنند و با صدور بیانیه ای ضمن تشکر از وی بر تعهد خود نسبت به انجام وظایف قانونی و جبران قصورها تأکید نمایند. قطعاً تحت تعقیب قرار دادن این نماینده مجلس بهیچوجه وجهه قانونی ندارد و جامعه را دچار التهاب خواهد کرد. اگر مسئولان قوه قضائیه معتقدند بخشی از مطالب این نماینده مجلس صحیح نیست می توانند با انتشار بیانیه های توضیحی افکار عمومی را در جریان واقعیت ها قرار دهند بدون آنکه او را به تعقیب قضائی تهدید نمایند. آنها حتی باید از اینکه یک نماینده مجلس درباره عملکردشان اظهارنظر می کند از او تشکر نمایند و از دیگر نمایندگان هم بخواهند به مسئولیتی که قانون اساسی برعهده آنان قرار داده عمل نمایند.

رئیس، اعضاء هیأت رئیسه و سایر نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز باید از همکار شجاع خود حمایت نمایند و راه را برای مدرس گونه عمل کردن باز کنند. مدرس پرور بودن مجلس به نفع همه است. کشور ما به نمایندگان شجاع، صریح و دلسوز بشدت نیازمند است.

رسالت:پیش هشدار امواجی در آینده نزدیک




موضوع مطلب : خشم مادر شیرودی از فتنه‌گران