به یاد تو نوشتم که از جنس بهاری

که در اعماق قلبم ، همیشه ماندگاری
.
.
.
.
هیچکس آنقدر فقیر نیست که نتواند لبخندی به کسی ببخشد
و هیچکس آنقدر ثروتمند نیست که به لبخندی نیاز نداشته باشد
.
.
.
.
با تو زنده بودم اما با تو زندگی نکردم
ولی بی تو نمیتونم زندگی کنم
.
.
.
.
میخوام قلّکم رو بشکنم
با نصفش نازتو بخرم
با نصفش مداد رنگی بخرم ، نازتو بکشم

عشق یعنی سکوت دو نگاه
خنده ات از عشق لبریز ، اما بی صدا
.
.
.
.

یک شاخه گل از بهار قالی بفرست
از باغ و بهار ، شور و حالی بفرست
از بی خبری خسته شدم درکم کن
یک نامه که نه ، پیام خالی بفرست
.
.
.
.
هر گاه می گریم تو را در اشکهایم می بینم
آنگاه اشکهایم را پاک می کنم تا کسی تو را نبیند
.
.
.
.
دائم برای دیدن هم دیر میکنیم
وقت قرارها همه تاخیر میکنیم
اول برای عشق همه تند میرویم
اما اواسطش همه گیر میکنیم
.
.
.
.
حکایت ها که با تو از دل بی تاب می کردم
اگر با سنگ می گفتم دلش را آب می کردم
.
.
.
.
عشقمو دست کم نگیر درسته مجنون نمیشم
وقتی که گریه می کنی حریف بارون نمیشم
.
.
.
.
این را بدان اگر در قلبی جای گرفتی و عاطفه ای را به بازی عشق در آوردی
تا ابد در قلبی که دوستت دارد زنده خواهی ماند
.
.
.
.
توی آسمون این دل جز تو هیج ستاره ای نیست
روی این لبای بسته جز تو اسم دیگه ای نیست
.
.
.
.
تو تموم طول جاده که افق برابرم بود
شوق تو ره توشه ی من ، اسم تو همسفرم بود
.
.
.
.
گفتی دور منو خط بکش
کشیدم ، حالا تو در محاصره منی
.
.
.
.
بی نگاه عشق مجنون نیز لیلایی نداشت
بی مقدس مریمی دنیا مسیحایی نداشت
بی تو ای شوق غزل آلوده شبهای من
لحظه ای حتی دلم با من هم آوایی نداشت