سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
حامیان ولایت __ خادمین امت
درباره وبلاگ


صفحات وبلاگ
نویسندگان
چهارشنبه 93 خرداد 21 :: 9:33 صبح ::  نویسنده : حاج آقا محمد رضا رنجبر

کد خبر : 1527071996423470059      تاریخ : چهارشنبه 21 خرداد 1393 8:33    بازدید:121سرمقاله,روزنامه‌ها

برگزیده سرمقاله‌های روزنامه‌های صبح چهارشنبه

دولت عراق را تنها نگذارید

روزنامه‌های صبح امروز ایران در سرمقاله‌های خود به مهمترین مسائل روز کشور و جهان پرداخته‌اند از جمله «آخرین سرمقاله»،«لیبرال سرمایه‌داری و انحصار رسانه‌ای»،«دولت عراق را تنها نگذارید»،«دستور کار دولت در مقابله با نبرد نرم چیست؟»،«سوریه، الگوی مبارزه با تروریسم آمریکایی»،«وزیر‌مخابرات یا ارتباطات؟!»،«رشد سرطان تروریسم تا موصل»،«آیا داعش همان القاعده است؟»،«مذاکرات سخت و تصمیماتی سخت تر»،«دلارهای نفتی در دوره رکود تورمی»و... که برخی از آنها در زیر می‌آید.

خراسان:آخرین سرمقاله

«آخرین سرمقاله»عنوان سرمقاله روزنامه خراسان به قلم کورش شجاعی است که در آن می خوانید؛خداوند بی همتا را میلیاردها مرتبه شکرگزارم که توفیق خدمت به دین و میهن در عرصه فرهنگ را عطایم فرمود و حال که پس از 17 سال خدمت و به پایان رسیدن دوره مدیر مسئولی وظیفه خدمت در مسئولیتی دیگر بر عهده ام گذاشته شده است قصد آن دارم که به عنوان آخرین نوشته البته تحت عنوان «سرمقاله»، اولاً از همه خوانندگان فرهیخته، گرانقدر، صاحب فکر و اندیشه و تشخیص که طی این سال های متمادی با محبت های بی دریغشان هم مایه دل گرمی این حقیر و همکاران عزیزم و هم چراغ راه ما بوده اند صمیمانه تشکر و قدردانی کنم و به حرمت ولی نعمتمان، امام رئوفمان علی بن موسی الرضا(ع) از همه شما عزیزان طلب حلالیت و دعای خیر داشته باشم، ثانیاً نکاتی چند در قالب «امیدها و آرزوها» و «انتظارات» را به خوانندگان عزیز و صمیمی و کسانی که پس از این کمترین، مسئولیت سنگین و بسیار خطیر مدیر مسئولی را بر عهده خواهند گرفت تقدیم کنم و البته پس از این نیز اگر عمر و توفیقی باشد با اجازه مردم باز هم برای ایران و هم وطنان عزیزم خواهم نوشت. چرا که نوشتن برای دین و میهن و مردمم را همچون عزیزانم دوست می دارم و عاشقم هر چند کم بضاعتم.

امیدها و آرزوها

روزنامه خراسان با قدمت بیش از 65 سال امروز به لطف خداوند و عنایت ویژه مولایمان حضرت ثامن الحجج(ع)، حمایت های شما مردم عزیز و تلاش همکاران سخت کوشم تنها یک روزنامه نیست بلکه به خاطر تلاش برای کسب رضای الهی همت ویژه برای تحصیل هرچه بیشتر منافع ملی و عزت ملی و حفظ وحدت ملی، نقد آگاهانه و منصفانه و از سردرد، انتقاد سازنده و نه تخریب، پی گیری مطالبات واقعی مردم، اطلاع رسانی به هنگام و صادقانه، ایجاد پل امن و مستحکم بین مردم و مسئولان و رعایت حداکثری اخلاق حرفه ای به یک «میراث فرهنگی» برای کشور تبدیل شده است و پرواضح است که این افتخار و جایگاه ممتاز در بین رسانه های کشور ثمره لطف الهی، عنایت امام رضا(ع)، حمایت مردم و تلاش همکاران عزیزم در طی این چند دهه و خصوصاً دو دهه اخیر بوده است و عقل حکم می کند که برای پاس داشت و ارتقای کیفیت این رسانه مردمی و میراث فرهنگی هر کس به اندازه توان و مسئولیتش هرچه می تواند بکوشد تا کمیت و کیفیت و جایگاه این رسانه هر روز ارتقا یابد بنابراین امید دارم که این روزنامه که بزرگان و نام آورانی همچون ملک الشعرای بهار، استاد فخرالدین حجازی، معلم شهید انقلاب دکتر علی شریعتی و بزرگان دیگری در آن قلم زده اند همچنان بر مسیر رشد و تعالی و «فخامت»، «وزانت»، «صداقت»، «صمیمیت» و انجام کار حرفه ای با توکل به خداوند پیش رود و خدای ناکرده خواسته یا ناخواسته فردی یا افرادی به گونه ای عمل نکنند که این روزنامه به ورطه «خام» و «سبک نویسی» و «زرد نویسی» بیفتد.

ضرورت حفظ استقلال و اعتدال خراسان

همچنین امیدوارم استقلال و مشی «اعتدال» گرایانه، انصاف و واقع بینی این رسانه هر روز پررنگ تر شود نه این که خدای ناکرده این روزنامه مورد قبول و تأیید مردم و شناخته شده به مشی اعتدال به بیراهه ناموزون و نامتوازن تندروی و افراط یا کندروی و تفریط دچار شود، نیک می دانیم که اکثر قریب به اتفاق خوانندگان عزیز، این روزنامه را به خاطر اعتدال، میانه روی، صداقت، انصاف و پی گیری مطالبات واقعی مردم قبول دارند و بر همین اساس به آن اطمینان و اعتماد کرده اند و ان شاء ا... این اعتماد و اطمینان ادامه خواهد داشت و مستحکم تر خواهد شد. بر این باورم که سرمایه اصلی هر خدمت مقبول و موثری لطف خداوند و پس آن گاه محبت و اعتماد و اطمینان مردم است و اعتماد مردم به خراسان نتیجه سال ها و دهه ها تلاش است که باید همچون جان، عزیز و گرامی داشته شود.

میثاق با شهیدان

امید و آرزو دارم که این رسانه همچنان بر طریق صواب و پر از ثواب پاسداشت ارزش های انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و راه امام و رهبری عزیزمان محکم و مومنانه گام بردارد. امروز خراسان مفتخر است به چاپ و انتشار ده ها «حدود سیصد» ویژه نامه فاخر فرهنگی در عرصه های مختلف از جمله در عرصه پاسداشت و ترویج ارزش های دفاع مقدس، ویژه نامه 170 صفحه ای «سند عزت» اوج تلاش همکاران عزیزم در مسیر گرامی داشت یاد و خاطرات شهیدان سرافراز دوران دفاع مقدس و پاس داشت آن ارزش های کربلایی به حساب می آید، این حقیر تا بدان حد دل بسته شهیدان به خدا پیوسته است که آرزو دارد همین نوشته ها برای شهیدان دستگیر قبر و برزخ و قیامتش باشد و خدا می داند که همکاران مومن و انقلابی و وفادار به آرمان های انقلاب و دفاع مقدس که مجال نام بردنشان در این مقاله نیست چه عاشقانه، صادقانه و مومنانه در ویژه نامه های دفاع مقدس قلم زدند، اجرشان با خدای شهیدان باد، امیدوارم تبلور ارزش های انقلاب و دفاع مقدس هر روز در خراسان بیشتر شود و چاپ صفحه ارزشمند «پلاک عزت» ادامه یابد امیدوارم کارهای علمی و فرهنگی آن چنان در خراسان عمیق تر شود که هر روز کشورمان، دانشمندانمان و جوانانمان به قله های دانش و فناوری نزدیک تر شوند. آرزو دارم محققان، پژوهشگران، دانشمندان، مخترعان و مبتکران آن چنان بر صدر نشینند و قدر بینند که هیچ محقق و مبتکری خیال مهاجرت از ایران عزیز، این سرزمین مادریمان را در سر نپروراند. آرزو دارم ارتباط نخبگان حوزه و دانشگاه با خراسان گسترده تر و عمیق تر شود امیدوارم خراسان پس از این هم، بسیار بیش تر بر مقوله فرهنگ و فرهنگ سازی، تمدن و تمدن سازی پافشاری کند که کشورمان در همه عرصه های فرهنگی و تمدنی به اوج برسد و زمینه تمدن سازی انقلاب اسلامی هرچه سریع تر مهیا شود.

توجه به مشکلات و مطالبات مردم و ریشه کنی فقر و فساد و تبعیض

آرزو دارم خراسان همچنان و بیش از این ها بر حل مشکلات اجتماعی و معیشتی و خصوصاً ایجاد شغل برای جوانان عزیزمان پی گیرانه تلاش کند و همچنان در عرصه اطلاع رسانی به تهیه گزارش و ارائه تحلیل پیشگام و پیش قراول باشد تا سهمی به سزا در رفع مشکلات مردم و ترغیب جوانان به ازدواج و تحکیم بنیاد خانواده و کاهش طلاق و گرایش به موادمخدر داشته باشد، امیدوارم با تلاش مجدانه دستگاه های نظارتی و پی گیری و نظارت دقیق همه رسانه ها و خراسان ریشه های فقر و فساد و تبعیض خشکانده شود، بساط رانت و پارتی برچیده شود و شکاف عمیق طبقاتی از بین برود و عدالت در تمامی عرصه ها جایگزین تبعیض و بی عدالتی ها شود آرزومندم «سواد رسانه ای» در بین اقشار مختلف جامعه افزایش یابد و بی سوادی حتی از دورترین روستاها ریشه کن شود. آرزو دارم بسیار بیشتر از این ها مفاخر علمی و فرهنگی ایران زمین و بزرگداشت یاد و نام آن ها در کنار ترویج ارزش های دینی مورد توجه ویژه خراسان قرار داشته باشد نه اینکه فردوسی حکیم و پانصد بزرگ و دانشمند و فقیه و متکلم اهل توس حتی در توس غریب باشند.

خراسان و 5 روزنامه

نکته دیگر اینکه به لطف خداوند و به برکت نام و بارگاه مطهر رضوی، خراسان توفیق یافته است به مدد تلاش همه همکاران عزیزم در چند سال اخیر در کنار انتشار خراسان کشوری چهار روزنامه دیگر به نام های خراسان رضوی، خراسان جنوبی، خراسان شمالی و اخیراً روزنامه سیستان و بلوچستان را منتشر کند.

انتشار روزنامه های خراسان رضوی و خراسان جنوبی و خراسان شمالی بر اساس سیاست حفظ مشترکات و علقه های فرهنگی با محوریت بارگاه منور رضوی انجام شد. برای استان گلستان نیز ویژه نامه ای منتشر می کنیم اما انتشار روزنامه آن هم به عنوان اولین و تنها روزنامه برای استان سیستان و بلوچستان و مردم مظلوم و نجیب این سرزمین یکی از آرزوهایم بود که به لطف خدا و با تلاش بی وقفه همکارانم در روزنامه و موسسه خراسان این آرزو هم جامه عمل پوشید و از این پس بخشی از صدای مردم عزیز این پهناورترین استان کشور با آن همه ظرفیت های مغفول و دسترسی این استان به آبهای آزاد جهان و صدها ظرفیت معدنی، کشاورزی، گردشگری و... به گوش مسئولان رسانده شود. بی گمان یکی از دلایل عمده علاقه حقیر به انجام خدمت در روزنامه خراسان پی گیری مطالبات مردم عزیزمان در جای جای ایران و نشاندن لبخند رضایت بر چهره مردم عزیزمان بوده و هست.

چه باک از فشارها و استرس ها

هر چند آنان که دستی بر آتش کار در رسانه دارند می دانند که این خدمت علاوه بر این که جمعه و شنبه و ساعت کار و شب و روز نمی شناسد چه استرس ها و فشارهای فراوان روحی و روانی بر خدمتگزاران این عرصه تحمیل می کند و به دلیل همین استرس ها، مجلس این شغل را در ردیف مشاغل سخت و زیان آور قرار داده اما چه باک از تحمل این همه فشار و استرس و دل نگرانی آن گاه که حاصلش به لطف خداوند رضایت الهی، رشد و پیشرفت ایران عزیزتر از جان و نشاندن لبخند رضایت بر چهره مردمان باشد.

آرزو داشتم و دارم با توجه به این که برخی کارشناسان روزنامه خراسان را بسیار موثر در افکار عمومی و «صاحب سبک» می دانند این رسانه دانشکده ای به نام عزیز خراسان تأسیس کند تا برای آینده این کشور علاقه مندان به کار در رسانه را آموزش دهد که قدم های مبارکی در این راه برداشته شده است.

ظرفیت بین المللی شدن

از دیگر آرزوهایم این بوده است که خراسان برای «خراسان بزرگ» که مرزهای آن تا ماوراءالنهر ادامه داشته منتشر شود. بسیار مشتاقم که مسئولان و همکاران عزیزم پس از این زمینه انتشار خراسان را در کشورهای پارسی زبان مانند تاجیکستان و افغانستان و همچنین در عراق و پاکستان به خاطر اشتراکات متعدد دینی و فرهنگی فراهم کنند تا گامی جدی برای بین المللی شدن خراسان عزیزمان برداشته شود گرچه بر اساس خبری که اخیراً منتشر شد خراسان جزو 5 روزنامه برتر کشور شناسایی شد اما بسی مشتاق بودم که این رسانه مردمی و مورد اعتماد مخاطبان به لحاظ شمارگان روزنامه اول کشور باشد و حتی با گسترش فرهنگ مطالعه شمارگان خراسان و دیگر روزنامه به شمارگان میلیونی برسد آن هم در شرایطی که در همین کشور همسایه پاکستان که ممکن است به چشم برخی نیاید روزنامه هایی با تیراژ 800 و 900 هزاری دارد. اما هم به دلیل مشکلات اقتصادی و تهیه کاغذ و تسلط مافیای توزیع بر نظام توزیع نشریات در کشورمان و به دلیل اینکه خراسان تقریباً تنها روزنامه ای است که الحمدلله از جانب هیچ ارگان دولتی و غیردولتی و هیچ سازمان و حزب و گروهی حمایت نمی شود و به لطف خداوند تمام هزینه هایش را خود تأمین می کند که همین استقلال و بی نیازی از دولت ها، سازمان ها و احزاب و گروه ها و این استقلال اقتصادی عامل اصلی استقلال سیاسی روزنامه خراسان شده است آرزوی شمارگان میلیونی تاکنون محقق نشده است اما تحقق این آرزو در صورت فراهم شدن شرایط دور از دسترس نیست. توقع دارم همکاران عزیزم در خراسان از ابتکار و خلاقیت و نوآوری و اهتمام هر چه بیشتر در ارتقای کیفیت مطالب هیچ گاه غافل نشوند و سرعت کار عزیزانم را از «صحت» و «دقت» و امانت داری لحظه ای غافل نکند، توقع دارم خراسان هیچ گاه صاحب اصلی خود یعنی مردم را فراموش نکند و از آنان فاصله نگیرد و به دام جناح ها و گروه ها و خواسته های آنان نیفتد. خدای ناکرده پاتوق و بلندگوی حزب و جناح و گروهی نشود.

تغییر نام «خراسان» هرگز

لازم می دانم برای همدمان و همه آنانی که با خراسان انس دیرینه دارند بنویسم که طی این سالها برخی به حقیر و برخی همکارانم توصیه می کردند که اگر نام خراسان را تغییر دهید می توانید به جای مقام سوم آمار شمارگان روزنامه در کشور به رتبه بالاتری دست یابید تنها پاسخ بنده و دیگر مدیران مجموعه این بوده است ما هرچه داریم از نام عزیز و پرآوازه خراسان و مردم گران مقدار این سامان داریم و خود را رهین منت نام خراسان که شمیم بارگاه منور امام رئوفمان از آن به جان می رسد و مدیون مردم خراسان می دانیم پس نه تنها هیچ گاه هیچ اقدامی برای تعویض نام مبارک خراسان نکردیم و همه همکاران امروز و آینده خراسان نسبت به این نام «حمیّت» و «غیرت» خود را حفظ خواهند کرد، پس نام خراسان این دُرّ گرانمایه و نام سرزمینی که قطعه ای از بهشت بر دل آن همچون نگینی درخشنده و جهان افروز جای گرفته چون جان عزیز داشته و خواهیم داشت.

طلب حلالیت

و نکته آخر اینکه قطعاً همه آرزوها، انتظارات و توقعات این حقیر فعال در عرصه فرهنگی در این مقال نمی گنجد و امیدوارم از ثمره آنچه که به لطف الهی در حدود این دو دهه از خدمتم به کمک همه همکاران عزیزم و شما مردم عزیز انجام شده مورد رضایت خداوند، رضایت اهل بیت و خصوصاً امام رئوفمان و شهیدان والامقام مان و رضایت شما مردم عزیز بوده باشد. از همه مخاطبانی که سرمقاله های مرا که به خاطر پرداختن به ابعاد مختلف موضوعات و دور نشدن از دایره انصاف و جلوگیری از «ایجاز مُخِل» طولانی و پرحجم می شد با بزرگواری تحمل کردند و خواندند هم حلالیت و هم پوزش می طلبم و دیگر بار تأکید می کنم که بزرگترین امید و آرزوی همیشگی ام عزت هرچه بیشتر ایران و مردم این سامان و حاکمیت واقعی و عمیق اسلام و اخلاق در سیاست و فرهنگ کشورمان و رشد، پیشرفت و توسعه روزافزون میهن و توفیق بیش از پیش مردم فهیم و تمدن ساز و فرهنگ پرور ایران در تمامی عرصه های معنوی و مادی است.

خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار

کیهان:لیبرال سرمایه داری و انحصار رسانه ای

«لیبرال سرمایه داری و انحصار رسانه ای»عنوان یادداشت میهمان کیهان به قلم سیدعمار موسوی است که در آن می خوانید؛آزادی در اندیشه لیبرالیسم مفهوم خاصی دارد که آن را از سایر گرایش های سیاسی متمایز می سازد. لیبرال ها این واژه را معمولاً به صورت «آزادی از» چیزی تعریف می کنند نه «آزادی برای» منظوری. توماس هابز آزادی را «فقدان موانع خارجی» می داند و می گوید انسان باید از موانعی که ممکن است بخشی از قدرت انسان را در انجام آنچه می خواهد سلب کند، آزاد باشد. می توان این رویکرد را قیام قدرت برای تداوم خویش از طریق آزادی نامید و بخشی از دلایل پیوند جریان سرمایه داری و قدرت با اندیشه لیبرالی را در همین چارچوب تبیین نمود. قدرت میل به بیشینگی و ثروت میل به انباشت دارد و ایده آل ترین شرایط محیطی برای این دو، نبود موانع کنترل کننده خارجی است؛ که در مفهوم «آزادی لیبرالی» تئوریزه شده و نوعی «وابستگی متقابل» میان سرمایه داری و لیبرالیسم ایجاد کرده است. لذا باید نتیجه گرفت که جریان سرمایه داری برای بقا، تداوم و حتی حکومت خود، نیازمند سیطره ارزش های لیبرالی بر جوامع بشری است.

رسانه ها به دلیل نقشی که در شکل دهی به افکار و رفتار عمومی دارند، اصلی ترین ابزار جریان سرمایه داری برای ترویج و اشاعه لیبرالیسم بوده اند. این جریان، علاوه بر اینکه رسانه های خود را مأمور به لیبرالیزه کرده قلوب و اذهان مردم می کند، در همین جهت تلاش دارد از به کار گرفته شدن ابزار رسانه توسط گفتمان ها و مشرب های فکری رقیب جلوگیری نماید و لذا میل به انحصار دارد. «آزادی لیبرالی» در عرصه رسانه این گونه ترجمه می شود که عرصه افکار عمومی می بایست از هرگونه محدودیت و مانعی، آزاد و به دور از دخالت دولتی باشد و همه صاحبان اندیشه به عنوان بخش های خصوصی بتوانند آزادانه در یک «بازار رقابت کامل» خود را به افکار عمومی عرضه نمایند و مردم به عنوان مشتریان این اندیشه ها، بتوانند آزادانه طبق سلیقه خود، هر چه را می پسندند، انتخاب کنند.

اما از آنجا که راه اندازی رسانه های قدرتمند، نیازمند سرمایه های کلان بوده و «همه صاحبان اندیشه» و همه بخش های خصوصی، قدرت مالی کافی برای ایجاد رسانه های مؤثر را ندارند، عملاً عرصه افکار عمومی تبدیل به میدان جولان اندیشه هایی می شود که توسط جریان سرمایه داری تولید می شوند. براساس یک گزارش تحقیقی که «بیزینس اینسایدر» منتشر کرده، تعداد کمپانی هایی که 90 درصد رسانه ها در غرب را در انحصار دارند، از 50 شرکت در سال 1980 به 6 شرکت در سال 2011 رسیده و طبق برخی گزارش ها، این رقم در سال 2014 به 5 شرکت متعلق به جریان سرمایه داری کاهش یافته است. در این میدان فراخ تاخت و تاز، طبیعی است که کدام عقیده و باور در درازمدت بر افکار عمومی خواهد نشست و به قدرت اجتماعی و سیاسی خواهد رسید و کدام عقیده یا عقیده ها، به همراه صاحبانشان به حاشیه خواهند رفت!

با تاملی در فضای رسانه ای و تورقی در نشریات کشور، می توان رسانه های فراوانی را برشمرد که هم خصوصی و غیردولتی هستند، هم توسط یک جریان سرمایه دار تغذیه مالی می شوند، هم برای ترویج و اشاعه لیبرالیسم در همه حوزه های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و... قیام کرده اند، و هم خواهان عدم مداخله نظام در حوزه رسانه هستند تا با «آزادی کامل» بتوانند به بیشینه سازی ثروت و قدرت خود بپردازند.

اسلام و نظام سیاسی اسلامی با همه مختصاتش، برای این جریان سرمایه داری و قدرت طلب، یک مانع خارجی و سلب کننده آزادی محسوب می شود و لذا طی دهه های اخیر، یکی از ماموریت های اصلی رسانه های این جریان، تلاش برای کمرنگ کردن و نهایتا حذف گفتمان اسلامی از عرصه افکار عمومی بوده است.

به طور مشخص، محیط ایده آل سیاسی برای این جریان، یک نظام لیبرال دموکرات به مثابه سیستم های سیاسی غربی است و طیف مذکور از آنجا که «گذار» به نظام سیاسی لیبرال را مستلزم وقوع تغییرات جدی در باورها و عقاید لایه های مختلف اجتماعی می داند، تقریبا از اواخر دهه 1360 و اوایل دهه 1370 شمسی تلاش کرده است از طریق ابزارهای رسانه ای، سه هدف اساسی را دنبال نماید: 1- تلاش برای ناکارآمد نشان دادن دین اسلام در اداره کشور و ضرورت کنار رفتن آن از عرصه سیاسی- اجتماعی، ضمن تبلیغ و ترویج گرایش های لیبرالی در تمام حوزه ها و برجسته سازی چهره های آرایش کرده مصادیق و امتداد عملی لیبرالیسم 2- تاکید بر کفایت عقل خود بنیاد بشری در همه امور از جمله سیاست ورزی و نظام سازی همانند علم گرایان غربی 3- مستبد خواندن جمهوری اسلامی و تلاش برای القای این همانی نظام ولایی با کلیسای مسیحی. اگر محکمات اسلامی مانند حکم قصاص غیرانسانی خوانده می شود (موردی که اخیرا منجر به توقیف روزنامه آسمان شد)، یا ولایت و جانشینی حضرت علی ابن ابی طالب(ع) انکار می شود (موردی که اخیرا توقیف روزنامه بهار را در پی داشت)، اگر رسانه ای خواهان حذف اسلام از عنوان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می شود (روزنامه شرق)، مظاهر دینی چون حجاب و حیای زنان نماد عقب افتادگی خوانده می شود (جامعه سالم، تیر 77)، روزنامه ای آیات قرآن درباره عمر طولانی نوح پیامبر(ع) را به سخره می گیرد (صبح امروز، دی ماه 78)، دیگری صحت قصه حضرت یوسف را از محالات دانسته و در صحت آیات قرآن شبهه ایجاد می کند (صبح امروز، خرداد 88)، همه و همه حکایت از این دارند که لیبرال سرمایه داری ایرانی، بزرگ ترین دشمن خود را گفتمان اسلام و موفقیت خود را در گرو حذف این گفتمان از عرصه می داند.

در چنین فضایی، آنچه یک مانع خارجی در برابر لیبرال سرمایه داری ایرانی محسوب می شود تا نتواند با آزادی کامل به تاخت و تاز در عرصه افکار عمومی بپردازد، یکی اعمال نظارت و کنترل حاکمیتی بر رسانه ها و دیگری وجود رسانه هایی است که به اسلام و نظام اسلامی وابستگی دارند. لذا یک تلاش سیاسی- اجتماعی و تبلیغاتی وسیعی آغاز شده تا اولاً نظارت حاکمیتی و به تعبیر لیبرال ها «دخالت دولتی» را از عرصه نشر و رسانه حذف نماید و ثانیاً، رسانه های حامی و مدافع اسلام و نظام اسلامی را ساکت کند و یا به تعطیلی بکشاند. به معنی دقیق تر، رسانه های وابسته به لیبرال سرمایه داران وطنی، سودای دست یابی به موقعیت مشابه رسانه های نظام سرمایه داری در جهان یعنی «انحصار» را دارند. این طیف با ادعای «خصوصی بودن»، هم اکنون بیشترین نشریات را در کشور دارد هر چند همگی مصداق بارز یک روح در چند بدن هستند. گران ترین کاغذهای نشر، بیشترین هزینه های نیروی انسانی و محتوا، نظام توزیع و... متعلق به همین جریان است. جالب اینکه بارها و بارها همین جریان تلاش نموده و همواره در پی زمینه سازی است که سراغ راه اندازی کانال تلویزیونی خصوصی! نیز برود. از دیگر سو در اظهارنظرهای مکرر و تبلیغات و عملیات روانی سنگین، با استدلال های واژگونی چون «ضرورت آزادی رسانه ها از مداخله دولتی»، صریحاً عنوان می کنند که «نظام نباید رسانه داشته باشد» یا رسانه های وابسته به فلان نهاد انقلابی فقط باید اخبار مربوط به دفاع مقدس از منتشر کنند!

باید هشدار داد که لیبرال سرمایه داری ایرانی امروز به این باور رسیده است که با وجود نظارت حاکمیتی بر حوزه نشر و رسانه و همچنین حضور رسانه های گفتمان رقیب، مسلط کردن ارزش های لیبرالی بر جامعه ایرانی و تغییر ذائقه دینی مردم ممکن نیست؛ لذا در ماه های اخیر عزمی جدی در عرصه سیاسی- اجتماعی و تبلیغاتی برای قطع ید حاکمیت از حوزه نشر و رسانه، و نیز حذف یا به سکوت کشاندن جریان های رسانه ای اسلامی و در انحصار گرفتن عرصه رسانه و افکارعمومی را آغاز کرده و این امر، توجه جدی و هوشیاری معتقدان به گفتمان دینی و نظام اسلامی را می طلبد.

جمهوری اسلامی:دولت عراق را تنها نگذارید

«دولت عراق را تنها نگذارید»عنوان سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی است که در آن می خوانید؛تهاجم تروریست های "داعش" به چند استان عراق و تصرف تعدادی از شهرها و تهدیدهائی که متوجه اماکن مقدسه سامرا و کربلا از ناحیه این گروه تروریستی شده، واقعه ای جدی است که اگر با آن مقابله سریع نشود، کل منطقه در معرض خطر قرار خواهد گرفت.

این تهاجم که از صبح دیروز شروع شد، با توجه به ترکیب مهاجمان، ساز و برگ هائی که در اختیار آنان قرار دارد و طرحی که براساس آن عمل می کنند، نشان می دهد که با حمایت و هدایت دولت های خارجی صورت گرفته است. این واقعیت تلخ را باید به معنای حمایت بعضی دولت ها از تروریسم دانست، دولت هائی که در این زمینه پرونده دارند و در عین حال بیش از دیگران سنگ مبارزه با تروریسم را به سینه می زنند.

تروریسم فعال در منطقه خاورمیانه، متأسفانه زائیده جنگ هائی است که آمریکا و همدستان غربی آن در این منطقه به راه انداختند و سپس از گروه های تروریستی برای رسیدن به اهداف پنهان خود استفاده کردند. حفاظت از رژیم صهیونیستی، جبران خساراتی که در اثر انقلاب های مردمی ناشی از بیداری اسلامی متوجه قدرت های سلطه گر غربی در منطقه شد و باز گرداندن مهره های سرسپرده به حکومت در کشورهای عربی و شمال آفریقا بخشی از اهداف آمریکا و کشورهای اروپائی هم پیمان آمریکا هستند. این اهداف، بدون استفاده ابزاری از گروه های تروریستی آنهم گروه هائی که با پوشش و توجیهات دینی عمل می کنند قابل تحقق نیستند. برای قدرت های سلطه گر نیز اصلاً مهم نیست که چه کسانی را ابزار قرار می دهند، آنچه برای آنها مهم است رسیدن به اهداف سلطه جویانه است و بس.

اکنون، منطقه خاورمیانه و جهان اسلام با تندترین موج تروریسم مواجه است، موجی که از یکطرف تمام کشورهای منطقه را ناامن می کند و از طرفی دیگر اسلام را با چهره ای خشن به جهانیان معرفی می نماید و در عین حال، قدرت های استعماری با هزینه ای که از جیب ملت های مسلمان می رود و با خونی که از مسلمانان ریخته می شود و امکاناتی که از کشورهای اسلامی به هدر می رود، به اهداف شوم خود می رسند. اینها اموری هستند که نشان می دهند تهاجم این روزهای داعش به استان های شمال غربی عراق توسط قدرت های استعماری و مهره های منطقه ای آنها طراحی شده و حمایت می شود.

این، واقعیتی است که حتی "اسامه النجیفی" رئیس مجلس عراق که ذاتاً مشکل چندانی با آشوبگران داخل عراق ندارد نیز به آن اعتراف کرده و آن را خطری برای کل منطقه دانسته است.در این میان، دو سه واقعیت تلخ را نمی توان نادیده گرفت.

اول آنکه احزاب عراقی در سال های اخیر بر سر تقسیم قدرت آنقدر به جان هم افتادند که از یکطرف بنیه دولت و نیروهای نظامی را تحلیل بردند و از طرف دیگر دشمنان را برای تصاحب قدرت به طمع انداختند. به جای این تنازع بی حاصل، اگر احزاب و عناصر صاحب نفوذ، تمام امکانات و نیروی خود را یکجا جمع می کردند و با اتحاد و همبستگی به مقابله با معاندان می پرداختند، قطعاً امروز از چنان قدرتی برخوردار بودند که معاندان 




موضوع مطلب : دولت عراق را تنها نگذارید