سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
حامیان ولایت __ خادمین امت
درباره وبلاگ


صفحات وبلاگ
نویسندگان
انفجار سه مین در یک روز در مریوان و سه نقص عضو؛
البته هر چه برای مایی که از آن مناطق دور هستیم، وقوع چنین حوادثی عجیب به نظر می‌رسد، برای ساکنان آن دیار و دیگر شهرها و روستاهای غرب کشور، انفجار مین های کاشته شده برای درو جان، اتفاقی دردناک اما ادامه دار است؛ اینقدر که هر ماه صدای آن شنیده شده و در پی آن هم وطنی، عزیز و نان آور خانواده‌ای دچار نقص عضو شده و یا تلخ تر، جان به جان آفرین تسلیم کند.
کد خبر: 392103
تاریخ انتشار:22 فروردین 1393 - 15:55-11 April 2014
حکایت محرومیت این مردمان شبیه آن محرومانی نیست که مشابه‌شان را در بسیاری از نقاط کشور سراغ داریم؛ ایشان علاوه بر درد ناشی از فقر امکانات و درآمد، دردی را می‌بایست تحمل کنند که از جنگ تحمیلی برایشان به ارث مانده است. دردی فراتر از ویرانی‌های بوجود آمده در جنگ، متاثر از ابزار جنگ و البته سالها پس از اتمام جنگ!

به گزارش «تابناک»، هر چه در ماه‌های اخیر از اخبار اتفاقات خرسند کننده در مریوان شنیده و باتراشیدن موی سر معلم برای همراهی با دانش آموز بیمار و تفنگ کُشیِ یک شکارچی برای همراهی با طبیعت لبخندی بر لبانمان جاری  شده و به خود بالیده‌ایم، اکنون اخبار جدیدی از آن دیار می‌شنویم که از فرط ناخوش بودن نمی‌دانیم چگونه باید با آنها مواجه شد.

روز چهارشنبه در اثر انفجار سه مین جنگی در سه نقطه از شهرستان مریوان، سه تن از مردان آن دیار با نقص عضو مواجه شده‌اند؛ نفر نخست «فایق احمدزاده» اهل «سردوش» حین چوپانی دچار حادثه شد، دومین نفر، «جمال کریمی» 52 ساله بود که در محدوده «پادگان شهید عبادت» مجروح شد و انفجار سوم هم برای «عمر دهقانی» در روستای «آسنه وه» در حالی رخ داد که وی مشغول کشاورزی بود.

این مردمان هنوز در شرایط جنگی هستند و ناگزیر از خون دادن!

بدین ترتیب سه انفجار مهیب در یک روز، سه مجروح برجای گذاشت که از قضا همگی پای چپ خود را روی این جنگ افزارهای برچیده نشده از روزگار جنگ تحمیلی گذاشته بودند و به همین دلیل بخشی از وجود خود را جا گذاشته و به صف دیگر مردمانی پیوستند که در روزگار صلح، در شرایط جنگ به سر می‌برند و از آن متاثر می‌شوند.

البته هر چه برای مایی که از آن مناطق دور هستیم، وقوع چنین حوادثی عجیب به نظر می‌رسد، برای ساکنان آن دیار و دیگر شهرها و روستاهای غرب کشور، انفجار مین های کاشته شده برای درو جان، اتفاقی دردناک اما ادامه دار است؛ اینقدر که هر ماه صدای آن شنیده شده و در پی آن هم وطنی، عزیز و نان آور خانواده‌ای دچار نقص عضو شده و یا تلخ تر، جان به جان آفرین تسلیم کند.

انفجار مین در جاهایی مثل مریوان اینقدر به کرات رخ داده و متاسفانه رخ می‌دهد که حوادثی از این دست هم نمی‌تواند به عزمی همه گیر برای پاکسازی این مناطق منجر شود چراکه پیشتر حوادث دردناک تر از این هم رخ داده که کوچکترین واکنشی به آن ثبت نشده است؛ مثل حادثه‌ای که سال گذشته در روستای «نشکاش» مریوان رخ داد و هفت کودک کنجکاو را بر اثر انفجار مین یافته شده به شدت مجروح کرد.

سالهاست که می‌بایست این جنگ افزارها برچیده شده و امنیت مناطقی که مردم در آن زندگی می‌کنند، تامین شود اما اینچنین نشده و هر چند روز یکبار می‌شنویم که یکی از ساکنان استان های غربی با انفجار یک مین مجروح شده است و عجیب اینکه در برخی مناطقی که این حوادث رخ می‌دهد، جشن پاک سازی اراضی از مین هم برگزار شده است!

بدین ترتیب گاه نقص عضوها به این دلیل رقم می‌خورد که مردمان با اطمینان کامل از نبود مین، پای در کوه و دشت گذاشته و دچار حادثه شده اند و خدا می‌داند که چقدر از بابت حوادث دردناک رخ داده برای ایشان، مسئولان احساس عذاب وجدان می‌کنند و به چه میزان شغل و مقام‌شان را متاثر از حوادث رخ داده در خطر می‌بینند.

این مردمان هنوز در شرایط جنگی هستند و ناگزیر از خون دادن!

این در حالی است که همراستا با این اتفاقات در سرزمین‌های غربی کشورمان، مدتی است که موارد مشابهی از انفجار مین از مرکز کشور هم به گوش می‌رسد. جایی که نه منطقه جنگی بوده و نه کسی با اندیشه وجود مین در آن گام می‌نهد؛ یعنی نه تنها مین‌های کاشته شده در غرب کشور برچیده نشده، بلکه هستند کسانی که این سلاح‌های خون ریز را در دیگر نقاط کشور می‌کارند!

این ماجرا زمانی آشکار شد که اوایل دی ماه سال گذشته، یکی از راهنمایان کویر نوردی در منطقه ویژه گردشگری شهداد در کویر لوت جان خود را بر اثر انفجار یک مین از دست داد تا موضوع مین‌گذاری در کویرهای ایران رسانه‌ای شده و آشکار شود که بر خلاف بسیاری وعده‌های ارائه شده توسط مسئولان که هرگز اجرایی نمی‌شوند، مسئولان ستاد مبارزه با قاچاق کالا به وعده کاشت مین در مسیرهایی که احتمال عبور قاچاقچیان از آن نقاط می‌رود، عمل کرده‌اند و یادشان رفته که این امر حیاتی را دست کم به تورگردانان اطلاع دهند.

آخرین نمونه از این حوادث هم در نوروز امسال رخ داد؛ دومین روز از سال جاری انفجار دیگری در کویر رخ داد که متاسفانه آن هم خونین بود و به پر کشیدن روح هموطنی از کالبدش ختم شد تا معلوم شود که چرا سالها پس از اتمام جنگ، مین های غرب کشور جمع آوری نمی‌شوند؛ به این دلیل ساده که وقتی برخی از مین کارکرد سیستم های حفاظتی و حراستی بی دردسر مانند سیم خاردار و دوربین را گرفته و در سکوت ناظران، به کار خود وسعت می‌دهند، چه دلیلی دارد سایرین بر جمع آوری مین همت گمارده و پاک سازی را پی گیری کنند؟!



موضوع مطلب : این مردمان هنوز در شرایط جنگی هستند و ناگزیر از خون دادن!